۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' (س)' به '(س)') |
جز (جایگزینی متن - 'تدارك ' به 'تدارک') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
اما در مورد چگونگى انجام بخشى از مراسم ازدواج، كاررى مشاهده كرده است كه قبل از آن كه عروس را به خانه داماد ببرند، داماد برحسب وسع مالى خود لباسهايى را به خانه عروس مىفرستد و مبلغ مهريه را تعيين مىكند. شب عروسى داماد همراه با جمعى از خويشان خود و در حالى كه همراهان او چراغها و مشعلهايى در دست دارند، به سوى خانه عروس به راه مىافتند و اطرافيان عروس نيز پياده و يا سواره براى استقبال از كسان داماد، به راه مىافتند و زمان برخورد اين دو دسته با هم كرنا و شيپور مىنوازند و پس از مشايعت آنها تا خانه عروس روحانى عاقد مبلغ مهريه را اعلام مىكند تا پس از تاييد خانواده عروس ثبت شود. | اما در مورد چگونگى انجام بخشى از مراسم ازدواج، كاررى مشاهده كرده است كه قبل از آن كه عروس را به خانه داماد ببرند، داماد برحسب وسع مالى خود لباسهايى را به خانه عروس مىفرستد و مبلغ مهريه را تعيين مىكند. شب عروسى داماد همراه با جمعى از خويشان خود و در حالى كه همراهان او چراغها و مشعلهايى در دست دارند، به سوى خانه عروس به راه مىافتند و اطرافيان عروس نيز پياده و يا سواره براى استقبال از كسان داماد، به راه مىافتند و زمان برخورد اين دو دسته با هم كرنا و شيپور مىنوازند و پس از مشايعت آنها تا خانه عروس روحانى عاقد مبلغ مهريه را اعلام مىكند تا پس از تاييد خانواده عروس ثبت شود. | ||
در برابر اين جنبه شاد و روشن زندگى توده مردم، بيمارى و مرگ، بسان يكى از زواياى غمانگيز حيات در سفرنامه كاررى انعكاس يافته است. بنا بر نوشته او، زمانى كه يكى از ايرانيان بيمارى ناعلاجى را دچار مىشود، اطرافيان او براى آن كه ديگران را به دعا براى شفاى بيمار خود دعوت كنند، هر روز عصر بر پشتبام خانه آتشى را مىافروزند. و هر گاه بيمار به كام مرگ رانده شود، كسان او با گريه و شيون و تعريف از منش اخلاقى او پيكرش را با تابوت تا قبرستان همراهى مىكنند. اگر كسى از بزرگان فوت كند، در مراسم تشييع جنازه او اسبهايى | در برابر اين جنبه شاد و روشن زندگى توده مردم، بيمارى و مرگ، بسان يكى از زواياى غمانگيز حيات در سفرنامه كاررى انعكاس يافته است. بنا بر نوشته او، زمانى كه يكى از ايرانيان بيمارى ناعلاجى را دچار مىشود، اطرافيان او براى آن كه ديگران را به دعا براى شفاى بيمار خود دعوت كنند، هر روز عصر بر پشتبام خانه آتشى را مىافروزند. و هر گاه بيمار به كام مرگ رانده شود، كسان او با گريه و شيون و تعريف از منش اخلاقى او پيكرش را با تابوت تا قبرستان همراهى مىكنند. اگر كسى از بزرگان فوت كند، در مراسم تشييع جنازه او اسبهايى تدارکمىبينند كه روى يكى از آنها، عمامه متوفى و روى ديگرى، شمشير و تركش و كمان او و روى اسب سوم لباس و وسايل شخصى او حمل مىشود. | ||
اما درباره وضعيت ظاهرى ايرانيان كاررى به نكاتى اشاره ورزيده كه در پارهاى از آنها دچار خطا و اشتباه گرديده است و اين نشان از آن دارد كه نگاه او به عنوان ناظر جامعه ايران عصر صفوى تا بطن و متن واقعى حيات اجتماعى - فرهنگى فاصلهاى پرناشدنى دارد. او درباره لباس متداول در ايران اگر چه به طبقات فرودست و فرادست توجه كرده، اما در ارائه تصويرى روشن از نوع لباس اهل حرف و مشاغل گوناگون و تفكيك لباسهاى زنان اعيان و زنان طبقات پايين بازمانده است. او مىنويسد: لباس متداول ايرانيان، جبهاى است كه تا قسمتى پايينتر از زانو را مىپوشاند؛ آستينهاى تنگ و دراز دارد و تا روى دست مىافتد. آستينها دگمه ندارند و با نوارى كه روى آنها دوخته شده بسته مىشود. | اما درباره وضعيت ظاهرى ايرانيان كاررى به نكاتى اشاره ورزيده كه در پارهاى از آنها دچار خطا و اشتباه گرديده است و اين نشان از آن دارد كه نگاه او به عنوان ناظر جامعه ايران عصر صفوى تا بطن و متن واقعى حيات اجتماعى - فرهنگى فاصلهاى پرناشدنى دارد. او درباره لباس متداول در ايران اگر چه به طبقات فرودست و فرادست توجه كرده، اما در ارائه تصويرى روشن از نوع لباس اهل حرف و مشاغل گوناگون و تفكيك لباسهاى زنان اعيان و زنان طبقات پايين بازمانده است. او مىنويسد: لباس متداول ايرانيان، جبهاى است كه تا قسمتى پايينتر از زانو را مىپوشاند؛ آستينهاى تنگ و دراز دارد و تا روى دست مىافتد. آستينها دگمه ندارند و با نوارى كه روى آنها دوخته شده بسته مىشود. |
ویرایش