پرش به محتوا

بيان الأصول (صافي، لطف‌الله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محقق خراسانى' به 'محقق خراسانى '
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به '‌الدين')
جز (جایگزینی متن - 'محقق خراسانى' به 'محقق خراسانى ')
خط ۵۵: خط ۵۵:
نويسنده، در مباحث اصول، از مشتق تا مبحث برائت را از محضر [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]](ره) بهره برده است، اما به جهت تكميل مباحث اصولى كتاب، مباحث مقدم بر مشتق و متأخر از برائت تا آخر مبحث اجتهاد و تقليد را از كتاب «الحاشية على كفاية الاصول»(تقريرات درس [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] در بروجرد، به قلم [[حجتی بروجردی، بهاء الدین|شيخ بهاء‌الدين حجتى بروجردى]])، به مباحث كتاب افزوده است.
نويسنده، در مباحث اصول، از مشتق تا مبحث برائت را از محضر [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]](ره) بهره برده است، اما به جهت تكميل مباحث اصولى كتاب، مباحث مقدم بر مشتق و متأخر از برائت تا آخر مبحث اجتهاد و تقليد را از كتاب «الحاشية على كفاية الاصول»(تقريرات درس [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]] در بروجرد، به قلم [[حجتی بروجردی، بهاء الدین|شيخ بهاء‌الدين حجتى بروجردى]])، به مباحث كتاب افزوده است.


يكى از شيوه‌هاى تحقيقى [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]](ره) اين بوده است كه مباحث علمى را ريشه‌يابى و تطور هر مسئله را در طى قرن‌ها بررسى مى‌كرده‌اند؛ به‌عنوان مثال دليل انسداد را بر مسلك متأخرين، از [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] مخصوصاً شيخ و محقق خراسانى و نيز به مسلك بزرگانى كه قبل از [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] متعرض اين دليل شده بيان نموده‌اند و در نهايت حجيت خبر واحد را اثبات كرده‌اند، نه حجيت مطلق ظن را.
يكى از شيوه‌هاى تحقيقى [[بروجردی، حسین|آیت‌الله بروجردى]](ره) اين بوده است كه مباحث علمى را ريشه‌يابى و تطور هر مسئله را در طى قرن‌ها بررسى مى‌كرده‌اند؛ به‌عنوان مثال دليل انسداد را بر مسلك متأخرين، از [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] مخصوصاً شيخ و [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|محقق خراسانى]]  و نيز به مسلك بزرگانى كه قبل از [[محقق خوانساری، حسین بن محمد|محقق خوانسارى]] متعرض اين دليل شده بيان نموده‌اند و در نهايت حجيت خبر واحد را اثبات كرده‌اند، نه حجيت مطلق ظن را.


ايشان با تسلطى كه بر اصول داشتند و حتى صاحب ابتكاراتى نيز در آن بوده‌اند، در مقام استنباط، بسيار اندك به اصول عمليه تمسك مى‌كردند و علت اين استغنا از تمسك به اصول عمليه، تخصص كامل ايشان در فهم روايات و دقتى بود كه در آنها به كار مى‌بردند و حسن سليقه‌اى بود كه در رفع تعارض بين اخبار متعارض داشتند. در عين حال به علم اصول و نياز فقيه به آن بسيار تأكيد داشتند و دليل آن حاشيه مفصل و دقيق و عميقى است كه بر كفايه استادشان مرقوم فرموده‌اند.
ايشان با تسلطى كه بر اصول داشتند و حتى صاحب ابتكاراتى نيز در آن بوده‌اند، در مقام استنباط، بسيار اندك به اصول عمليه تمسك مى‌كردند و علت اين استغنا از تمسك به اصول عمليه، تخصص كامل ايشان در فهم روايات و دقتى بود كه در آنها به كار مى‌بردند و حسن سليقه‌اى بود كه در رفع تعارض بين اخبار متعارض داشتند. در عين حال به علم اصول و نياز فقيه به آن بسيار تأكيد داشتند و دليل آن حاشيه مفصل و دقيق و عميقى است كه بر كفايه استادشان مرقوم فرموده‌اند.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش