پرش به محتوا

مهدویت و ختم ولایت در عرفان اسلامی (نقدی بر نظرات ابن عربی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' (عج)' به '(عج)')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۷۵: خط ۷۵:
درباره اصطلاح اين واژه، معانى و تعبيرات بسيارى گفته شده است؛ چرا كه گاه چنان عرشى‌اش مى‌دانند كه جز خدا را لايقش نمى‌شمارند و گاه چنان فرشى‌اش مى‌دارند كه جمله موجودات را صاحبش مى‌خوانند.
درباره اصطلاح اين واژه، معانى و تعبيرات بسيارى گفته شده است؛ چرا كه گاه چنان عرشى‌اش مى‌دانند كه جز خدا را لايقش نمى‌شمارند و گاه چنان فرشى‌اش مى‌دارند كه جمله موجودات را صاحبش مى‌خوانند.


نويسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجم‌الدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.»
نويسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجم‌الدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.»


دوم، به بررسى مهدويت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن‌عربى پرداخته است. به نظر نويسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن‌عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونه‌اى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مى‌گيرد؛ اما بر اساس پاره‌اى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است.
دوم، به بررسى مهدويت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن‌عربى پرداخته است. به نظر نويسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن‌عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونه‌اى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مى‌گيرد؛ اما بر اساس پاره‌اى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است.
خط ۸۹: خط ۸۹:
وى در «فتوحات» تصريح كرده كه ختم ولايت على الاطلاق، عيسى(ع) بوده و در همين باره شعرى نيز از او نقل شده است. در «عنقاء مغرب» نيز ميان خاتم الاولياء و امام مهدى(عج) فرق مى‌گذارد؛ گر چه به امامت آن حضرت اعتراف مى‌كند؛ اما خاتم الاولياء را مردى از عجم مى‌داند نه از عرب.
وى در «فتوحات» تصريح كرده كه ختم ولايت على الاطلاق، عيسى(ع) بوده و در همين باره شعرى نيز از او نقل شده است. در «عنقاء مغرب» نيز ميان خاتم الاولياء و امام مهدى(عج) فرق مى‌گذارد؛ گر چه به امامت آن حضرت اعتراف مى‌كند؛ اما خاتم الاولياء را مردى از عجم مى‌داند نه از عرب.


وى در برخى از عباراتش تصريح مى‌كند كه خاتم ولايتِ خاص محمديه، حضرت مهدى(عج) كه به منتظَر معروف است نمى‌باشد، چون معتقد است مهدى منتظَر از عترت و سلاله حسى پيامبر(ص) بوده و خاتم به اين معنا، از سلاله غير حسى و معنوى پيامبر(ص) است. وى در باب ششم از آغاز خلق و نخستين موجود، نزديك‌ترين فرد به اين حقيقت را [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]]   مى‌شمارد.
وى در برخى از عباراتش تصريح مى‌كند كه خاتم ولايتِ خاص محمديه، حضرت مهدى(عج) كه به منتظَر معروف است نمى‌باشد، چون معتقد است مهدى منتظَر از عترت و سلاله حسى پيامبر(ص) بوده و خاتم به اين معنا، از سلاله غير حسى و معنوى پيامبر(ص) است. وى در باب ششم از آغاز خلق و نخستين موجود، نزديك‌ترين فرد به اين حقيقت را [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] مى‌شمارد.


نويسنده با بررسى اين نظريات، اضطراب و تضاد وى را به خوبى نشان داده است.
نويسنده با بررسى اين نظريات، اضطراب و تضاد وى را به خوبى نشان داده است.
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
#ولايتى كه حقيقتش فقط تصرف در معنى است.
#ولايتى كه حقيقتش فقط تصرف در معنى است.


در سوم، به طور جداگانه و مشخص، موضوعات مربوط به آثار وجودى و كاركرد ظهور حضرت مهدى(عج) با تأكيد بر نظرات شبسترى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] كه در واقع شرحى بر ديدگاه‌ها ابن‌عربى مى‌باشد، پى‌گيرى شده است.
در سوم، به طور جداگانه و مشخص، موضوعات مربوط به آثار وجودى و كاركرد ظهور حضرت مهدى(عج) با تأكيد بر نظرات شبسترى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] كه در واقع شرحى بر ديدگاه‌ها ابن‌عربى مى‌باشد، پى‌گيرى شده است.


به نظر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، همان طور كه نبوت انبياء بر نبوت احمد مصطفى(ص) ختم شده است، ولايت نيز به على مرتضى(ع) ختم شده و بعد از او بر حضرت مهدى(عج) كه هادى و راهنماى دين الهى است.
به نظر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، همان طور كه نبوت انبياء بر نبوت احمد مصطفى(ص) ختم شده است، ولايت نيز به على مرتضى(ع) ختم شده و بعد از او بر حضرت مهدى(عج) كه هادى و راهنماى دين الهى است.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش