پرش به محتوا

عیار دانش (مشتمل بر الهیات و طبیعیات): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بهصورت' به 'به‌صورت'
جز (جایگزینی متن - 'فلسفه اسلامي' به 'فلسفه اسلامی')
جز (جایگزینی متن - 'بهصورت' به 'به‌صورت')
خط ۵۶: خط ۵۶:
مصحح که کتاب حاضر را از روی نسخه‌ای منحصربهفرد تصحیح کرده، در مقدمه خود، به توضیحاتی درباره مبادی سهگانه علم - تعریف علم، موضوع علم و غرض یا هدف از علم - پرداخته، سپس مبادی سهگانه حکمت و فلسفه را از دیدگاه فیلسوف مشائی و اشراقی، مورد بررسی قرار داده و از آنجا که نویسنده به حکمت متعالیه نظر موافقی ندارد، مصحح نیز از پرداختن به آن، خودداری کرده است<ref>ر.ک: بیات، زکیه، ص35</ref>.
مصحح که کتاب حاضر را از روی نسخه‌ای منحصربهفرد تصحیح کرده، در مقدمه خود، به توضیحاتی درباره مبادی سهگانه علم - تعریف علم، موضوع علم و غرض یا هدف از علم - پرداخته، سپس مبادی سهگانه حکمت و فلسفه را از دیدگاه فیلسوف مشائی و اشراقی، مورد بررسی قرار داده و از آنجا که نویسنده به حکمت متعالیه نظر موافقی ندارد، مصحح نیز از پرداختن به آن، خودداری کرده است<ref>ر.ک: بیات، زکیه، ص35</ref>.


مؤلف در مقدمه، حکمت را بهصورت بسیار ساده به «علم به حقایق اشیا» تعریف کرده و چنین یاد می‌کند: «باید دانست که حکمت، علم به حقایق اشیا است و اشیا انواع مختلفه است، بعضی از اشیا وجودش موقوف به صناعت بشری نیست و بعضی دیگر موقوف بر صناعت بشری و کاربردن حرکات و سکنات ارادی است. پس به این اعتبار حکمت نیز منقسم به دو قسم می‌شود: یکی علم به قسم اول که وجودش موقوف به تصرف و تدبیر انسانی است، آن را حکمت نظری خوانند؛ چه، نظر و فکر در آن بیشتر به کار می‌رود و یکی علم به قسم دوم که بی‌تدبیر و تصرف به کاربردن حرکات و سکنات ارادی به وجود نمی‌تواند آمد و آن را حکمت عملی خوانند»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص26-27</ref>.
مؤلف در مقدمه، حکمت را به‌صورت بسیار ساده به «علم به حقایق اشیا» تعریف کرده و چنین یاد می‌کند: «باید دانست که حکمت، علم به حقایق اشیا است و اشیا انواع مختلفه است، بعضی از اشیا وجودش موقوف به صناعت بشری نیست و بعضی دیگر موقوف بر صناعت بشری و کاربردن حرکات و سکنات ارادی است. پس به این اعتبار حکمت نیز منقسم به دو قسم می‌شود: یکی علم به قسم اول که وجودش موقوف به تصرف و تدبیر انسانی است، آن را حکمت نظری خوانند؛ چه، نظر و فکر در آن بیشتر به کار می‌رود و یکی علم به قسم دوم که بی‌تدبیر و تصرف به کاربردن حرکات و سکنات ارادی به وجود نمی‌تواند آمد و آن را حکمت عملی خوانند»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص26-27</ref>.


چنانکه ملاحظه می‌شود، تعریف حکمت بهصورت بسیار ساده «علم به حقایق اشیاء» ذکر شده است که موضوع آن هم در تعریف ذکر شده است. نویسنده بعد از تعریف اجمالی حکمت، اقسام آن را ذکر میکند<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.
چنانکه ملاحظه می‌شود، تعریف حکمت به‌صورت بسیار ساده «علم به حقایق اشیاء» ذکر شده است که موضوع آن هم در تعریف ذکر شده است. نویسنده بعد از تعریف اجمالی حکمت، اقسام آن را ذکر میکند<ref>ر.ک: همان، ص28</ref>.


نویسنده پس از بیان فروع علوم الهی و ریاضی و طبیعی، اضافه میکند که در کتاب خود تنها به ذکر مسائل علم الهی و طبیعی که منافع آن بیشتر است بسنده میکند و از پرداختن به علم ریاضی، صرف نظر می‌کند؛ بنابراین از شش قسم فلسفه نظری و عملی که مسائل آن کل فلسفه را آنچنانکه در نزد قدما و هم صاحب کتاب مرسوم بوده است، کتاب حاضر تنها دو قسمت الهیات و طبیعیات را در خود جای داده و چهار قسمت اصلی دیگر، یعنی ریاضیات و سه قسم فلسفه عملی را ندارد<ref>بیات، زکیه، ص35</ref>.
نویسنده پس از بیان فروع علوم الهی و ریاضی و طبیعی، اضافه میکند که در کتاب خود تنها به ذکر مسائل علم الهی و طبیعی که منافع آن بیشتر است بسنده میکند و از پرداختن به علم ریاضی، صرف نظر می‌کند؛ بنابراین از شش قسم فلسفه نظری و عملی که مسائل آن کل فلسفه را آنچنانکه در نزد قدما و هم صاحب کتاب مرسوم بوده است، کتاب حاضر تنها دو قسمت الهیات و طبیعیات را در خود جای داده و چهار قسمت اصلی دیگر، یعنی ریاضیات و سه قسم فلسفه عملی را ندارد<ref>بیات، زکیه، ص35</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش