۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دائره المعارف' به 'دائرةالمعارف') |
جز (جایگزینی متن - 'تدارك ' به 'تدارک') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
ابن سرابيون با ابوزيد بلخى بنيادگذار مكتب كلاسيك جغرافىنگارى اسلامى به تقريب همزمان بود؛ ولى او خط مشى خاص خود را برگزيد كه تا اندازهاى با روش ابوزيد بلخى مغاير است. اثر ابن سرابيون، همانند نوشتۀ خوارزمى ادامۀ سنتها و تأليفات جغرافىنگاران يونانى است؛ ولى بايد افزود كه اختلافهايى نيز ميان آنها مشهود است. ابن سرابيون مقدمهاى نوشته كه حاوى مطالبى دربارۀ نقشۀ مسطح چهارگوش است. همين امر سبب شده است، مژيك چنين تصور كند كه گويا در اثر خوارزمى مطالبى در اين زمينه وجود داشته كه در مقدمۀ نسخۀ خطى موجود در استراسبورگ منعكس نشده است. گر چه تقسيمبندى خوارزمى، اساس كتاب ابن سرابيون را دربارۀ «اقاليم هفتگانه» تشكيل مىدهد، با اين وصف مطالب ارائه شده از سوى او تا اندازهاى با تقسيمبندى خوارزمى در صورۀالارض متفاوت است. از مقابلۀ اين دو كتاب به سهولت مىتوان دريافت كه ابن سرابيون از منابع ديگرى نيز بهره جسته است. به عنوان نمونه گزارش ابن سرابيون از شبكۀ آبرسانى و گزارش يعقوبى دربارۀ شاهراههاى كشيده شده، از بغداد به خوبى مكمل يكديگرند. | ابن سرابيون با ابوزيد بلخى بنيادگذار مكتب كلاسيك جغرافىنگارى اسلامى به تقريب همزمان بود؛ ولى او خط مشى خاص خود را برگزيد كه تا اندازهاى با روش ابوزيد بلخى مغاير است. اثر ابن سرابيون، همانند نوشتۀ خوارزمى ادامۀ سنتها و تأليفات جغرافىنگاران يونانى است؛ ولى بايد افزود كه اختلافهايى نيز ميان آنها مشهود است. ابن سرابيون مقدمهاى نوشته كه حاوى مطالبى دربارۀ نقشۀ مسطح چهارگوش است. همين امر سبب شده است، مژيك چنين تصور كند كه گويا در اثر خوارزمى مطالبى در اين زمينه وجود داشته كه در مقدمۀ نسخۀ خطى موجود در استراسبورگ منعكس نشده است. گر چه تقسيمبندى خوارزمى، اساس كتاب ابن سرابيون را دربارۀ «اقاليم هفتگانه» تشكيل مىدهد، با اين وصف مطالب ارائه شده از سوى او تا اندازهاى با تقسيمبندى خوارزمى در صورۀالارض متفاوت است. از مقابلۀ اين دو كتاب به سهولت مىتوان دريافت كه ابن سرابيون از منابع ديگرى نيز بهره جسته است. به عنوان نمونه گزارش ابن سرابيون از شبكۀ آبرسانى و گزارش يعقوبى دربارۀ شاهراههاى كشيده شده، از بغداد به خوبى مكمل يكديگرند. | ||
به گفته مژيك، در كتاب ابن سرابيون، آشفتگىهايى به ويژه در نامهاى يونانى و نيز ارائه ارقام مشهود است. ابن سرابيون پس از مقدمه، فصل مربوط به شهرها را برپايۀ تقسيمبندى اقاليم هفتگانه آورده است. اگر چه در اين فصل شباهتهايى ميان نوشتۀ او و خوارزمى وجود دارد؛ اما بايد افزود در نحوۀ | به گفته مژيك، در كتاب ابن سرابيون، آشفتگىهايى به ويژه در نامهاى يونانى و نيز ارائه ارقام مشهود است. ابن سرابيون پس از مقدمه، فصل مربوط به شهرها را برپايۀ تقسيمبندى اقاليم هفتگانه آورده است. اگر چه در اين فصل شباهتهايى ميان نوشتۀ او و خوارزمى وجود دارد؛ اما بايد افزود در نحوۀ تدارکو ارقام جدولها و طول جغرافيايى تفاوتهايى ميان آنها موجود است. در فصل مربوط به شهرها، به ويژه در مورد شهرهاى اقاليم سوم، چهارم و پنجم اختلالهايى ديده مىشود. چنانكه گاه نام شهرى واحد در دو اقليم جداگانه آمده است؛ مثلاً شهر آمل خراسان يكبار زير عنوان «مدينۀ آمويه» در اقليم پنجم و بار ديگر با نام «آمل خراسان» در اقليم ششم ذكر شده است. مهمتر آنكه در طول و عرض جغرافيايى آنها نيز تفاوتهايى ديده مىشود. ظاهراً چنين به نظر مىرسد كه در بعضى موارد بيان طول و عرضهاى جغرافيايى در كتاب ابن سرابيون نسبت به خوارزمى از دقت بيشترى برخوردار است. خوارزمى طول جغرافيايى شهر بغداد را 78؛ ولى سهراب آن را 70 نوشته كه با نوشتۀ بيرونى منطبق است. در كتاب خوارزمى اثرى از نامهاى بعلبك و كشمير نيست، حال آنكه سهراب آنها را در اقليمهاى چهارم و سوم آورده است؛ ولى همو به خلاف خوارزمى نام شهرهاى جنوب خط استوا را از قلم انداخته است. | ||
فصول كتاب ابن سرابيون، به تقريب با اندكى تغيير در ترتيب، همانند فصلبندىهاى كتاب صورۀالارض است. با اين وصف توضيحات سهراب گاه بهتر از خوارزمى است. عموماً اين فصلها به اندازهاى همانندند، كه به نظر مژيك | فصول كتاب ابن سرابيون، به تقريب با اندكى تغيير در ترتيب، همانند فصلبندىهاى كتاب صورۀالارض است. با اين وصف توضيحات سهراب گاه بهتر از خوارزمى است. عموماً اين فصلها به اندازهاى همانندند، كه به نظر مژيك تدارکمتن انتقادى يكى از اين دو اثر بدون ارجاع و استفاده از ديگرى مقدور نيست. ويژگى عمدۀ كتاب ابن سرابيون وسعت بخشيدن به مطالب مورد استفاده از مآخذ عربى است. چنين به نظر مىرسد كه وى آگاهانه كوشيده تا پس از يك قرن مطالب كهنهاى را كه در كتاب خوارزمى وجود داشت، كمال بخشد و اثر خود را براى معاصران به صورتى جالبتر ارائه كند. چنانكه شبكۀ رودخانههاى بينالنهرين و سرچشمۀ آنها با چنان دقتى تصوير شده است كه در اواخر سدۀ گذشته توجه لسترنج را به خود معطوف داشت. وى اثر ابن سرابيون را به عنوان بيانگر نقشۀ سواد (عراق) در آن روزگار برگزيد و مؤلف آن را از جغرافىنگاران برجستۀ سدۀ 3ق9/م ناميد. وى متذكر گرديد كه «بخشى از كتاب او در اختيار ماست و همين بخش به ضميمۀ وصفى كه از بغداد دارد، داراى اهميت خاصى است، زيرا رودها و ترتيب آبيارى در بينالنهرين را به شرح آورده است». | ||
تأثير كتاب صورةالارض خوارزمى در ابن سرابيون اندك نبوده است؛ ولى آنچه او را بيشتر به خوارزمى نزديك و وابسته كرده بود، جهتگيرى عمده در بيان مطالب جغرافيايى به صورت جداول، به ويژه بر پايۀ اصول مآخذ جغرافيايى يونانى بود. اين جهتگيرى بعدها با علم نجوم، بيش از جغرافيا مرتبط شد و در آن مؤثر افتاد. ذكر اين نكته ضرورى است كه اثر ابن سرابيون نسبت به اثر خوارزمى به عربى استوارترى نوشته شده و در سطح نثر علمى معمول قرار گرفته است. حال آنكه در نگارش خوارزمى اغلب، نارسايىها و ناشيگرىهايى ديده مىشود. اين نارسايىها نمودار آن است كه در روزگار او، شيوۀ نگارش رسالههاى علمى به زبان عربى هنوز كاملاً معمول و رايج نشده بوده است. | تأثير كتاب صورةالارض خوارزمى در ابن سرابيون اندك نبوده است؛ ولى آنچه او را بيشتر به خوارزمى نزديك و وابسته كرده بود، جهتگيرى عمده در بيان مطالب جغرافيايى به صورت جداول، به ويژه بر پايۀ اصول مآخذ جغرافيايى يونانى بود. اين جهتگيرى بعدها با علم نجوم، بيش از جغرافيا مرتبط شد و در آن مؤثر افتاد. ذكر اين نكته ضرورى است كه اثر ابن سرابيون نسبت به اثر خوارزمى به عربى استوارترى نوشته شده و در سطح نثر علمى معمول قرار گرفته است. حال آنكه در نگارش خوارزمى اغلب، نارسايىها و ناشيگرىهايى ديده مىشود. اين نارسايىها نمودار آن است كه در روزگار او، شيوۀ نگارش رسالههاى علمى به زبان عربى هنوز كاملاً معمول و رايج نشده بوده است. |
ویرایش