۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نویسنده در مقدمه، درباره طرق قراءات در مکتب (مدرسه) مغربیه تا زمان شاطبی بحث میکند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-13</ref> | نویسنده در مقدمه، درباره طرق قراءات در مکتب (مدرسه) مغربیه تا زمان شاطبی بحث میکند.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-13</ref> | ||
فصل اول کتاب حاوی مطالبی درباره زندگینامه شاطبی و هجرت وفات اوست. [[شاطبی، قاسم بن فیره|قاسم بن فیره بن خلف بن احمد ابوالقاسم (ابومحمد) رعینی شاطبی اندلسی]] | فصل اول کتاب حاوی مطالبی درباره زندگینامه شاطبی و هجرت وفات اوست. [[شاطبی، قاسم بن فیره|قاسم بن فیره بن خلف بن احمد ابوالقاسم (ابومحمد) رعینی شاطبی اندلسی]] ضریر در اواخر سال 538 هجری در شاطبه (شهری بزرگ در شرق اندلس نزدیکی بلنسیه) متولد شد. وی نابینا به دنیا آمد. در همان شهر بزرگ شد و قرآن را قراءت کرد و نزد برخی اساتید آموخت. سپس به بلنسیه رفت و قراءات را در آنجا خواند و «التیسیر» را بهصورت حفظ بر ابوالحسن علی بن محمد بن هذیل خواند و در مدرسه اثریة حدیث و فقه و عربی و آداب و... را از جماعتی از مشایخ آنجا آموخت.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص17</ref> وی پس از مدتی به شاطبه بازگشت و قراءت قرآن را نشر داد و در آنجا شاگردانی را پرورش داد که قراءات را بر او میخواندند. شاطبی در جوانی بر همسالان خودش خطبه میخواند.<ref>ر.ک: همان، ص18</ref> گویا ولایت مسند خطابه در شهرش علت هجرت او از اندلس به مشرق بوده است؛ زیرا در آن زمان موحدین به امام مهدی معتقد بودند و آن حضرت را هدایت شده و دارای عصمت و... میدانستند و به ایشان دعوت میکردند، اما حاکمان آن زمان منبریها را اجبار میکردند که مدح آنان را بگویند. ازاینرو شاطبی به عذر رفتن به حج از زیر بار این امر شانه خالی کرد و از اندلس هجرت کرد و به مصر رفت.<ref>ر.ک: همان</ref> او در مصر به شهرهای مختلفی رفت و گویا قصیدههای رائیه و لامیهاش را در مدرسه معزیه قاهره گفته باشد. <ref>ر.ک: همان، ص18-19</ref> وی در مصر با زنی از بنی حمیریان ازدواج کرد و پس از حدود سه سال اولین فرزند ذکورش به دنیا آمد. او دختری هم دارد که بعد از وفات شاطبی با ابوالحسن علی بن شجاع معروف به کمال ضریر ازدواج کرد. شاطبی پس از نماز عصر یکشنبه 28 جمادیالثانی 590ق در سن 52 سالگی در مصر از دنیا رفت و فردای آن روز در قرافه دفن شد. قبر او در مقبره قاضی فاضل است.<ref>ر.ک: همان، ص19-20</ref> | ||
نویسنده در ادامه به معرفی دوازده نفر از اساتید و شیوخ اجازه او میپردازد. برخی از آنان عبارتند از؛ ابوعبدالله ابن لایه شاطبی ضریر محمد بن علی بن محمد بن ابوالعاص نفزی، ابوجعفر احمد بن محمد بن علی بن محمد بن ابوالعاص نفزی معروف به ابن لایه، ابوالحسن بلنسی علی بن محمد بن علی بن هذیل، ابوالحسن انصاری بلنسی علی بن عبدالله بن خلف بن نعمت، ابوبکر اشبیلی محمد بن یوسف بن مفرج بن سعادت، ابوعبدالله ازدی شاطبی محمد بن احمد بن مسعود معروف به ابن صاحب الصلاة و....<ref>ر.ک: همان، ص21-39</ref> | نویسنده در ادامه به معرفی دوازده نفر از اساتید و شیوخ اجازه او میپردازد. برخی از آنان عبارتند از؛ ابوعبدالله ابن لایه شاطبی ضریر محمد بن علی بن محمد بن ابوالعاص نفزی، ابوجعفر احمد بن محمد بن علی بن محمد بن ابوالعاص نفزی معروف به ابن لایه، ابوالحسن بلنسی علی بن محمد بن علی بن هذیل، ابوالحسن انصاری بلنسی علی بن عبدالله بن خلف بن نعمت، ابوبکر اشبیلی محمد بن یوسف بن مفرج بن سعادت، ابوعبدالله ازدی شاطبی محمد بن احمد بن مسعود معروف به ابن صاحب الصلاة و....<ref>ر.ک: همان، ص21-39</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
# قطعه الدالیة<ref>ر.ک: همان، ص43-47</ref> | # قطعه الدالیة<ref>ر.ک: همان، ص43-47</ref> | ||
از میان کتابهای مذکور، «حرز الأماني و وجه التهاني»، دارای اهمیت بالایی است و اکثر شهرت شاطبی به خاطر همین کتاب است.<ref>ر.ک: همان، ص83</ref> او در این اثر «[[كتاب التيسير في القراءات السبع|التيسير في القراءات السبع]]» [[دانی، عثمان بن سعید|حافظ ابوعمرو دانی]] | از میان کتابهای مذکور، «حرز الأماني و وجه التهاني»، دارای اهمیت بالایی است و اکثر شهرت شاطبی به خاطر همین کتاب است.<ref>ر.ک: همان، ص83</ref> او در این اثر «[[كتاب التيسير في القراءات السبع|التيسير في القراءات السبع]]» [[دانی، عثمان بن سعید|حافظ ابوعمرو دانی]] را به لحاظ محتوایی ملاک کارش قرار داده و در واقع فی الجمله مطالب این کتاب را در قالب نظم بیان کرده است و اضافاتی بر آن دارد.<ref>ر.ک: همان، ص84</ref> شاطبی فکر سرایش این قصیده را در همان اندلس در سر میپرورانده و همانطور که [[جزری، محمد بن محمد|ابن جزری]] برای عبدالله بن رشید فهری سبتی بیان کرده، ابتدای این قصیده در اندلس سروده شده و در قاهره تکمیل شده و به پایان رسیده است.<ref>ر.ک: همان، ص92</ref> افراد زیادی شاگرد او بوده و این قصیده را از وی نقل کردهاند. نویسنده 31 نفر از آنان را نام میبرد که برخی از آنان عبارتند از: عبدالرحمن بن اسماعیل بن حداد، ابوالقاسم مصری قلیوبی عبدالرحمن بن سعید شافعی، ابوزید نفزی عبدالرحمن بن عبدالله بن مطرف بن ابوسهل بن یاسین، ابوالقاسم شافعی عبدالصمد بن سعید، معینالدین ابوالفضل بن ابوالمعالی مصری انصاری عبدالله بن محمد بن عبدالوارث معروف به ابن ازرق و ابن فاراللبن، ابوعمرو بن حاجب جمالالدین کردی عثمان بن عمر بن ابوبکر بن یونس و....<ref>ر.ک: همان، ص93-111</ref> | ||
نویسنده، فصل پایانی را درباره شروحی که بر قصیده لامیه و دیگر قصاید شاطبی نوشته شده ذکر میکند. او 96 شرح و تعلیقه اصلی و 22 شرح جزئی بر شاطبیه را نام میبرد و بهصورت مختصر معرفی میکند.<ref>ر.ک: همان، ص143-198</ref> برخی دیگر نیز اضافاتی بر قصیده او دارند و در واقع تکمله بر کار او نوشتهاند که 35 مورد از این موارد در این کتاب معرفی شده و بررسی میگردند. نویسنده سپس معارضات این اثر را نقل میکند.<ref>ر.ک: همان، ص202-225</ref> | نویسنده، فصل پایانی را درباره شروحی که بر قصیده لامیه و دیگر قصاید شاطبی نوشته شده ذکر میکند. او 96 شرح و تعلیقه اصلی و 22 شرح جزئی بر شاطبیه را نام میبرد و بهصورت مختصر معرفی میکند.<ref>ر.ک: همان، ص143-198</ref> برخی دیگر نیز اضافاتی بر قصیده او دارند و در واقع تکمله بر کار او نوشتهاند که 35 مورد از این موارد در این کتاب معرفی شده و بررسی میگردند. نویسنده سپس معارضات این اثر را نقل میکند.<ref>ر.ک: همان، ص202-225</ref> |
ویرایش