پرش به محتوا

ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'جلال‌ الدين' به 'جلال‌الدين'
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
جز (جایگزینی متن - 'جلال‌ الدين' به 'جلال‌الدين')
خط ۴۲: خط ۴۲:
چون خطيب قزوينى در 727ق به مصر آمد و قاضى القضاه شد، ابن عقيل در شمار نزديكان او درآمد و معلّم فرزندان وى شد. مدتى نيز در مدرسه قطبيه كبرى تدريس كرد و در جامع ناصرى به آموختن فقه پرداخت. درس تفسيرى هم در جامع طولونى برقرار كرد كه دوره آن 23 سال طول كشيد.
چون خطيب قزوينى در 727ق به مصر آمد و قاضى القضاه شد، ابن عقيل در شمار نزديكان او درآمد و معلّم فرزندان وى شد. مدتى نيز در مدرسه قطبيه كبرى تدريس كرد و در جامع ناصرى به آموختن فقه پرداخت. درس تفسيرى هم در جامع طولونى برقرار كرد كه دوره آن 23 سال طول كشيد.


ابن عقيل در كنار تدريس و تفسير، چند بار نيز به امر قضا پرداخت. مدتى نيابت خطيب قزوينى و پس از آن نيابت قاضى القضاه عز الدين ابن جماعه را برعهده داشت، اما چندى بعد ابن جماعه او را به سبب سخن ناروايى كه درباره قاضى موفق‌الدين حنبلى گفته بود از اين منصب عزل كرد. وى يك بار ديگر در 759ق تحت حمايت امير صرغتمش، پس از عزل ابن جماعه، جانشين او شد و به قاضى القضاتى مصر دست يافت. با آن‌كه ابن عقيل بيش از 80 روز در اين منصب باقى نماند، اما در همين مدت كوتاه برخى احكام را كه ناروا مى‌دانست، لغو كرد و ثروت‌هاى كلانى را ميان طلاب و فقها تقسيم نمود. وى در نحو نيز به درجه‌اى رسيد كه استادش ابوحيان او را داناترين نحويان گيتى خوانده است. از شاگردان برجسته او غير از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] بايد از سراج‌ الدين بلقينى ياد كرد كه دختر استاد را به زنى گرفت. نواده‌اش جلال‌ الدين و ولى‌ الدين عراقى نيز از او روايت كردند. پسرش فتح‌ الدين را هم از شاگردان او بايد دانست كه پس از مرگ پدر به جاى او در زاويه خشّابيه از جامع عمرى بر مسند نشست، اما برخلاف پدر، از فضل مايه چندانى نداشت و به زودى بلقينى وى را كنار زد و به كرسى استاد دست يافت.
ابن عقيل در كنار تدريس و تفسير، چند بار نيز به امر قضا پرداخت. مدتى نيابت خطيب قزوينى و پس از آن نيابت قاضى القضاه عز الدين ابن جماعه را برعهده داشت، اما چندى بعد ابن جماعه او را به سبب سخن ناروايى كه درباره قاضى موفق‌الدين حنبلى گفته بود از اين منصب عزل كرد. وى يك بار ديگر در 759ق تحت حمايت امير صرغتمش، پس از عزل ابن جماعه، جانشين او شد و به قاضى القضاتى مصر دست يافت. با آن‌كه ابن عقيل بيش از 80 روز در اين منصب باقى نماند، اما در همين مدت كوتاه برخى احكام را كه ناروا مى‌دانست، لغو كرد و ثروت‌هاى كلانى را ميان طلاب و فقها تقسيم نمود. وى در نحو نيز به درجه‌اى رسيد كه استادش ابوحيان او را داناترين نحويان گيتى خوانده است. از شاگردان برجسته او غير از [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] بايد از سراج‌ الدين بلقينى ياد كرد كه دختر استاد را به زنى گرفت. نواده‌اش جلال‌الدين و ولى‌ الدين عراقى نيز از او روايت كردند. پسرش فتح‌ الدين را هم از شاگردان او بايد دانست كه پس از مرگ پدر به جاى او در زاويه خشّابيه از جامع عمرى بر مسند نشست، اما برخلاف پدر، از فضل مايه چندانى نداشت و به زودى بلقينى وى را كنار زد و به كرسى استاد دست يافت.


[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] يك سال پيش از مرگ ابن عقيل در 768ق در موسم حج با وى ديدار كرده و در مكه و مدينه همراه او بوده است. ابن عقيل در 23 ربيع الاول 769ق در قاهره درگذشت و او را در نزديكى آرامگاه شافعى به خاك سپردند.
[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] يك سال پيش از مرگ ابن عقيل در 768ق در موسم حج با وى ديدار كرده و در مكه و مدينه همراه او بوده است. ابن عقيل در 23 ربيع الاول 769ق در قاهره درگذشت و او را در نزديكى آرامگاه شافعى به خاك سپردند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش