۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ها ' به 'ها ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
1. الهيات و ماوراءالطبيعه؛ 2. سلوك و عبادت؛ 3. حكومت و عدالت؛ 4. اهلالبيت و خلافت؛ 5. موعظه و حكمت؛ 6. دنيا و دنياپرستى؛ 7. حماسه و شجاعت؛ 8. ملاحم و مغيبات؛ 9. دعا و مناجات؛ 10. شكايت و انتقاد از مردم زمان؛ 11. اصول اجتماعى؛ 12. اسلام و قرآن؛ 13. اخلاق و تهذيب نفس؛ 14. شخصيتها و يك سلسله مباحث ديگر<ref>ر.ك: مطهرى، مرتضى، ص47</ref> | 1. الهيات و ماوراءالطبيعه؛ 2. سلوك و عبادت؛ 3. حكومت و عدالت؛ 4. اهلالبيت و خلافت؛ 5. موعظه و حكمت؛ 6. دنيا و دنياپرستى؛ 7. حماسه و شجاعت؛ 8. ملاحم و مغيبات؛ 9. دعا و مناجات؛ 10. شكايت و انتقاد از مردم زمان؛ 11. اصول اجتماعى؛ 12. اسلام و قرآن؛ 13. اخلاق و تهذيب نفس؛ 14. شخصيتها و يك سلسله مباحث ديگر<ref>ر.ك: مطهرى، مرتضى، ص47</ref> | ||
بىهيچ تعصب بايد اعتراف كرد كه نامهها و گفتارهاى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] | بىهيچ تعصب بايد اعتراف كرد كه نامهها و گفتارهاى [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] پس از قرآن كريم، عالىترين نمونه نثر مصنوع عربى است. اين حقيقتى است كه اديبان و مترسلان در زبان و ادبيات عرب از هزار سال پيش تا امروز بدان اعتراف كردهاند و آنچه سبب شد اديبان عرب و جز عرب از قرن سوم هجرى به گردآورى فقرههاى كوتاه سخنان امام توجه كنند، همين زيبايىهاى لفظى و معنوى اين گفتههاست<ref>شهيدى، سيد جعفر، ص202</ref> | ||
به حقيقت بايد گفت: شرايط سخنورى - كه توافق سخن با اوضاع و احوال است - براى هيچ اديبى مانند على(ع) جمع نشده است؛ زيرا سخنان وى پس از قرآن، بزرگترين نمونهى بلاغت است؛ سخنانى است كوتاه و آشكار، اما نيرومند و جوشان... در اثر همآهنگى الفاظ و معانى و اغراض، بهصورت كاملاً رسايى درآمده است. انعكاس آن در گوش آدمى، شيرين و اثرش با تحريك احساسات، توأم است، بهويژه هنگامى كه بهمنظور حمايت از بينوايان و ستمديدگان، دربارهى منافقان و حيلهگران و دنياپرستان سخن به ميان آيد. بنابراين روش على(ع) در سخنورى بسان عقل و انديشهاش، روشن و مانند وجدانش صحيح و درست است؛ پس شگفت نيست سخنان وى شاهراه سخنورى تلقى شود<ref>جرداق، جرج، ص56</ref> | به حقيقت بايد گفت: شرايط سخنورى - كه توافق سخن با اوضاع و احوال است - براى هيچ اديبى مانند على(ع) جمع نشده است؛ زيرا سخنان وى پس از قرآن، بزرگترين نمونهى بلاغت است؛ سخنانى است كوتاه و آشكار، اما نيرومند و جوشان... در اثر همآهنگى الفاظ و معانى و اغراض، بهصورت كاملاً رسايى درآمده است. انعكاس آن در گوش آدمى، شيرين و اثرش با تحريك احساسات، توأم است، بهويژه هنگامى كه بهمنظور حمايت از بينوايان و ستمديدگان، دربارهى منافقان و حيلهگران و دنياپرستان سخن به ميان آيد. بنابراين روش على(ع) در سخنورى بسان عقل و انديشهاش، روشن و مانند وجدانش صحيح و درست است؛ پس شگفت نيست سخنان وى شاهراه سخنورى تلقى شود<ref>جرداق، جرج، ص56</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
خواننده «نهجالبلاغة»، در يك قسمت خود را در مقابل شخصيتى مىيابد كه با عالىترين روح نيايش در محراب عبادت چنان مشغول راز و نياز با خداى خويش است كه از خود هيچ نمىشناسد و در فرازى ديگر خود را در مقابل شخصيتى مىنگرد كه در ميدان جنگ، بىهيچ محابا به نبردى سخت مشغول است و شمشيرش هرگز خطا نمىكند و زمانى ديگر خود را در حوزه درسى حكيمى عارف مىيابد كه گوهرهاى حكمت و عرفان و مباحث سنگين توحيد و معاد را تبيين مىنمايد و گاه خود را در محضر سياستمدارى عادل مىيابد كه حقوق متقابل مردم و حكومت و آيين مديريت جامعه را در گفتار و عمل مىآموزد و زمانى خود را در محضر قاضى حاكمى مىيابد كه به امر قضاوت مشغول است. از سيد رضى مؤلف «نهجالبلاغة» تا محمد عبده مفتى مصر و همه كسانى كه با اين كتاب آشنايى دارند، جملگى از اين ويژگى متحير و مبهوتند<ref>ر.ك: شيرزاد، امير، ص1920</ref> | خواننده «نهجالبلاغة»، در يك قسمت خود را در مقابل شخصيتى مىيابد كه با عالىترين روح نيايش در محراب عبادت چنان مشغول راز و نياز با خداى خويش است كه از خود هيچ نمىشناسد و در فرازى ديگر خود را در مقابل شخصيتى مىنگرد كه در ميدان جنگ، بىهيچ محابا به نبردى سخت مشغول است و شمشيرش هرگز خطا نمىكند و زمانى ديگر خود را در حوزه درسى حكيمى عارف مىيابد كه گوهرهاى حكمت و عرفان و مباحث سنگين توحيد و معاد را تبيين مىنمايد و گاه خود را در محضر سياستمدارى عادل مىيابد كه حقوق متقابل مردم و حكومت و آيين مديريت جامعه را در گفتار و عمل مىآموزد و زمانى خود را در محضر قاضى حاكمى مىيابد كه به امر قضاوت مشغول است. از سيد رضى مؤلف «نهجالبلاغة» تا محمد عبده مفتى مصر و همه كسانى كه با اين كتاب آشنايى دارند، جملگى از اين ويژگى متحير و مبهوتند<ref>ر.ك: شيرزاد، امير، ص1920</ref> | ||
اين تأليف تاكنون مورد توجه دانشمندان شيعه و سنى قرار گرفته و درباره آن پژوهشهايى صورت گرفته است. از جمله اين كارها، نوشتن شرحهايى است كه از سوى دانشمندان بر اين كتاب نوشته شده است و درباره فراوانى اين شرحها بايد گفت كه پس از قرآن كريم، هيچ كتابى بهمانند «نهجالبلاغة» مورد توجه اديبان و شارحان حديث واقع نشده است. از مهمترين اين شروح، [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)|شرح ابن ابىالحديد]] | اين تأليف تاكنون مورد توجه دانشمندان شيعه و سنى قرار گرفته و درباره آن پژوهشهايى صورت گرفته است. از جمله اين كارها، نوشتن شرحهايى است كه از سوى دانشمندان بر اين كتاب نوشته شده است و درباره فراوانى اين شرحها بايد گفت كه پس از قرآن كريم، هيچ كتابى بهمانند «نهجالبلاغة» مورد توجه اديبان و شارحان حديث واقع نشده است. از مهمترين اين شروح، [[شرح نهجالبلاغة (ابن ابيالحديد)|شرح ابن ابىالحديد]] (متوفى 656ق) است. ابن ابىالحديد معتقد است كه در ميان اصحاب پيامبر(ص)، كسى از جهت فصاحت و بلاغت به پاى على(ع) نمىرسد و همين موضوع سبب برترى كلام على(ع) بر كلام و سخن هر كس ديگر است. او تصريح مىكند: «و اما درباره فصاحت او بايد گفت كه آن حضرت پيشواى فصيحان و سرور بليغان است و درباره كلام او گفتهاند كه پايينتر از كلام خدا و برتر از كلام مردم است و بلكه مردم بهواسطه على(ع) آيين خطبهسرايى و كتابت را آموختند». او به همين ترتيب در شرح خطبه 216 سخنى از معاويه را ذكر مىكند كه: «و الله ما سنّ الفصاحة لقريش غيره»؛ «به خدا هيچكس فصاحت را براى قريش غير او پايهگذارى نكرد» و پس از ذكر نامه 35 «نهجالبلاغة» مىنويسد: «فصاحت را ببين كه چگونه افسار خود را به اين مرد داده و مهار خود را به او سپرده است. نظم عجيب الفاظ را تماشا كن، يكى پس از ديگرى مىآيند و در اختيار او قرار مىگيرند، مانند چشمهاى كه خودبهخود و بدون زحمت و تكلف از زمين بجوشد»<ref>ر.ك: معارف، مجيد، ص139-136</ref> | ||
[[امام على(ع)]] در مواردى از سخن خود به آيات قرآن كريم استشهاد مىفرموده، كه سيد رضى برخى از آنها را در «نهجالبلاغة» آورده است. دكتر صبحى صالح كه در شرح «نهجالبلاغة» خويش فهرستى براى آيات قرآنيه تنظيم كرده است، 108 مورد را نام مىبرد كه در برخى از آنها به چند آيه استشهاد شده است و گاهى به قسمتى از يك آيه اشاره شده است<ref>ر.ك: فهرست آيات، ص802-796</ref> | [[امام على(ع)]] در مواردى از سخن خود به آيات قرآن كريم استشهاد مىفرموده، كه سيد رضى برخى از آنها را در «نهجالبلاغة» آورده است. دكتر صبحى صالح كه در شرح «نهجالبلاغة» خويش فهرستى براى آيات قرآنيه تنظيم كرده است، 108 مورد را نام مىبرد كه در برخى از آنها به چند آيه استشهاد شده است و گاهى به قسمتى از يك آيه اشاره شده است<ref>ر.ك: فهرست آيات، ص802-796</ref> | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۹۴: | ||
[[نهج البلاغه منظوم (ترجمه علی توکلی)]] | [[نهج البلاغه منظوم (ترجمه علی توکلی)]] | ||
[[یکصد گهر از نهج البلاغه [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] | [[یکصد گهر از نهج البلاغه [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] (داریوش شاهین)]] | ||
[[کلمات قصار لعلی بن ابیطالب امیر المومنین [ع] اندرزهای نغز حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب(ع) ترجمه بفارسی و فرانسه (احمد علی سپهر)]] | [[کلمات قصار لعلی بن ابیطالب امیر المومنین [ع] اندرزهای نغز حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب(ع) ترجمه بفارسی و فرانسه (احمد علی سپهر)]] |
ویرایش