۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
نويسنده با مراجعه به آثار شاهدان واقعه سقوط بغداد و يا كسانى كه نزديك به آن دوره بودهاند (مانند: ذهبى، [[ابن خلدون]]، [[سيوطى]] و ياران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]])، ثابت كرده است كه ادعاى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مورد نقش منفى خواجه نصير الدين طوسى در زوال دولت عباسى، نادرست است و هيچ اعتبارى از نظر علمى و يا مستند تاريخى ندارد.<ref>همان، ص 15- 30</ref> | نويسنده با مراجعه به آثار شاهدان واقعه سقوط بغداد و يا كسانى كه نزديك به آن دوره بودهاند (مانند: ذهبى، [[ابن خلدون]]، [[سيوطى]] و ياران [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]])، ثابت كرده است كه ادعاى [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] در مورد نقش منفى خواجه نصير الدين طوسى در زوال دولت عباسى، نادرست است و هيچ اعتبارى از نظر علمى و يا مستند تاريخى ندارد.<ref>همان، ص 15- 30</ref> | ||
بر طبق گزارش نويسنده، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] | بر طبق گزارش نويسنده، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] كه در 672ق متولد شده و در 732ق درگذشته و ولادتش نزديك به واقعه سقوط بغداد (سال 656ق) بوده؛ درگيرى شيعيان و سنيان و غارت و قتل عام محله شيعهنشين كرخ را يادآور شده و حمله مغول و نقش مؤيد ابن العلقمى را در اين زمينه بيان كرده ولى هيچ اسمى از خواجه نصير الدين طوسى نبرده است.<ref>همان، ص 19- 21</ref> | ||
نويسنده بهطور مثال، در مورد ذهبى چنين نوشته است: ذهبى شاگرد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است هر چند با برخى از آراى او مخالفت مىكرد و همو منهاج [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را به نام منهاج الإعتدال تلخيص كرده است؛ ذهبى در حوادث سال 656 قمرى نوشته است كه مؤيد ابن العلقمى با تاتار (مغول) مكاتبه داشت و آنان را تشويق كرده بود كه به سوى بغداد روى كنند به خاطر غارت و ذلّتى كه بر برادران شيعهاش وارد شده بود. ذهبى اين واقعه را همانند [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] | نويسنده بهطور مثال، در مورد ذهبى چنين نوشته است: ذهبى شاگرد [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] است هر چند با برخى از آراى او مخالفت مىكرد و همو منهاج [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تيميه]] را به نام منهاج الإعتدال تلخيص كرده است؛ ذهبى در حوادث سال 656 قمرى نوشته است كه مؤيد ابن العلقمى با تاتار (مغول) مكاتبه داشت و آنان را تشويق كرده بود كه به سوى بغداد روى كنند به خاطر غارت و ذلّتى كه بر برادران شيعهاش وارد شده بود. ذهبى اين واقعه را همانند [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]] نقل كرده است ولى در آن، خبرى و سخنى از خواجه نصير الدين طوسى نيست.<ref>همان، ص 22</ref> | ||
همچنين نويسنده ستايشهاى انديشمندان و مورخانى چون [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ذهبى، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را آورده كه هر يك با عباراتى شخصيت اخلاقى خواجه نصير الدين طوسى و فعاليتهاى ارزندهاش در ترويج علم و دين را ستودهاند.<ref>همان، ص 31- 36</ref> | همچنين نويسنده ستايشهاى انديشمندان و مورخانى چون [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، ذهبى، [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابوالفداء]]، و [[صفدی، خلیل بن ایبک|صفدى]] را آورده كه هر يك با عباراتى شخصيت اخلاقى خواجه نصير الدين طوسى و فعاليتهاى ارزندهاش در ترويج علم و دين را ستودهاند.<ref>همان، ص 31- 36</ref> |
ویرایش