۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> بندانگشتی|دراسات في أصول التفسير {| class="wikitable abo...» ایجاد کرد) |
(لینک درون متنی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
<div class= | <div class="wikiInfo"> | ||
[[پرونده:NUR14022J1.jpg|بندانگشتی|دراسات في أصول التفسير]] | [[پرونده:NUR14022J1.jpg|بندانگشتی|دراسات في أصول التفسير]] | ||
{| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | {| class="wikitable aboutBookTable" style="text-align:Right" | ||
|+ | |+ | ||
|- | |- | ||
! نام کتاب!! data-type= | ! نام کتاب!! data-type="bookName" |دراسات في أصول التفسير | ||
|- | |- | ||
|نام های دیگر کتاب | |نام های دیگر کتاب | ||
|data-type= | | data-type="otherBookNames" | | ||
|- | |- | ||
|پدیدآورندگان | |پدیدآورندگان | ||
|data-type= | | data-type="authors" |[[يونس، محمد کبير ]] (نويسنده) | ||
|- | |- | ||
|زبان | |زبان | ||
|data-type= | | data-type="language" |عربي | ||
|- | |- | ||
|کد کنگره | |کد کنگره | ||
|data-type= | | data-type="congeressCode" style="direction:ltr" |BP 91/5 /ي9د4 | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type= | | data-type="subject" |تفسير - فن | ||
|- | |- | ||
|ناشر | |ناشر | ||
|data-type= | | data-type="publisher" |دار الأمة | ||
|- | |- | ||
|مکان نشر | |مکان نشر | ||
|data-type= | | data-type="publishPlace" |نيجيريه - کانو | ||
|- | |- | ||
||سال نشر | ||سال نشر | ||
|ata-type= | | ata-type="publishYear" |مجلد1: 2005م , 1425ق , | ||
|-class= | |- class="articleCode" | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type= | | data-type="automationCode" |AUTOMATIONCODE14022AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب به پیشینه تحقیق در زمینه موضوع کتاب پرداخته و مینویسد: باوجود اهتمام علما به موضوع علوم قرآن در گذشته و حال، توجه آنها به نگارش آثاری مختص به «اصول علم تفسیر» اندک است. وی آثاری که در این زمینه نوشته شده را در چهار بخش دستهبندی کرده و رجوع به آنها را برای محقق در این موضوع ضروری دانسته است: | نویسنده در مقدمه کتاب به پیشینه تحقیق در زمینه موضوع کتاب پرداخته و مینویسد: باوجود اهتمام علما به موضوع علوم قرآن در گذشته و حال، توجه آنها به نگارش آثاری مختص به «اصول علم تفسیر» اندک است. وی آثاری که در این زمینه نوشته شده را در چهار بخش دستهبندی کرده و رجوع به آنها را برای محقق در این موضوع ضروری دانسته است: | ||
# کتب علوم قرآن؛ مانند: | # کتب علوم قرآن؛ مانند: «[[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]» زرکشی و «[[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]]» [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]. | ||
# مطالبی که مفسرین در مقدمههای تفاسیرشان نوشتهاند؛ مانند مقدمههای تفسیر | # مطالبی که مفسرین در مقدمههای تفاسیرشان نوشتهاند؛ مانند مقدمههای [[جامع البيان في تفسير القرآن (تفسير الطبري)|تفسیر طبری]]، [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیر ابن کثیر]]، «[[تفسير التحرير و التنوير المعروف بتفسير ابن عاشور|التحرير و التنوير]]» [[ابن عاشور، محمدطاهر|ابن عاشور]]، «أضواء البيان» محمد امین شنقیطی. | ||
# آنچه ویژه اصول تفسیر نوشته شده است که همانگونه که ذکر شد اندک است؛ در بخش آثار قدیمی: مقدمه «في أصول التفسير» ابن تیمیه و «الفوز الكبير في أصول التفسير» شاه ولیالله | # آنچه ویژه اصول تفسیر نوشته شده است که همانگونه که ذکر شد اندک است؛ در بخش آثار قدیمی: مقدمه «في أصول التفسير» [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و «الفوز الكبير في أصول التفسير» [[شاهولیالله، احمد بن عبدالرحیم|شاه ولیالله دهلوی]]؛ و در بخش آثار جدید: «أصول التفسير و قواعده» شیخ خالد عبدالرحمن العک، «أصول في التفسير» محمد بن صالح بن عثیمین، «بحوث في أصول التفسير و مناهجه» فهد بن عبدالرحمن رومی و «فصول في أصول التفسير» مساعد بن سلیمان طیار را میتوان نام برد. | ||
# آنچه در رابطه با اصول فقه نوشته شده و بیشتر آن برای نویسندگان در اصول تفسیر نیز مفید است؛ مانند: «کتاب الرسالة» محمد بن ادریس شافعی و «الموافقات» ابواسحاق شاطبی<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | # آنچه در رابطه با اصول فقه نوشته شده و بیشتر آن برای نویسندگان در اصول تفسیر نیز مفید است؛ مانند: «کتاب الرسالة» [[شافعی، محمد بن ادریس|محمد بن ادریس شافعی]] و «الموافقات» [[شاطبی، ابراهیم بن موسی|ابواسحاق شاطبی]]<ref>ر.ک: همان، ص5</ref>. | ||
در تمهید کتاب کلیاتی پیرامون تفسیر قرآن، چگونگی شکلگیری تفسیر و مراحل آن و اصول تفسیر و مصادر آن مطرح شده است. نویسنده تفصیل ابن تیمیه در موضوع اصول تفسیر را بهترین منبعی دانسته که تقریباً همه کسانی که پس از او در این موضوع سخن گفتهاند مانند زرکشی در | در تمهید کتاب کلیاتی پیرامون تفسیر قرآن، چگونگی شکلگیری تفسیر و مراحل آن و اصول تفسیر و مصادر آن مطرح شده است. نویسنده تفصیل [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] در موضوع اصول تفسیر را بهترین منبعی دانسته که تقریباً همه کسانی که پس از او در این موضوع سخن گفتهاند مانند زرکشی در [[البرهان في علوم القرآن|البرهان]]، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن کثیر]] در مقدمه [[تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)|تفسیرش]] و [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]] در [[الإتقان في علوم القرآن|الإتقان]] از آن استفاده کردهاند<ref>ر.ک: همان، ص6 و تمهید، ص35</ref>. | ||
در باب اول، تفسیر قرآن به قرآن در شش فصل مطرح است که تفسیر آیات مجمل بهوسیله مبین، عام به خاص، مطلق به مقید و مانند آن از جمله آن است. ایشان در این باب با ذکر شواهد قرآنی مطالب کتاب را پیش برده است. در چهارمین فصل از این باب پس از ذکر تعریف نسخ و شروط آن، تفاوت بین نسخ و بداء و تخصیص مطرح شده است. سپس راههای شناخت نسخ و انواع نسخهایی که در قرآن آمده بررسی شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 94-37</ref>. | در باب اول، تفسیر قرآن به قرآن در شش فصل مطرح است که تفسیر آیات مجمل بهوسیله مبین، عام به خاص، مطلق به مقید و مانند آن از جمله آن است. ایشان در این باب با ذکر شواهد قرآنی مطالب کتاب را پیش برده است. در چهارمین فصل از این باب پس از ذکر تعریف نسخ و شروط آن، تفاوت بین نسخ و بداء و تخصیص مطرح شده است. سپس راههای شناخت نسخ و انواع نسخهایی که در قرآن آمده بررسی شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص 94-37</ref>. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
در باب هفتم به موضوع تفسیر علمی پرداخته شده و دلائل موافقین و مخالفین مطرح شده است. از جمله ادله مهمترین مخالفین تفسیر علمی این است که قرآن کریم کتاب علومی مانند کیمیا، اتم، هندسه، نجوم، فیزیک و مانند آن نیست بلکه کتابی است که خداوند برای هدایت و رحمت مردم نازل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص483</ref>. | در باب هفتم به موضوع تفسیر علمی پرداخته شده و دلائل موافقین و مخالفین مطرح شده است. از جمله ادله مهمترین مخالفین تفسیر علمی این است که قرآن کریم کتاب علومی مانند کیمیا، اتم، هندسه، نجوم، فیزیک و مانند آن نیست بلکه کتابی است که خداوند برای هدایت و رحمت مردم نازل کرده است<ref>ر.ک: همان، ص483</ref>. | ||
در هشتمین باب کتاب، «تفسیر به اشاره» یا تفسیر اشاری، فیضی یا باطنی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده میگوید: محمد عبدالعظیم زرقانی این تفسیر را اینگونه معرفی کرده است: تفسیر به اشاره، تأویل قرآن به غیر ظاهرش به اشارهای پنهانی است که برای ارباب سلوک و تصوف آشکار میشود؛ و برای آن پنج شرط در نظر گرفته است. تفسیر اشاری شامل دو قسم است: الف) تفسیر اشاری صحیح کـه مقصود از آن به دست آوردن بطـن قـرآن و تـأویـل آن، بـه صورتی ضابطهمند و صحیح است که این ضابطه (ضوابط) نـزد مفسـران و علمـای مـختلف بـا توجه به تفاوت تعاریفشان از بـطن قـرآن، مـتفاوت است؛ ب) تفسیر اشـاری غـیرصحیح: که بر نـظریات عـرفانی یا شهود عرفانی پایهگـذاری شده و امری ذوقی و بدونضابطه است که به تـفسیر بـه رأی منتهی میشـود<ref>ر.ک: علایی رحمانی، فاطمه و فتاحی زاده، فتحیه، ص162؛ متن کتاب، ص 522-518</ref>. | در هشتمین باب کتاب، «تفسیر به اشاره» یا تفسیر اشاری، فیضی یا باطنی مورد بحث قرار گرفته است. نویسنده میگوید: [[زرقانی، محمد عبدالعظیم|محمد عبدالعظیم زرقانی]] این تفسیر را اینگونه معرفی کرده است: تفسیر به اشاره، تأویل قرآن به غیر ظاهرش به اشارهای پنهانی است که برای ارباب سلوک و تصوف آشکار میشود؛ و برای آن پنج شرط در نظر گرفته است. تفسیر اشاری شامل دو قسم است: الف) تفسیر اشاری صحیح کـه مقصود از آن به دست آوردن بطـن قـرآن و تـأویـل آن، بـه صورتی ضابطهمند و صحیح است که این ضابطه (ضوابط) نـزد مفسـران و علمـای مـختلف بـا توجه به تفاوت تعاریفشان از بـطن قـرآن، مـتفاوت است؛ ب) تفسیر اشـاری غـیرصحیح: که بر نـظریات عـرفانی یا شهود عرفانی پایهگـذاری شده و امری ذوقی و بدونضابطه است که به تـفسیر بـه رأی منتهی میشـود<ref>ر.ک: علایی رحمانی، فاطمه و فتاحی زاده، فتحیه، ص162؛ متن کتاب، ص 522-518</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش