۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ج' به '، ج') |
جز (جایگزینی متن - ')ب' به ') ب') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
'''ابن ابى داوود، ابوبكر عبداللّه بن سليمان بن اشعث بن اسحاق ابن بشير بن شداد بن عمرو(يحيى)بن عمران ازدى سجستانى''' (230-316 ق844/-928 م)، قارى، فقيه و از حافظان بنام حديث. | '''ابن ابى داوود، ابوبكر عبداللّه بن سليمان بن اشعث بن اسحاق ابن بشير بن شداد بن عمرو(يحيى) بن عمران ازدى سجستانى''' (230-316 ق844/-928 م)، قارى، فقيه و از حافظان بنام حديث. | ||
در سيستان (ياقوت،192/3:سجستان)يا شهرى در اطراف كابل(سمعانى،84/7)يا دهى در بصره (ابن خلكان،405/2)زاده شد و در كودكى همراه پدرش ابوداوود سليمان (202-275 ق/ 820-888 م)، نويسندۀ سنن، از زادگاه خويش كوچ كرد و به گفتۀ ابن عماد در نيشابور و ديگر شهرها باليد(273/2) و از شيوخ پدرش در مصر و شام سود جست(ابن خلكان،405/2). | در سيستان (ياقوت،192/3:سجستان)يا شهرى در اطراف كابل(سمعانى،84/7)يا دهى در بصره (ابن خلكان،405/2)زاده شد و در كودكى همراه پدرش ابوداوود سليمان (202-275 ق/ 820-888 م)، نويسندۀ سنن، از زادگاه خويش كوچ كرد و به گفتۀ ابن عماد در نيشابور و ديگر شهرها باليد(273/2) و از شيوخ پدرش در مصر و شام سود جست(ابن خلكان،405/2). | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
وثاقت ابن ابى داوود در نقل و حديث محل ترديد است.بيش تر رجال شناسان و تاريخ نگاران وى را پارسا و موثق دانستهاند([[ذهبى]]، المغنى،341/1؛سمعانى،85/7؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،420/1؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، 293/3)، ولى پدرش او را كذّاب خوانده و از اينكه فرزندش بر مسند قضا نشيند، ابراز ناخشنودى كرده است(جرجانى،1577/4؛[[ذهبى]]، ميزان الاعتدال،433/2).اين شهادت پدر در مورد فرزند سبب شده است كه كسانى چون ابن صاعد، عبداللّه را غير قابل اعتماد بدانند. | وثاقت ابن ابى داوود در نقل و حديث محل ترديد است.بيش تر رجال شناسان و تاريخ نگاران وى را پارسا و موثق دانستهاند([[ذهبى]]، المغنى،341/1؛سمعانى،85/7؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،420/1؛[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، 293/3)، ولى پدرش او را كذّاب خوانده و از اينكه فرزندش بر مسند قضا نشيند، ابراز ناخشنودى كرده است(جرجانى،1577/4؛[[ذهبى]]، ميزان الاعتدال،433/2).اين شهادت پدر در مورد فرزند سبب شده است كه كسانى چون ابن صاعد، عبداللّه را غير قابل اعتماد بدانند. | ||
ولى [[ذهبى]] به دليل دشمنى ابن صاعد با ابن ابى داوود اين سخن را بىاعتبار شمرده است(همانجا) و خود، او را موثق مىداند و بر اين باور است كه نسبت كذب از سوى پدر بدو در زمينههاى ديگر جز حديث بوده است(المغنى،341/1).اين سخن [[ذهبى]] با اين شهادت [[دارقطنی، علی بن عمر|دار قطنى]]، شاگرد ابن ابى داوود، كه مىگويد: «او ثقه است ولى در بيان حديث بسيار خطا مىكند»(ميزان الاعتدال، همانجا)با روايتى ديگر از ابى داوود كه در آن فقط از تمايل فرزندش به پذيرفتن مقام قضا اظهار | ولى [[ذهبى]] به دليل دشمنى ابن صاعد با ابن ابى داوود اين سخن را بىاعتبار شمرده است(همانجا) و خود، او را موثق مىداند و بر اين باور است كه نسبت كذب از سوى پدر بدو در زمينههاى ديگر جز حديث بوده است(المغنى،341/1).اين سخن [[ذهبى]] با اين شهادت [[دارقطنی، علی بن عمر|دار قطنى]]، شاگرد ابن ابى داوود، كه مىگويد: «او ثقه است ولى در بيان حديث بسيار خطا مىكند»(ميزان الاعتدال، همانجا) با روايتى ديگر از ابى داوود كه در آن فقط از تمايل فرزندش به پذيرفتن مقام قضا اظهار | ||
ناخشنودى كرده (جرجانى،1578/4)، سازگار است. | ناخشنودى كرده (جرجانى،1578/4)، سازگار است. | ||
ویرایش