۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
1. مقدمات: در آغاز كتاب، ديباچهاى از ناشر و بعد مقدمهاى از خانم فاطمه طباطبايى، عروس امام خمينى و همسر مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى، آمده است. | 1. مقدمات: در آغاز كتاب، ديباچهاى از ناشر و بعد مقدمهاى از خانم فاطمه طباطبايى، عروس امام خمينى و همسر مرحوم حجة الاسلام سيد احمد خمينى، آمده است. | ||
الف) ديباچه، اشارهاى است به منزلت عرفانى و ادبى امام خمينى و شيوه ايشان و تأثير پيشينيان بر آن جناب و تأثير آن حضرت بر ادب معاصر. ناشر، در باره سبكشناسى اشعار امام خمينى بيان كرده كه: «چنانكه مىدانيم صاحبنظران و محققان از اهل ادب، طبق ضوابط و معيارهايى، شعر پارسى را به ادوار چهارگانه؛ يعنى دورههاى سبك خراسانى و عراقى و هندى و عصر بازگشت منقسم ساختهاند. هرچند، اين مرزبندى به قطعيت اصول رياضى نيست، اما داراى مشخصاتى است كه بهطور كلى شيوه و سبك آثار را معين مىكند. با همين معيارها مىتوان گفت شعر امام از نظر شيوه، همان سبك عراقى است و آن بزرگ به همان سياق سخن گفته و به تتبع و پيروى سخنوران سبك عراقى پرداخته است. <ref>ديوان امام، ص 26</ref>. | الف) ديباچه، اشارهاى است به منزلت عرفانى و ادبى امام خمينى و شيوه ايشان و تأثير پيشينيان بر آن جناب و تأثير آن حضرت بر ادب معاصر. ناشر، در باره سبكشناسى اشعار امام خمينى بيان كرده كه: «چنانكه مىدانيم صاحبنظران و محققان از اهل ادب، طبق ضوابط و معيارهايى، شعر پارسى را به ادوار چهارگانه؛ يعنى دورههاى سبك خراسانى و عراقى و هندى و عصر بازگشت منقسم ساختهاند. هرچند، اين مرزبندى به قطعيت اصول رياضى نيست، اما داراى مشخصاتى است كه بهطور كلى شيوه و سبك آثار را معين مىكند. با همين معيارها مىتوان گفت شعر امام از نظر شيوه، همان سبك عراقى است و آن بزرگ به همان سياق سخن گفته و به تتبع و پيروى سخنوران سبك عراقى پرداخته است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/26 ديوان امام، ص 26]</ref>. | ||
ب) مقدمه خانم طباطبايى: سركار خانم فاطمه طباطبايى، در پيدايش بخشى از اشعار اين ديوان، نقشى داشته و امام خمينى بعضى از اشعار را به خواهش او سروده و نام او را در برخى از سرودههايش از روى محبت و صميميت با إشاره به نام كوچك او، بهصورت مخفف، فاطى آورده است، مانند رباعى«فلسفه»:<ref>ديوان امام، ص 209</ref>. | ب) مقدمه خانم طباطبايى: سركار خانم فاطمه طباطبايى، در پيدايش بخشى از اشعار اين ديوان، نقشى داشته و امام خمينى بعضى از اشعار را به خواهش او سروده و نام او را در برخى از سرودههايش از روى محبت و صميميت با إشاره به نام كوچك او، بهصورت مخفف، فاطى آورده است، مانند رباعى«فلسفه»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''«فاطى» كه فنون فلسفه مىخواند''|2=''از فلسفه فاء و لام و سين مىداند''}} | {{ب|''«فاطى» كه فنون فلسفه مىخواند''|2=''از فلسفه فاء و لام و سين مىداند''}} | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و رباعى«حذر»:<ref>ديوان امام، ص 203</ref>. | و رباعى«حذر»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/203 ديوان امام، ص 203]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''«فاطى»! بهسوى دوست سفر بايد كرد''|2=''از خويشتن خويش گُذر بايد كرد''}} | {{ب|''«فاطى»! بهسوى دوست سفر بايد كرد''|2=''از خويشتن خويش گُذر بايد كرد''}} | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و رباعى«اسير نفس»:<ref>ديوان امام، ص 244</ref>. | و رباعى«اسير نفس»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/244 ديوان امام، ص 244]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''«فاطى»! اگر از طارم اعلى گذرى''|2=''از خاك گذشته از ثريا گذرى''}} | {{ب|''«فاطى»! اگر از طارم اعلى گذرى''|2=''از خاك گذشته از ثريا گذرى''}} | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
از نظر سبكشناسى ادبى، ميزان بهرهگيرى از واژگانى كه القاى حالت نشاط و اميد مىكنند در شعر امام بسيار زياد است؛ برخلاف خيلى از شاعران ديگر كه فضاى شعر و افكار آنها مشحون از پوچگرايى، يأس و بدبينى و سرخوردگى در زندگى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 202</ref>. | از نظر سبكشناسى ادبى، ميزان بهرهگيرى از واژگانى كه القاى حالت نشاط و اميد مىكنند در شعر امام بسيار زياد است؛ برخلاف خيلى از شاعران ديگر كه فضاى شعر و افكار آنها مشحون از پوچگرايى، يأس و بدبينى و سرخوردگى در زندگى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 202</ref>. | ||
جالب و گفتنى است كه در موارد اندكى كه فضاى نوميدى در اشعار امام ايجاد شده، ايشان به نحوى اميدسازى كرده، مانند غزل«رازگشايى» كه قدرى يأسآلود است، لذا امام خمينى در تاريخ 25 بهمن 1365، حاشيهاى كوتاه به نثر بر آن نوشته و به اين صورت آن را جبران و تصحيح و تصريح كرده است كه: «بس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست... ولى از رحمت خداوند متعال مأيوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است». <ref>ديوان امام، ص 209</ref>. | جالب و گفتنى است كه در موارد اندكى كه فضاى نوميدى در اشعار امام ايجاد شده، ايشان به نحوى اميدسازى كرده، مانند غزل«رازگشايى» كه قدرى يأسآلود است، لذا امام خمينى در تاريخ 25 بهمن 1365، حاشيهاى كوتاه به نثر بر آن نوشته و به اين صورت آن را جبران و تصحيح و تصريح كرده است كه: «بس كن كه در گفتار و نوشتار تو با همه ادعاهاى پوچ، بويى از حق نيست... ولى از رحمت خداوند متعال مأيوس مباش كه آن، سر حلقه همه خطاها است». <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/209 ديوان امام، ص 209]</ref>. | ||
بىترديد اين شادابى معنوى و خوشبينى و اميد به زندگى، از باورهاى عميق دينى و دريافتها و جاذبههاى عالى عرفانى ايشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوانگرا، حركتآفرين، تأثيرگذار و داراى روحيه حماسى است كه حاكى از روح لطيف و بلند او و ايمان و يقين به وعدههاى الهى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 205</ref>. | بىترديد اين شادابى معنوى و خوشبينى و اميد به زندگى، از باورهاى عميق دينى و دريافتها و جاذبههاى عالى عرفانى ايشان سرچشمه گرفته است و بالاخره شعر امام، جوانگرا، حركتآفرين، تأثيرگذار و داراى روحيه حماسى است كه حاكى از روح لطيف و بلند او و ايمان و يقين به وعدههاى الهى است. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 205</ref>. | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
روى آوردن امام(ره) به وادى شعر، آن هم قالب غزل كه در آن مسائل عاشقانه مطرح مىشود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانى خاص، يكى از ويژگىهاى اوست كه خدمتى بسيار بزرگ به عرفان عاشقانه و عاملى براى تبرئه و احياى عرفان راستين به حساب مىآيد كه از سوى ظاهربينان مورد تكفير و تحقير قرار مىگرفت. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 197 - 198</ref>. | روى آوردن امام(ره) به وادى شعر، آن هم قالب غزل كه در آن مسائل عاشقانه مطرح مىشود و بالاتر از آن، استفاده او از اصطلاحات عرفانى خاص، يكى از ويژگىهاى اوست كه خدمتى بسيار بزرگ به عرفان عاشقانه و عاملى براى تبرئه و احياى عرفان راستين به حساب مىآيد كه از سوى ظاهربينان مورد تكفير و تحقير قرار مىگرفت. <ref>مقاله«سيرى در ديوان اشعار امام خمينى(ره)»، ص 197 - 198</ref>. | ||
او عقيده دارد جمال يار، بىپرده ظاهر است، پس عيب از ماست كه نمىبينيم:<ref>ديوان امام، ص 52</ref>، <ref>ديوان امام، ص 49</ref>. | او عقيده دارد جمال يار، بىپرده ظاهر است، پس عيب از ماست كه نمىبينيم:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/52 ديوان امام، ص 52]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/49 ديوان امام، ص 49]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}} | {{ب|''عيب از ماست اگر دوست ز ما مستور است''|2=''ديده بگشاى كه بينى همه عالم طور است''}} | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
و معشوق، چنان دلرباست كه عاشق در راه وصالش هر سختى را به جان مىخرد، بلكه سر بر چوبه دار تسليم مىكند:<ref>ديوان امام، ص 142</ref>. | و معشوق، چنان دلرباست كه عاشق در راه وصالش هر سختى را به جان مىخرد، بلكه سر بر چوبه دار تسليم مىكند:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم''|2=''چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم''}} | {{ب|''من به خال لبت اى دوست گرفتار شدم''|2=''چشم بيمار تو را ديدم و بيمار شدم''}} | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و عشق نيز نعمتى الهى است:<ref>ديوان امام، ص 51</ref>. | و عشق نيز نعمتى الهى است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''آنكه دامن مىزند بر آتش جانم حبيب است''|2=''آنكه روزافزون نمايد درد من آن خود طبيب است''}} | {{ب|''آنكه دامن مىزند بر آتش جانم حبيب است''|2=''آنكه روزافزون نمايد درد من آن خود طبيب است''}} | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
2. 2. رباعى: رباعيات حضرت امام(ره) نيز - جز چند مورد معدود - در خدمت تبيين مباحث عرفانى است كه در اغلب آنها ضمن دعوت به طلب يار و برشمردن موانع راه سلوك، از فراق معشوق شكوه و آرزوى وصال او را مىكند:<ref>ديوان امام، ص 208</ref>، <ref>همان، ص 237</ref>،<ref>همان، ص 243</ref>،<ref>همان، ص 248</ref>. | 2. 2. رباعى: رباعيات حضرت امام(ره) نيز - جز چند مورد معدود - در خدمت تبيين مباحث عرفانى است كه در اغلب آنها ضمن دعوت به طلب يار و برشمردن موانع راه سلوك، از فراق معشوق شكوه و آرزوى وصال او را مىكند:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/208 ديوان امام، ص 208]</ref>، <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/237 همان، ص 237]</ref>،<ref>همان، ص 243</ref>،<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/248 همان، ص 248]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''از هستى خويشتن رها بايد شد''|2=''از ديو خودى خود جدا بايد شد''}} | {{ب|''از هستى خويشتن رها بايد شد''|2=''از ديو خودى خود جدا بايد شد''}} | ||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
هفت بار تكرار شده است. اين ترجيعبند، سرشار از شور و نشاط عرفانى است و در آن، اشتياق به«لقاء الله» و«فناء فى الله» و ابراز دوستى به حضرت مهدى موعود(عج) و سوز و گداز از فراق آن ولى الله و صاحب مقام خاتميت ولايت، بهصورتى لطيف و گرم و گيرا مطرح شده است. | هفت بار تكرار شده است. اين ترجيعبند، سرشار از شور و نشاط عرفانى است و در آن، اشتياق به«لقاء الله» و«فناء فى الله» و ابراز دوستى به حضرت مهدى موعود(عج) و سوز و گداز از فراق آن ولى الله و صاحب مقام خاتميت ولايت، بهصورتى لطيف و گرم و گيرا مطرح شده است. | ||
2. 6. قطعات و اشعار پراكنده: در اين اشعار نيز گرايش عرفانى امام خمينى آشكار است و بهطور مثال در غزل كوتاه«باده»:<ref>ديوان امام، ص 300</ref> | 2. 6. قطعات و اشعار پراكنده: در اين اشعار نيز گرايش عرفانى امام خمينى آشكار است و بهطور مثال در غزل كوتاه«باده»:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/300 ديوان امام، ص 300]</ref> | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''ماه رمضان شد مى و مىخانه برافتاد''|2=''عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد''}} | {{ب|''ماه رمضان شد مى و مىخانه برافتاد''|2=''عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد''}} | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
1. نسبت همه اشعار موجود در اين ديوان، به امام خمينى، قطعى است، زيرا از همه شعرها نسخهاى دستنويس به خط مبارك ايشان موجود است، بهجز دو مورد: | 1. نسبت همه اشعار موجود در اين ديوان، به امام خمينى، قطعى است، زيرا از همه شعرها نسخهاى دستنويس به خط مبارك ايشان موجود است، بهجز دو مورد: | ||
الف) قصيده«در مدح ولى عصر(عج)» <ref>ديوان امام، ص 263</ref>. هرچند انتساب اين قصيده به امام خمينى قطعى نيست، ولى مجموعه قراين و تحقيقات، صحت اين نسبت را تأييد مىكند. <ref>ديوان امام، ص 380</ref>. | الف) قصيده«در مدح ولى عصر(عج)» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/263 ديوان امام، ص 263]</ref>. هرچند انتساب اين قصيده به امام خمينى قطعى نيست، ولى مجموعه قراين و تحقيقات، صحت اين نسبت را تأييد مىكند. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/380 ديوان امام، ص 380]</ref>. | ||
منظور از«انگليسى»، در شكوائيه بيت 35: | منظور از«انگليسى»، در شكوائيه بيت 35: | ||
خط ۱۸۱: | خط ۱۸۱: | ||
{{ب|''تا به كى بر ما روا باشد جفاى انگليسى''|2=''آن كه در ظلم و ستم فرد است و او را نيست ثانى''}} | {{ب|''تا به كى بر ما روا باشد جفاى انگليسى''|2=''آن كه در ظلم و ستم فرد است و او را نيست ثانى''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
رضاخان پهلوى است. <ref>ديوان امام، ص 266</ref>. | رضاخان پهلوى است. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/266 ديوان امام، ص 266]</ref>. | ||
ب) دو بيت آغازين شعر«بشارت باد» <ref>ديوان امام، ص 309</ref>. اين دو بيت، منسوب به امام است و نسخهاى دستنويس به خط ايشان از اين شعر، موجود نيست. <ref>ديوان امام، ص 309</ref>. | ب) دو بيت آغازين شعر«بشارت باد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>. اين دو بيت، منسوب به امام است و نسخهاى دستنويس به خط ايشان از اين شعر، موجود نيست. <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/309 ديوان امام، ص 309]</ref>. | ||
2. هرچند تخلص شعرى امام خمينى، «هندى» بوده، ولى چندان تقيدى به ذكر آن در شعرها نداشته و به همين علت، اين تخلص، نه در همه اشعار، بلكه فقط دوازده بار در غزلهاى«سخن دل» <ref>ديوان امام، ص 50</ref>، «حسرت روى» <ref>ديوان امام، ص 68</ref>، «اخگر غم» <ref>ديوان امام، ص 78</ref>، «صبح اميد» <ref>ديوان امام، ص 81</ref>، «خضر راه» <ref>ديوان امام، ص 92</ref>، «عروس صبح» <ref>ديوان امام، ص 128</ref>، «پير مغان» <ref>ديوان امام، ص 131</ref>، «آيينه جان» <ref>ديوان امام، ص 139</ref>، «شب وصل» <ref>ديوان امام، ص 156</ref>، مسمط«در توصيف بهاران» <ref>ديوان امام، ص 279</ref>، قصيده«در مدح نورَين نيرَين» <ref>ديوان امام، ص 257</ref> و قطعه«آب زندگانى» <ref>ديوان امام، ص 299</ref> ذكر شده است. | 2. هرچند تخلص شعرى امام خمينى، «هندى» بوده، ولى چندان تقيدى به ذكر آن در شعرها نداشته و به همين علت، اين تخلص، نه در همه اشعار، بلكه فقط دوازده بار در غزلهاى«سخن دل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/50 ديوان امام، ص 50]</ref>، «حسرت روى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/68 ديوان امام، ص 68]</ref>، «اخگر غم» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/78 ديوان امام، ص 78]</ref>، «صبح اميد» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/81 ديوان امام، ص 81]</ref>، «خضر راه» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/92 ديوان امام، ص 92]</ref>، «عروس صبح» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/128 ديوان امام، ص 128]</ref>، «پير مغان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/131 ديوان امام، ص 131]</ref>، «آيينه جان» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/139 ديوان امام، ص 139]</ref>، «شب وصل» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/156 ديوان امام، ص 156]</ref>، مسمط«در توصيف بهاران» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/279 ديوان امام، ص 279]</ref>، قصيده«در مدح نورَين نيرَين» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/257 ديوان امام، ص 257]</ref> و قطعه«آب زندگانى» <ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/299 ديوان امام، ص 299]</ref> ذكر شده است. | ||
برخى از نكتههاى مرتبط با مباحث عرفانى: | برخى از نكتههاى مرتبط با مباحث عرفانى: | ||
1. امام خمينى در چند مورد از حسين بن منصور حلاج، صوفى مشهور و صاحب شطحِ«أنا الحق» نام برده و از جمله در غزل«چشم بيمار»، گويى او را عارف و عاشق واقعى شمرده و چنين سروده:<ref>ديوان امام، ص 142</ref> | 1. امام خمينى در چند مورد از حسين بن منصور حلاج، صوفى مشهور و صاحب شطحِ«أنا الحق» نام برده و از جمله در غزل«چشم بيمار»، گويى او را عارف و عاشق واقعى شمرده و چنين سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/142 ديوان امام، ص 142]</ref> | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم''|2=''همچو منصور خريدار سرِ دار شدم''}} | {{ب|''فارغ از خود شدم و كوس انا الحق بزدم''|2=''همچو منصور خريدار سرِ دار شدم''}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و در رباعى«لافِ أنا الحق»، منتقدانه وى را وابسته به خود و نارسته از دنيا دانسته و چنين گفته:<ref>ديوان امام، ص 246</ref>. | و در رباعى«لافِ أنا الحق»، منتقدانه وى را وابسته به خود و نارسته از دنيا دانسته و چنين گفته:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''تا منصورى لاف أنا الحق بزنى''|2=''ناديده جمال دوست غوغا فكنى''}} | {{ب|''تا منصورى لاف أنا الحق بزنى''|2=''ناديده جمال دوست غوغا فكنى''}} | ||
خط ۲۰۰: | خط ۲۰۰: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
و در رباعى«خودبين» نيز به او و همانندانش اشاره انتقادى شديدى كرده و با نقدى آتشين، اينگونه سروده:<ref>ديوان امام، ص 246</ref>. | و در رباعى«خودبين» نيز به او و همانندانش اشاره انتقادى شديدى كرده و با نقدى آتشين، اينگونه سروده:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/246 ديوان امام، ص 246]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''گر نيست شوى كوس أنا الحق نزنى''|2=''با دعوى پوچ خود معلق نزنى''}} | {{ب|''گر نيست شوى كوس أنا الحق نزنى''|2=''با دعوى پوچ خود معلق نزنى''}} | ||
خط ۲۰۹: | خط ۲۰۹: | ||
البته با اين همه، براى شناسايى نظر نهايى امام خمينى در باره حلاج و شطحياتش، نيازمند پژوهش اجتهادى و مراجعه به مجموعه آثار ايشان هستيم. | البته با اين همه، براى شناسايى نظر نهايى امام خمينى در باره حلاج و شطحياتش، نيازمند پژوهش اجتهادى و مراجعه به مجموعه آثار ايشان هستيم. | ||
2. امام خمينى در غزلِ«مكتب عشق» از«الفتوحات المكية» ابن عربى و«مصباح الأنس» فنارى، اينگونه ياد كرده است:<ref>ديوان امام، ص 51</ref>. | 2. امام خمينى در غزلِ«مكتب عشق» از«الفتوحات المكية» ابن عربى و«مصباح الأنس» فنارى، اينگونه ياد كرده است:<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/8044/1/51 ديوان امام، ص 51]</ref>. | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''از«فتوحاتم» نشد فتحى و از«مصباح»، نورى''|2=''هرچه خواهم در درونِ جامه آن دلفريب است''}} | {{ب|''از«فتوحاتم» نشد فتحى و از«مصباح»، نورى''|2=''هرچه خواهم در درونِ جامه آن دلفريب است''}} |
ویرایش