۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابوالحسن اشعرى' به 'ابوالحسن اشعرى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
ماتريدى در انديشه خود تنزيهى است و هر آنچه را كه مستلزم تجسيم و تشبيه خدا و يا نقص و امكان در ساحت او باشد، مردود مىشمارد، اما مانند معتزله هم نيست كه قايل به نفى صفات باشد. | ماتريدى در انديشه خود تنزيهى است و هر آنچه را كه مستلزم تجسيم و تشبيه خدا و يا نقص و امكان در ساحت او باشد، مردود مىشمارد، اما مانند معتزله هم نيست كه قايل به نفى صفات باشد. | ||
[[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] | [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعرى]] نيز در اين انگيزه كه مىخواهد ميان معتزله و اهل حديث آشتى ايجاد كند، با ماتريدى هماهنگ است؛ وى نيز راهى ميان آن دو مكتب را بر مىگزيند، اما تفاوتهايى ميان وى و ماتريدى وجود دارد. بسيارى از كسانى كه در باب ماتريدى سخن گفتهاند، به مقايسه ميان روش اشعرى و ماتريدى پرداختهاند. در اين باب نظرات گوناگونى ارائه شده است: | ||
برخى معتقدند كه ميان اشعرى و ماتريدى تفاوت عمدهاى وجود ندارد و آن دو در روش و نظر، در اهمّ مسائل علم كلام اتفاقنظر دارند. دكتر فتحالله خليف و شمسالدين سلفى از طرفداران اين نظريه هستند. دكتر خليف مىگويد: «دو شيخ اهلسنت روش واحدى دارند و در اهمّ مسائل علم كلام، كه مورد اختلاف فرقههاى كلامى است، متفق هستند.» اما به نظر مىرسد اين ديدگاه چندان درست نباشد؛ زيرا با ملاحظه كتب اشعرى و ماتريدى در مىيابيم كه تفاوت در روش و رأى ميان آن دو بسيار اساسى و گسترده است. اشعرى براى عقل انسان چندان ارزشى قايل نيست و بيشتر ظاهرگراست. به عنوان مثال، وى براى خدا وجه و يد اثبات مىكند، اما ماتريدى به عقل بيشتر بها مىدهد و اين امور را نمىپذيرد. | برخى معتقدند كه ميان اشعرى و ماتريدى تفاوت عمدهاى وجود ندارد و آن دو در روش و نظر، در اهمّ مسائل علم كلام اتفاقنظر دارند. دكتر فتحالله خليف و شمسالدين سلفى از طرفداران اين نظريه هستند. دكتر خليف مىگويد: «دو شيخ اهلسنت روش واحدى دارند و در اهمّ مسائل علم كلام، كه مورد اختلاف فرقههاى كلامى است، متفق هستند.» اما به نظر مىرسد اين ديدگاه چندان درست نباشد؛ زيرا با ملاحظه كتب اشعرى و ماتريدى در مىيابيم كه تفاوت در روش و رأى ميان آن دو بسيار اساسى و گسترده است. اشعرى براى عقل انسان چندان ارزشى قايل نيست و بيشتر ظاهرگراست. به عنوان مثال، وى براى خدا وجه و يد اثبات مىكند، اما ماتريدى به عقل بيشتر بها مىدهد و اين امور را نمىپذيرد. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
ديدگاه سوم در اين باب، كه بيشتر محققان آن را اختيار كردهاند، اين است كه روش و آراى ماتريدى در بسيارى از مسائل اساسى علم كلام با اشعرى اختلاف دارد، چنانكه در مواردى توافق نيز دارند. از اين منظر، اختلاف آن دو از اين حيث است كه ماتريدى به عقل بيشتر بها مىدهد و به مكتب اعتزال نزديكتر است. در حقيقت، ماتريدى در نقطه ميانى اشعرى و معتزله قرار دارد. امام ابوزهره مىگويد: «در روش ماتريدى عقل سلطه عظيمى دارد، اما اشاعره به روش نقلى مقيّدند و آن را با عقل تأييد مىكنند، به نحوى كه براى انسان روشن مىگردد كه اشاعره در خط بين اعتزال و اهل فقه و حديث قرار دارد و ماتريدى در خط ميان اشاعره و معتزله است.» | ديدگاه سوم در اين باب، كه بيشتر محققان آن را اختيار كردهاند، اين است كه روش و آراى ماتريدى در بسيارى از مسائل اساسى علم كلام با اشعرى اختلاف دارد، چنانكه در مواردى توافق نيز دارند. از اين منظر، اختلاف آن دو از اين حيث است كه ماتريدى به عقل بيشتر بها مىدهد و به مكتب اعتزال نزديكتر است. در حقيقت، ماتريدى در نقطه ميانى اشعرى و معتزله قرار دارد. امام ابوزهره مىگويد: «در روش ماتريدى عقل سلطه عظيمى دارد، اما اشاعره به روش نقلى مقيّدند و آن را با عقل تأييد مىكنند، به نحوى كه براى انسان روشن مىگردد كه اشاعره در خط بين اعتزال و اهل فقه و حديث قرار دارد و ماتريدى در خط ميان اشاعره و معتزله است.» | ||
از جمله كسانى كه ديدگاه سوم را پذيرفتهاند، مىتوان به استاد جعفر سبحانى، استاد [[ربانی گلپایگانی، علی|على ربانى گلپايگانى]] | از جمله كسانى كه ديدگاه سوم را پذيرفتهاند، مىتوان به استاد جعفر سبحانى، استاد [[ربانی گلپایگانی، علی|على ربانى گلپايگانى]] و شيخ محمد زاهد كوثرى اشاره كرد، ليكن شخصيت اخير اختلاف ميان اشاعره و ماتريديه در عقايد را چندان جدى تلقّى نمىكند. | ||
آنچنانكه پيشتر اشاره شد، به نظر مىرسد اختلاف ميان اشاعره و ماتريديه، هم در روش و هم در بينش، اساسى و جدى باشد. ماتريدى هرچند در كتب خود بر معتزله بسيار ايراد مىگيرد، اما آراء و روش او به آنان بسيار نزديك است و اشاعره به اهل حديث نزديكتر از ماتريديه است. بنابراين، نظريه درست همان ديدگاه سوم است و ميان اين دو مكتب در بسيارى از مسائل مهم كلامى نظير حسن و قبح عقلى، كه پايه و اساس بسيارى از مسائل ديگر است، تنزيه و تشبيه، اثبات و نفى صفات خبريه و... اختلاف اساسى وجود دارد. | آنچنانكه پيشتر اشاره شد، به نظر مىرسد اختلاف ميان اشاعره و ماتريديه، هم در روش و هم در بينش، اساسى و جدى باشد. ماتريدى هرچند در كتب خود بر معتزله بسيار ايراد مىگيرد، اما آراء و روش او به آنان بسيار نزديك است و اشاعره به اهل حديث نزديكتر از ماتريديه است. بنابراين، نظريه درست همان ديدگاه سوم است و ميان اين دو مكتب در بسيارى از مسائل مهم كلامى نظير حسن و قبح عقلى، كه پايه و اساس بسيارى از مسائل ديگر است، تنزيه و تشبيه، اثبات و نفى صفات خبريه و... اختلاف اساسى وجود دارد. |
ویرایش