الرسالة الثانية لأبي‌دلف رحالة القرن العاشر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۷ اکتبر ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - 'فرهنگي ' به 'فرهنگی '
جز (جایگزینی متن - 'اسلامي' به 'اسلامی')
جز (جایگزینی متن - 'فرهنگي ' به 'فرهنگی ')
خط ۶۹: خط ۶۹:
یکی از جالب‌ترين نكاتي كه ابودلف در رساله خود بدان اشاره كرده، درباره وجود هلالي نقره بر بالاي گنبد آتشكده شيز است، وي مى‌نويسد: «بر بالاي گنبد اين آتشكده هلالي از نقره نصب شده كه طليم آن است. جمعي از امرا و فاتحان خواستند آن را بردارند؛ ولي كوشش آنان به جايي نرسيد». بارتولد ضمن اشاره به اين مطلب چنين اظهار نظر كرده است كه به احتمال بسيار هلال بالاي گنبد شيز بيش از آن كه نمادي ديني باشد، نمادي دودماني بود كه بعدها در جهان اسلام گسترش يافت.
یکی از جالب‌ترين نكاتي كه ابودلف در رساله خود بدان اشاره كرده، درباره وجود هلالي نقره بر بالاي گنبد آتشكده شيز است، وي مى‌نويسد: «بر بالاي گنبد اين آتشكده هلالي از نقره نصب شده كه طليم آن است. جمعي از امرا و فاتحان خواستند آن را بردارند؛ ولي كوشش آنان به جايي نرسيد». بارتولد ضمن اشاره به اين مطلب چنين اظهار نظر كرده است كه به احتمال بسيار هلال بالاي گنبد شيز بيش از آن كه نمادي ديني باشد، نمادي دودماني بود كه بعدها در جهان اسلام گسترش يافت.


ابودلف پيرامون آثار معماري عهد ساساني و نخستين سده‌هاي اسلامی در ايران، اشاره‌هايي دارد كه درخور دقت است. وي به هنگام بحث از شهر «دزدان» واقع در شهرزور از ضخامت ديوار شهر ياد مى‌كند و مى‌نويسد چهارپايان بر بالاي آن رفت و آمد مي‌كنند. او بناي اين شهر را به دارا نسبت داده كه اسكندر بر آن دست نيافته است. نوشته‌هايش درباره قصرشيرين، طاقبستان، دروازه‌هاي آهنين ري، پل‌هاي شوشتر، قلعه ديلم و جز آن شايان توجه است. وي يك رشته داستان‌ها را كه بخش اعظم آنها سينه به سينه نقل مى‌شده و نيز پديده‌هاي جالب طبيعت و اطلاعات تاريخي، اقتصادي، فرهنگي و جغرافيايي را در رساله خود ذكر كره است. رساله سرشار از مطالب جالبي است كه بعضي از آنها در جايي نقل نشده‌اند و از مطالب ارزشمند و صحيح به شمار مى‌آيند.
ابودلف پيرامون آثار معماري عهد ساساني و نخستين سده‌هاي اسلامی در ايران، اشاره‌هايي دارد كه درخور دقت است. وي به هنگام بحث از شهر «دزدان» واقع در شهرزور از ضخامت ديوار شهر ياد مى‌كند و مى‌نويسد چهارپايان بر بالاي آن رفت و آمد مي‌كنند. او بناي اين شهر را به دارا نسبت داده كه اسكندر بر آن دست نيافته است. نوشته‌هايش درباره قصرشيرين، طاقبستان، دروازه‌هاي آهنين ري، پل‌هاي شوشتر، قلعه ديلم و جز آن شايان توجه است. وي يك رشته داستان‌ها را كه بخش اعظم آنها سينه به سينه نقل مى‌شده و نيز پديده‌هاي جالب طبيعت و اطلاعات تاريخي، اقتصادي، فرهنگی و جغرافيايي را در رساله خود ذكر كره است. رساله سرشار از مطالب جالبي است كه بعضي از آنها در جايي نقل نشده‌اند و از مطالب ارزشمند و صحيح به شمار مى‌آيند.


نوشته‌هاي او درباره ايران و قفقاز از ديدگاه جغرافيايي و نيز جغرافياي تاريخي واجد اهميتي بسزا است. مطالب او درباره آسياب‌ها و حمام‌هاي تفليس، اطلاعات مردمشناسي او درباره ارمنستان و نوشته‌هاي او درباره گرگان و بعضي نواحي خراسان شايان دقت است. او به بناهاي عجيبي كه بعضي از آنها بر جاي نمانده‌اند، اشاره مى‌كند: «در جيل‌آباد ري زندان بزرگ و هولناكي وجود دارد كه اطراف آن را درياچه بسيار عميقي فراگرفته و بر بالاي آن دژي استوار بر روي ايواني خاكي پا برجا است. اين دژ به اندازه‌اي محكم است كه نقب زدن براي خروج از آن ممكن نيست و هيچ گرفتاري نمى‌تواند با توسل به انواع حيل از آن جا رهايي يابد. من هيچ بنايي از اين گونه و مانند آن نديده‌ام».
نوشته‌هاي او درباره ايران و قفقاز از ديدگاه جغرافيايي و نيز جغرافياي تاريخي واجد اهميتي بسزا است. مطالب او درباره آسياب‌ها و حمام‌هاي تفليس، اطلاعات مردمشناسي او درباره ارمنستان و نوشته‌هاي او درباره گرگان و بعضي نواحي خراسان شايان دقت است. او به بناهاي عجيبي كه بعضي از آنها بر جاي نمانده‌اند، اشاره مى‌كند: «در جيل‌آباد ري زندان بزرگ و هولناكي وجود دارد كه اطراف آن را درياچه بسيار عميقي فراگرفته و بر بالاي آن دژي استوار بر روي ايواني خاكي پا برجا است. اين دژ به اندازه‌اي محكم است كه نقب زدن براي خروج از آن ممكن نيست و هيچ گرفتاري نمى‌تواند با توسل به انواع حيل از آن جا رهايي يابد. من هيچ بنايي از اين گونه و مانند آن نديده‌ام».
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش