پرش به محتوا

جامعه شیعه نخاوله در مدینه منوره: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'محمد حسين' به 'محمدحسین'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - 'محمد حسين' به 'محمدحسین')
خط ۶۲: خط ۶۲:
#وى در مورد پيوست دوم نوشته است: اين بحث، بخشى از مقاله مفصل اين‌جانب تحت عنوان حج‌گزارى ايرانيان در دوره قاجار است كه در: مقالات تاريخى، دفتر هشتم (قم، دليل، 1379) به چاپ رسيده است<ref>همان، ص 133</ref>
#وى در مورد پيوست دوم نوشته است: اين بحث، بخشى از مقاله مفصل اين‌جانب تحت عنوان حج‌گزارى ايرانيان در دوره قاجار است كه در: مقالات تاريخى، دفتر هشتم (قم، دليل، 1379) به چاپ رسيده است<ref>همان، ص 133</ref>
#همچنين ايشان در مورد پيوست سوم نوشته است: اين گزارشى است كه بنده در كتاب با كاروان ابراهيم<ref>صص 227- 230</ref>كه گزارش حج سال 71 است، فراهم آورده‌ام<ref>تهران، نشر مشعر، 1371</ref>و<ref>همان، ص 143</ref>
#همچنين ايشان در مورد پيوست سوم نوشته است: اين گزارشى است كه بنده در كتاب با كاروان ابراهيم<ref>صص 227- 230</ref>كه گزارش حج سال 71 است، فراهم آورده‌ام<ref>تهران، نشر مشعر، 1371</ref>و<ref>همان، ص 143</ref>
#نويسنده درباره پيوست چهارم يادآور شده است: اين مختصر، اختصار شده گزارشى است كه يكى از علماى وهابى با نام ناصر بن سليمان العمر درباره فعاليت شيعيان در عربستان، براى عبدالله بن باز تهيه كرده و از قضا نسخه‌اى در اختيار برخى از دوستان قرار گرفت. متن حاضر در مجله ميقات‌ش 10<ref>صص 140- 147</ref>به چاپ رسيده است. در اين تلخيص، كه توسط دوستم آقاى [[اسلامی، حسن|سيد حسن اسلامى]] صورت گرفته، لحن تند مقاله همچنان حفظ شده است. عنوان اصلى گزارش «وضعيت رافضيان در سرزمين توحيد» نام دارد<ref>همان، ص 147</ref>در بخشى از اين گزارش آمده است: «در آغاز سال 1413ق نمايشگاه كتابى در باشگاه ورزشى ابتسام در روستاى «ام الحمام» با مشاركت بيش از ده ناشر برگزار شد. عجيب آن كه اطلاعيه‌ها و پلاكاردهاى بازديد از اين نمايشگاه را در شهر دمام آويخته بودند و عجيب‌تر آن‌كه مدير كل آموزش و پرورش منطقه شرقى آن را افتتاح كرد. در اين نمايشگاه، كتاب‌هايى ديده مى‌شود كه از مذهب رافضيان سخن مى‌گويد، به آن دعوت مى‌كند، عقيده اهل توحيد را مخدوش و پيروان آن را نكوهش مى‌كند، با ستايش و غلو از اهل بيت، از ديگران با ناسزا ياد مى‌كند. از جمله مى‌توان اين كتابها را نام برد: التوحيد نوشته [[ابن‌بابویه، محمد بن علی|ابن بابويه]] قمى، موسوعة العتبات المقدسة، نوشته جعفر خليلى، صد و پنجاه صحابى ساختگى، نوشته [[عسکری، مرتضی|مرتضى عسكرى]] و الآيات البينات، نوشته محمد حسين كاشف الغطاء كه ردّى است بر وهابيت»<ref>همان، ص 151- 152</ref>شايان ذكر است كه برخلاف گزارش مغرضانه مذكور پژوهشگران شيعى در كتاب‌هايى مانند «صد و پنجاه صحابى ساختگى»، با روش علمى و بدون تعصب و با استناد به منابع معتبر و ادله كافى تحقيق كرده و حقانيت تشيع را به اثبات رسانده‌اند.
#نويسنده درباره پيوست چهارم يادآور شده است: اين مختصر، اختصار شده گزارشى است كه يكى از علماى وهابى با نام ناصر بن سليمان العمر درباره فعاليت شيعيان در عربستان، براى عبدالله بن باز تهيه كرده و از قضا نسخه‌اى در اختيار برخى از دوستان قرار گرفت. متن حاضر در مجله ميقات‌ش 10<ref>صص 140- 147</ref>به چاپ رسيده است. در اين تلخيص، كه توسط دوستم آقاى [[اسلامی، حسن|سيد حسن اسلامى]] صورت گرفته، لحن تند مقاله همچنان حفظ شده است. عنوان اصلى گزارش «وضعيت رافضيان در سرزمين توحيد» نام دارد<ref>همان، ص 147</ref>در بخشى از اين گزارش آمده است: «در آغاز سال 1413ق نمايشگاه كتابى در باشگاه ورزشى ابتسام در روستاى «ام الحمام» با مشاركت بيش از ده ناشر برگزار شد. عجيب آن كه اطلاعيه‌ها و پلاكاردهاى بازديد از اين نمايشگاه را در شهر دمام آويخته بودند و عجيب‌تر آن‌كه مدير كل آموزش و پرورش منطقه شرقى آن را افتتاح كرد. در اين نمايشگاه، كتاب‌هايى ديده مى‌شود كه از مذهب رافضيان سخن مى‌گويد، به آن دعوت مى‌كند، عقيده اهل توحيد را مخدوش و پيروان آن را نكوهش مى‌كند، با ستايش و غلو از اهل بيت، از ديگران با ناسزا ياد مى‌كند. از جمله مى‌توان اين كتابها را نام برد: التوحيد نوشته [[ابن‌بابویه، محمد بن علی|ابن بابويه]] قمى، موسوعة العتبات المقدسة، نوشته جعفر خليلى، صد و پنجاه صحابى ساختگى، نوشته [[عسکری، مرتضی|مرتضى عسكرى]] و الآيات البينات، نوشته محمدحسین كاشف الغطاء كه ردّى است بر وهابيت»<ref>همان، ص 151- 152</ref>شايان ذكر است كه برخلاف گزارش مغرضانه مذكور پژوهشگران شيعى در كتاب‌هايى مانند «صد و پنجاه صحابى ساختگى»، با روش علمى و بدون تعصب و با استناد به منابع معتبر و ادله كافى تحقيق كرده و حقانيت تشيع را به اثبات رسانده‌اند.
#مترجم، نكته‌اى خواندنى در مورد يكى از نويسندگان مشهور ايرانى يادآور شده است: [[آل احمد، جلال|جلال آل احمد]] براى مدتى در حزب توده بود، اما در سال 1326ش به همراه تنى چند نفر از اعضاى برجسته حزب، از جمله خليل ملكى از حزب بيرون رفت. وى پس از سرخوردگى از جريانات روشنفكرى و غرب‌گرا، بار ديگر به مذهب روى آورده و ايمان مذهبى او در جريان نهضت روحانيت در سالهاى 41- 43ش بيشتر شد. سفر حج وى و حتى مكاتباتش با [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) نشان از گرايش مذهبى او دارد؛ چيزى كه سبب خشم روشنفكران لامذهب دوره اخير شده، به‌رغم سهم آشكار او در ادبيات داستانى معاصر، با كمال بى‌اعتنايى، با وى برخورد مى‌كنند. [[آل احمد، جلال|جلال آل احمد]] در كتاب «خسى در ميقات» از نخاوله ياد كرده و اهالى آن را اقليت شيعه اهل مدينه شمرده است<ref>همان، ص 99 پاورقى</ref>
#مترجم، نكته‌اى خواندنى در مورد يكى از نويسندگان مشهور ايرانى يادآور شده است: [[آل احمد، جلال|جلال آل احمد]] براى مدتى در حزب توده بود، اما در سال 1326ش به همراه تنى چند نفر از اعضاى برجسته حزب، از جمله خليل ملكى از حزب بيرون رفت. وى پس از سرخوردگى از جريانات روشنفكرى و غرب‌گرا، بار ديگر به مذهب روى آورده و ايمان مذهبى او در جريان نهضت روحانيت در سالهاى 41- 43ش بيشتر شد. سفر حج وى و حتى مكاتباتش با [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) نشان از گرايش مذهبى او دارد؛ چيزى كه سبب خشم روشنفكران لامذهب دوره اخير شده، به‌رغم سهم آشكار او در ادبيات داستانى معاصر، با كمال بى‌اعتنايى، با وى برخورد مى‌كنند. [[آل احمد، جلال|جلال آل احمد]] در كتاب «خسى در ميقات» از نخاوله ياد كرده و اهالى آن را اقليت شيعه اهل مدينه شمرده است<ref>همان، ص 99 پاورقى</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش