۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شهاب الدين' به 'شهابالدين') |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR03330.jpg|بندانگشتی|خفاجی، احمد بن محمد]] | [[پرونده:NUR03330.jpg|بندانگشتی|خفاجی، احمد بن محمد]] | ||
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | {| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ | | ||
|- | |- | ||
! نام!! data-type= | ! نام!! data-type="authorName" |خفاجی، احمد بن محمد | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر | |نام های دیگر | ||
|data-type= | | data-type="authorOtherNames" | خفاجی، شهابالدین احمد | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
|data-type= | | data-type="authorfatherName" |محمد | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
|data-type= | | data-type="authorbirthDate" |977ق | ||
|- | |- | ||
|محل تولد | |محل تولد | ||
|data-type= | | data-type="authorBirthPlace" |مصر | ||
|- | |- | ||
|رحلت | |رحلت | ||
|data-type= | | data-type="authorDeathDate" |1069 هـ.ق | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
|data-type= | | data-type="authorTeachers" |ابوبکر شنوانی | ||
علی بن غانم مقدسی | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
|data-type= | | data-type="authorWritings" |[[شفاء الغليل فيما في کلام العرب من الدخيل]] | ||
[[نسیم الریاض في شرح شفاء القاضي عیاض و بهامشه شرح الشفا]] | [[نسیم الریاض في شرح شفاء القاضي عیاض و بهامشه شرح الشفا]] | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد مؤلف | |کد مؤلف | ||
|data-type= | | data-type="authorCode" |AUTHORCODE3330AUTHORCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''شهابالدين احمد بن محمد بن عمر خفاجى مصرى''' ادیب، قاضی، و فقیه در قرن دهم و یازدهم | |||
نويسنده كتابهاى بسيار در موضوع ادبيات و لغت عربى به سال 977ق در مصر متولد شد و در سال 1069ق چشم از جهان فرو بست. | |||
== معرفی اجمالی == | |||
در برخی منابع نام وی محمود آمده است. محبی از معنای نسبت خفاجی اظهار بی اطلاعی کرده و بر این باور است که این نسبت برگرفته از نام پدر وی است، اما به گفته برخی نسب وی به قبیله خفاجه میرسد که در اطراف کوفه میزیستند. | |||
واندایک نیز او را اندلسی خوانده است. | |||
محمد عبد المنعم خفاجی پدر وی را از عالمان و بزرگان روزگار خویش معرفی کرده که در روستای سَریاقوس از روستاهای منطقه خانقاه در اطراف قاهره سکونت داشته است. | |||
== | به گفته جرجی زیدان خفاجی نیز در این روستا به دنیا آمد. سال تولد خفاجی را ۹۷۹ یا ۹۷۷ دانسته اند. | ||
مدرس تبریزی او را از عالمان حنفی مذهب معرفی کرده است. سیدعلی خان مدنی از عالمان سده یازدهم، در کتاب سلافة العصر فی محاسن الشعراء بکل مصر <sup>[۲۰]</sup> شرح حال او را در زمره ادیبان و شاعران بزرگ زمان خویش آورده و او را به نیکی ستوده است. | |||
محمد عبدالمنعم خفاجی <sup>[۲۱]</sup> نیز وسعت دانش خفاجی را به ویژه در حوزه ادبیات و بلاغت ستوده است. | |||
واندایک نیز خفاجی را در زمره مشهورترین نویسندگان قرن یازدهم در حوزه تاریخ دانسته است. | |||
دوران كودكى و نوجوانى خود را در مصر گذرانيده و بعد از آن به بلاد روم مسافرت نمود. در همان دوره به دستگاه حكومتى سلطان مراد عثمانى متصل شد و بعد از مدتى به عنوان قاضى در منطقه سلانيك و بعد از آن در مصر مشغول به كار شد تا اينكه از مقام خود معزول شده و رهسپار شام و حلب گرديد و از آنجا دوباره به بلاد روم مراجعت نمود. پس از مدتى نيز به مصر تبعيد شد و در آنجا نيز تا آخر عمر، از طريق قضاوت بين مردم امرار معاش مىنمود. | |||
== اساتید == | |||
خفاجی شرح حال و نام بیشتر استادان خود را در کتاب خود، ریحانةالألِبّاء و زَهْرةالحیاةالدنیا، آورده است. | |||
او ادبیات عرب را نزد داییاش، ابوبکر شنوانی (متوفی ۱۰۱۹) که او را سیبویه زمان میخواندند، فراگرفت و سپس با جدیت بسیار دانشهای ادبی روزگار و فقه حنفی و شافعی را در محضر استادان و مشایخ آن دوره آموخت و از علی بن غانم مقدسی و شیخ الاسلام شمس رملی اجازه روایت گرفت. | |||
مهمترین اجازه نامه حدیثی خفاجی، از استادش، ابراهیم علقمی است که با دو واسطه به جلال الدین سیوطی (متوفی ۹۱۱) میرسد. | |||
== سفرهای متعدد == | |||
نکته قابل توجه در زندگی خفاجی، سفرهای متعدد وی است. در نخستین سفر خود همراه پدرش به حج رفت و در حرمین شریفین در درس دانشمندان آن دیار از جمله علی بن جار الله عصام حاضر شد. | |||
خفاجی پس از بازگشت از این سفر به قسطنطنیه رفت و در درس عالمان آن دیار شرکت جست و حتی به فراگیری ریاضیات و کتابهای اقلیدس پرداخت. | |||
در آنجا وی عهده دار منصب قضای منطقه روم ایلی شد و پس از مدتی به بالاترین درجه قضا نایل گردید. | |||
در زمان حکومت سلطان مراد عثمانی، فضل خفاجی زبانزد شد و به منصب قضای منطقه سِلانیک رسید و پس از آن قاضی عسکر مصر شد. | |||
وی در این مقام چندان دوام نیاورد و بر اثر دسیسههای نیرنگ بازان، از این مقام عزل شد. | |||
خفاجی دوباره آهنگ قسطنطنیه کرد و در مسیر، مدتی در دمشق درنگ کرد و مورد توجه و لطف عالمان و دانشمندان آن دیار قرار گرفت، تا آنجا که در مدح وی قصاید متعددی سرودند. | |||
از | انتظارات و آرزوهای خفاجی از سفر دوباره به قسطنطنیه برآورده نگشت و حاکم شرع آن دیار، مولا یحیی بن زکریا ، از او رویگردان شد و به تبعید او به مصر فرمان داد. | ||
محبی این امر را به سبب انتقاداتی میداند که در ایام قضاوت خفاجی در سلانیک و مصر بر او وارد شده بود، ولی خود خفاجی دلیلش را انتقاد او از وضع آشفته علمی ـ اجتماعی قسطنطنیه نزد حاکم شرع و غلبه جاهلان دانسته است. | |||
خفاجی معتقد بود پس از استادش، سعدالدین بن حسن و سه جانشین وی که بسیار زود از دنیا رفتند، قسطنطنیه از علم و دانش تهی و دین بازیچه دست سخره گران شد و دولتمداران حرمت عالمان را پای نمی نهادند. | |||
پس از آن، وی مقامهای بسیار تند خطاب به سران قسطنطنیه نوشت و مفاسد دولت عثمانی را در آن برشمرد. | |||
افزون بر این، خشم بیش از اندازه خفاجی از حاکمان دولت عثمانی در مقامه مفصّل المقامةالرومیة آشکار است. | |||
عبدالفتاح محمد حلو ضمن تأیید مفاسد حاکمان عثمانی، احتمال میدهد این واکنش، نخستین اعتراض شدید به مفاسد حاکم بر دستگاه عثمانی باشد. | |||
== تبعید به مصر == | |||
به رغم تبعید خفاجی به مصر، به سبب اعتراف دولتیان به مقام علمی وی و نیز برای گذران زندگی، به عنوان یک قاضی معمولی در قاهره مشغول به کار شد. | |||
== تدریس و تألیف == | |||
به گفته محبی خفاجی پس از آن، باقی مانده عمر خویش را به تدریس و تألیف گذراند. | |||
احمد بن یحیی حموی، معروف به عسکری (متوفی ۱۰۹۴)، عبدالقادر بن عمر بغدادی ، صاحب خزانة الأدب (متوفی ۱۰۹۳)، و فضلاللّه بن محباللّه محبی (متوفی ۱۰۹۲) از مهمترین شاگردان وی محسوب میشوند. | |||
خفاجی بسیار تحت تأثیر حریری بود تا آنجا که بعضی مقامات را به شیوه او انشا کرده و نمونهای از آنها در ریحانة الألبّاء آمده است، همچون المقامة الرومیة، مقامة الغربة، المقامة الساسانیة و المقامة المغربیة. | |||
== وفات == | |||
خفاجی در ۱۰۶۹ق وفات یافت. | |||
==آثار== | |||
از مشهورترين تأليفات وى مىتوان به كتب ذيل اشاره نمود: | |||
# الافصاح فى فقه اللغة | |||
# شفاء الغليل فيما فى كلام العرب من الدخيل | |||
# شرح درة الغواص فى أوهام الخواص للحريرى | |||
# طراز المجالس | |||
# نسيم الرياض فى شرح شفاء القاضى عياض | |||
# خبايا الزوايا بما فى الرجال من بقايا | |||
# ريحانة الندمان | |||
# عناية القاضى و كفاية الراضى | |||
# حاشية على تفسير البيضاوى | |||
# ديوان الادب فى ذكر شعراء العرب | |||
# السوانح | |||
# قلائد النحور من جواهر البحور | |||
# رسالة جنة الولدان | |||
== منابع == | |||
== وابستهها == | == وابستهها == |
ویرایش