۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'غزالى' به 'غزالى ') |
جز (جایگزینی متن - 'مى كند' به 'مىكند') |
||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
[[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] قبل از شروع مباحث اصلى، دو اصل را كه بين علماء مورد اتفاق است، بيان مى دارد، اول: نصوص وارده گاهى موافق عقل اند و گاهى مخالف صريح عقل اند كه در صورت دوم لازم است نصوص را تأويل نماييم و آنها را به مجاز برگردانيم، دوم: در تعارض نصوصى كه بعضى مثبت و بعضى منفى هستند، آنها را وقتى كنار بايد گذاشت كه امكان جمعى براى آنها پيدا نكنيم. | [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] قبل از شروع مباحث اصلى، دو اصل را كه بين علماء مورد اتفاق است، بيان مى دارد، اول: نصوص وارده گاهى موافق عقل اند و گاهى مخالف صريح عقل اند كه در صورت دوم لازم است نصوص را تأويل نماييم و آنها را به مجاز برگردانيم، دوم: در تعارض نصوصى كه بعضى مثبت و بعضى منفى هستند، آنها را وقتى كنار بايد گذاشت كه امكان جمعى براى آنها پيدا نكنيم. | ||
مؤلف پس از اين وارد نصوص مورد استناد در مسئله الوهيت و اتحاد عيسى با خدا شده و شش نص را از انجيل بيان مى دارد و وجه تأويل هر كدام را توضيح داده و بيان مى دارد كه خود اين نصوص تصريح در عدم الوهيت عيسی عليهالسلام دارند. تمركز [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در اين كتاب بر نصوصى از انجيل است كه مورد استنباط الوهيت عيسی عليهالسلام است. او ابتدا اين نصوص كه در اين كتاب شش نص است را بيان مى دارد، سپس به نقد و تحليل آنها میپردازد. روش [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در اينجا نقلى و عقلى است، كه اعتقاد به الوهيت را بعنوان امرى محال اثبات | مؤلف پس از اين وارد نصوص مورد استناد در مسئله الوهيت و اتحاد عيسى با خدا شده و شش نص را از انجيل بيان مى دارد و وجه تأويل هر كدام را توضيح داده و بيان مى دارد كه خود اين نصوص تصريح در عدم الوهيت عيسی عليهالسلام دارند. تمركز [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در اين كتاب بر نصوصى از انجيل است كه مورد استنباط الوهيت عيسی عليهالسلام است. او ابتدا اين نصوص كه در اين كتاب شش نص است را بيان مى دارد، سپس به نقد و تحليل آنها میپردازد. روش [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]] در اينجا نقلى و عقلى است، كه اعتقاد به الوهيت را بعنوان امرى محال اثبات مىكند. | ||
پس از آن چند بحث ديگر را بررسى مى شود از جمله حقيقت اتحاد و ابطال نظريه نصارى در آن، اطلاق لفظ إله بر عيسی عليهالسلام بنابر طوائفى از مسيحيان كه نادان ترين اين گروهند، اطلاق لفظ رب و إله ممكن است بر خدا و بر غير خدا باشد، شبهه اطلاق لفظ ابوت بر خدا و بنوت بر عيسی عليهالسلام كه مستلزم امتياز خاصى نيست، بلكه اين الفاظ از كلمات متشابه است كه واجب است به محكمات ارجاع داده شوند. | پس از آن چند بحث ديگر را بررسى مى شود از جمله حقيقت اتحاد و ابطال نظريه نصارى در آن، اطلاق لفظ إله بر عيسی عليهالسلام بنابر طوائفى از مسيحيان كه نادان ترين اين گروهند، اطلاق لفظ رب و إله ممكن است بر خدا و بر غير خدا باشد، شبهه اطلاق لفظ ابوت بر خدا و بنوت بر عيسی عليهالسلام كه مستلزم امتياز خاصى نيست، بلكه اين الفاظ از كلمات متشابه است كه واجب است به محكمات ارجاع داده شوند. |
ویرایش