پرش به محتوا

مجمع البيان في تفسير القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' الدين' به 'الدين')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
همان‌گونه كه قبلا يادآورى شد، [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، با اسباب نزول، به‌صورت گزارشى عمل كرده است. در اكثر موارد، تنها به نقل اقوال در اين باره بسنده كرده، به‌گونه‌اى كه از مجموع نقل اسباب نزول، تنها 53 مورد آن، به‌صورت نقد و تحليل است و ملاك ايشان در نقد و تحليل، روايات، ضرورت فقهى، ظاهر آيه، سياق آيه، عموميت آيه و تاريخ بوده و سبب نزولى كه مورد تأييد و يا قبول ايشان نبوده، با اين ملاك‌ها رد گرديده است، مانند نمونه‌هاى زير:
همان‌گونه كه قبلا يادآورى شد، [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، با اسباب نزول، به‌صورت گزارشى عمل كرده است. در اكثر موارد، تنها به نقل اقوال در اين باره بسنده كرده، به‌گونه‌اى كه از مجموع نقل اسباب نزول، تنها 53 مورد آن، به‌صورت نقد و تحليل است و ملاك ايشان در نقد و تحليل، روايات، ضرورت فقهى، ظاهر آيه، سياق آيه، عموميت آيه و تاريخ بوده و سبب نزولى كه مورد تأييد و يا قبول ايشان نبوده، با اين ملاك‌ها رد گرديده است، مانند نمونه‌هاى زير:


#'''«و من أظلم ممن منع مساجد الله أن يذكر فيها اسمه...»'''<ref>البقرة 114</ref>؛ در ذيل اين آيه مباركه، مى‌نويسد: «مفسرين، در اينكه اين آيه در مورد چه كسانى نازل شده اختلاف نموده‌اند؛ [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و مجاهد گفته‌اند: مقصود روميانند كه تلاش داشتند بيت المقدس را خراب نمايند تا اينكه در زمان عمر، خداوند مسلمانان را بر روميان غلبه داد. حسن و قتاده گفته‌اند: مقصود، «بخت النصر» است كه وى بيت المقدس را خراب كرد و در اين امر نصارا او را يارى و كمك كردند. از ابى عبدالله(ع) روايت شده كه مقصود، مشركان قريشند، در آن هنگامى كه پيامبر(ص) را از داخل شدن به مكه و مسجد الحرام منع كردند؛ طبرى، در تفسير خود، در رد اين قول مى‌گويد: مشركان قريش مسجد الحرام را خراب نكرده‌اند. اين گفتار طبرى، قابل قبول نيست، زيرا عمارت مسجد، در پرتو نمازگزاردن و عبادت در آن است و خراب كردن آن، جلوگيرى از نماز و عبادت در آن مى‌باشد؛ علاوه بر اين، رواياتى در اين زمينه وارد شده كه مشركان، مساجدى را كه ياران رسول خدا(ص) در مكه در آنها نماز مى‌خواند، در زمان هجرت وى خراب كردند...»<ref>ج 1، ص 360</ref>؛
#'''«و من أظلم ممن منع مساجد الله أن يذكر فيها اسمه...»'''<ref>البقرة 114</ref>؛ در ذيل اين آيه مباركه، مى‌نويسد: «مفسرين، در اينكه اين آيه در مورد چه كسانى نازل شده اختلاف نموده‌اند؛ [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] و مجاهد گفته‌اند: مقصود روميانند كه تلاش داشتند بيت المقدس را خراب نمايند تا اينكه در زمان عمر، خداوند مسلمانان را بر روميان غلبه داد. حسن و قتاده گفته‌اند: مقصود، «بخت النصر» است كه وى بيت المقدس را خراب كرد و در اين امر نصارا او را يارى و كمك كردند. از ابى عبدالله(ع) روايت شده كه مقصود، مشركان قريشند، در آن هنگامى كه پيامبر(ص) را از داخل شدن به مكه و مسجد الحرام منع كردند؛ طبرى، در تفسير خود، در رد اين قول مى‌گويد: مشركان قريش مسجد الحرام را خراب نكرده‌اند. اين گفتار طبرى، قابل قبول نيست، زيرا عمارت مسجد، در پرتو نمازگزاردن و عبادت در آن است و خراب كردن آن، جلوگيرى از نماز و عبادت در آن مى‌باشد؛ علاوه بر اين، رواياتى در اين زمينه وارد شده كه مشركان، مساجدى را كه ياران رسول خدا(ص) در مكه در آنها نماز مى‌خواند، در زمان هجرت وى خراب كردند...»<ref>ج 1، ص 360</ref>؛
#'''«و إذا طلقتم النساء فبلغن أجلهن فلا تعضلوهن...»'''<ref>البقرة 232</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «اين آيه، در باره معضل بن يسار نازل شده، وى با ازدواج مجدد خواهرش، جملاء با همسر اولش به نام عاصم بن عدى، مخالفت مى‌كرد، زيرا اين زن و شوهر از هم جدا شده بودند و دوباره تمايل داشتند با هم پيمان زناشويى برقرار كنند و نيز گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه جابر بن عبدالله با ازدواج مجدد دختر عمويش، با شوهر سابقش، مخالفت مى‌كرد و اين هر دو موضوع در مذهب ما (اماميه) صحيح نيست، زيرا برادر و پسر عمو ولايت بر خواهر و دختر عمو ندارند»<ref>ج 2، ص 583</ref>؛
#'''«و إذا طلقتم النساء فبلغن أجلهن فلا تعضلوهن...»'''<ref>البقرة 232</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «اين آيه، در باره معضل بن يسار نازل شده، وى با ازدواج مجدد خواهرش، جملاء با همسر اولش به نام عاصم بن عدى، مخالفت مى‌كرد، زيرا اين زن و شوهر از هم جدا شده بودند و دوباره تمايل داشتند با هم پيمان زناشويى برقرار كنند و نيز گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه جابر بن عبدالله با ازدواج مجدد دختر عمويش، با شوهر سابقش، مخالفت مى‌كرد و اين هر دو موضوع در مذهب ما (اماميه) صحيح نيست، زيرا برادر و پسر عمو ولايت بر خواهر و دختر عمو ندارند»<ref>ج 2، ص 583</ref>؛
#'''«ليس لك من الأمر شىء أو يتوب عليهم أو يعذبهم فإنهم ظالمون»'''<ref>آل عمران 128</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه پيامبر(ص)، بعد از شكست در جنگ اُحد، تصميم به نفرين در حق تعدادى از اصحاب خود داشت و خداوند حضرت را از اين عمل نهى كرد و نيز نقل كرده‌اند كه وقتى كفار، حمزه، عموى پيامبر(ص) را مثله كردند و با اصحاب آن حضرت بسيار برخورد زشتى نمودند، پيامبر(ص) فرمود: «اگر خداوند اجازه مى‌داد چنان مقابله به مثل مى‌كردم كه مانند آن در ميان عرب اتفاق نيفتاده باشد»، آن‌گاه اين آيه، نازل شد. بعضى گفته‌اند: اين آيه، در باره اهل بئر معونه نازل شده و آنان هفتاد نفر بودند كه پيامبر(ص) آنان را به سرپرستى منذر بن عمرو، به سوى بئر معونه فرستاد تا مردم را قرآن و علم بياموزند، ولى مشركان آنان را به قتل رساندند؛ پيامبر(ص) از اين كار آنان به شدت خشمگين شده بود و آيه در چنين وضعى نازل شد، لكن صحيح اين است كه اين آيه در باره جنگ اُحد و حوادث آن نازل شده است، زيرا هم اكثر علما بر اين عقيده‌اند و هم سياق آيه اين مطلب را مى‌رساند.»<ref>ج 2، ص 832</ref>
#'''«ليس لك من الأمر شىء أو يتوب عليهم أو يعذبهم فإنهم ظالمون»'''<ref>آل عمران 128</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «گفته شده اين آيه هنگامى نازل شد كه پيامبر(ص)، بعد از شكست در جنگ اُحد، تصميم به نفرين در حق تعدادى از اصحاب خود داشت و خداوند حضرت را از اين عمل نهى كرد و نيز نقل كرده‌اند كه وقتى كفار، حمزه، عموى پيامبر(ص) را مثله كردند و با اصحاب آن حضرت بسيار برخورد زشتى نمودند، پيامبر(ص) فرمود: «اگر خداوند اجازه مى‌داد چنان مقابله به مثل مى‌كردم كه مانند آن در ميان عرب اتفاق نيفتاده باشد»، آن‌گاه اين آيه، نازل شد. بعضى گفته‌اند: اين آيه، در باره اهل بئر معونه نازل شده و آنان هفتاد نفر بودند كه پيامبر(ص) آنان را به سرپرستى منذر بن عمرو، به سوى بئر معونه فرستاد تا مردم را قرآن و علم بياموزند، ولى مشركان آنان را به قتل رساندند؛ پيامبر(ص) از اين كار آنان به شدت خشمگين شده بود و آيه در چنين وضعى نازل شد، لكن صحيح اين است كه اين آيه در باره جنگ اُحد و حوادث آن نازل شده است، زيرا هم اكثر علما بر اين عقيده‌اند و هم سياق آيه اين مطلب را مى‌رساند.»<ref>ج 2، ص 832</ref>
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:


#'''«إن الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورا... و كان سعيكم مشكورا»'''<ref>الانسان 5 - 22</ref>؛ [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، در شأن نزول اين آيه مى‌نويسد: «از [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، مجاهد و ابى صالح، نقل شده است كه اين آيات در باره على، فاطمه، حسن و حسين(ع) نازل شده است»، آن‌گاه پس از ذكر داستان نذر اين خانواده، چنين ادامه مى‌دهد: «خداوند اين آيات را در باره على، فاطمه، حسن و حسين(ع) نازل كرده است، ولى شامل تمام مؤمنانى كه چنين عملى را انجام دهند نيز مى‌شود.»<ref>ج 1، ص 612</ref>؛
#'''«إن الأبرار يشربون من كأس كان مزاجها كافورا... و كان سعيكم مشكورا»'''<ref>الانسان 5 - 22</ref>؛ [[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، در شأن نزول اين آيه مى‌نويسد: «از [[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]]، مجاهد و ابى صالح، نقل شده است كه اين آيات در باره على، فاطمه، حسن و حسين(ع) نازل شده است»، آن‌گاه پس از ذكر داستان نذر اين خانواده، چنين ادامه مى‌دهد: «خداوند اين آيات را در باره على، فاطمه، حسن و حسين(ع) نازل كرده است، ولى شامل تمام مؤمنانى كه چنين عملى را انجام دهند نيز مى‌شود.»<ref>ج 1، ص 612</ref>؛
#'''«الذين ينفقون أموالهم بالليل و النهار سرا و علانية فلهم أجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون»'''<ref>البقرة 274</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «[[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] گفته است: اين آيه، در باره على(ع)، نازل شده است؛ حضرت، چهار درهم داشت، يك درهم را در روز و يك درهم را در شب و يك درهم را مخفيانه و درهم آخر را آشكارا صدقه داد و نيز گفته شده كه اين آيه، در باره مطلق انفاق در راه خداوند نازل شده است...»، آن‌گاه مى‌گويد: «... آيه، در باره على(ع) نازل شده، ولى تمام كسانى را كه چنين عملى را انجام دهند، شامل مى‌شود و [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، در اين زمينه، به واسطه پيش‌گامى، بر ديگران، برترى دارد.»<ref>ج 2، ص 667</ref>
#'''«الذين ينفقون أموالهم بالليل و النهار سرا و علانية فلهم أجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون»'''<ref>البقرة 274</ref>؛ در ذيل اين آيه مى‌نويسد: «[[ابن‌عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] گفته است: اين آيه، در باره على(ع)، نازل شده است؛ حضرت، چهار درهم داشت، يك درهم را در روز و يك درهم را در شب و يك درهم را مخفيانه و درهم آخر را آشكارا صدقه داد و نيز گفته شده كه اين آيه، در باره مطلق انفاق در راه خداوند نازل شده است...»، آن‌گاه مى‌گويد: «... آيه، در باره على(ع) نازل شده، ولى تمام كسانى را كه چنين عملى را انجام دهند، شامل مى‌شود و [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]]، در اين زمينه، به واسطه پيش‌گامى، بر ديگران، برترى دارد.»<ref>ج 2، ص 667</ref>


[[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، نسبت به اسباب نزول و نقل آن، توجهى خاص داشته و در تفسير خود، جايگاه ويژه‌اى براى آن در نظر گرفته است. در مقدمه، از اسباب نزول، به‌عنوان يكى از مطالب ضرورى كه بايد در تفسير قرآن كريم، مورد توجه باشد، ياد مى‌كند و يادآور مى‌شود: «در تمام سوره‌هاى قرآن، ابتدا، مكى و مدنى بودن آيات را متذكر شده‌ام و سپس به موارد اختلاف در عدد آيات رو آورده‌ام و پس از آن، به نقل اسباب نزول پرداخته‌ام...»<ref>ج 1، ص 77</ref>وى، در متن تفسير نيز براى اسباب نزول، عنوان مشخص«النزول» را در نظر گرفته است و اين، نشان‌گر اهتمام وى به اسباب نزول است؛ با اين همه، حجم اندك تفسير، باعث شده است كه آن مرحوم، به شكل گسترده اسباب نزول را ثبت نكند، چه اينكه مجموع اسباب نزول، در اين تفسير، بيش از 259 مورد نمى‌باشد، در حالى كه اسباب نزول بسيار بيشتر از اين است.
[[طبرسی، فضل بن حسن|مرحوم طبرسى]]، نسبت به اسباب نزول و نقل آن، توجهى خاص داشته و در تفسير خود، جايگاه ويژه‌اى براى آن در نظر گرفته است. در مقدمه، از اسباب نزول، به‌عنوان يكى از مطالب ضرورى كه بايد در تفسير قرآن كريم، مورد توجه باشد، ياد مى‌كند و يادآور مى‌شود: «در تمام سوره‌هاى قرآن، ابتدا، مكى و مدنى بودن آيات را متذكر شده‌ام و سپس به موارد اختلاف در عدد آيات رو آورده‌ام و پس از آن، به نقل اسباب نزول پرداخته‌ام...»<ref>ج 1، ص 77</ref>وى، در متن تفسير نيز براى اسباب نزول، عنوان مشخص«النزول» را در نظر گرفته است و اين، نشان‌گر اهتمام وى به اسباب نزول است؛ با اين همه، حجم اندك تفسير، باعث شده است كه آن مرحوم، به شكل گسترده اسباب نزول را ثبت نكند، چه اينكه مجموع اسباب نزول، در اين تفسير، بيش از 259 مورد نمى‌باشد، در حالى كه اسباب نزول بسيار بيشتر از اين است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش