پرش به محتوا

تذکرة الأولیاء (اصیلی وسطانی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>'
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>')
خط ۴۵: خط ۴۵:


درباره اثر حاضر چند نکته گفتنی است:
درباره اثر حاضر چند نکته گفتنی است:
#کتاب حاضر، برگردان عربی اثر مذکور است که محمد اصیلی وسطانی شافعی (زنده در 836ق) انجام داده و محمد ادیب جادر آن را تصحیح کرده است. متن فارسی، یک جلدی است و مترجم محترم هم برگردان عربی آن را در یک جلد فراهم کرده است. مصحح در مقدمه عالمانه و مفصل خویش - که آن را در دمشق در تاریخ صفر 1429ق، نوشته - با اشاره به تاریخ نیشابور در هنگامه زندگی [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] و اختلافات مذهبی آن زمانه، به زندگی و شخصیت و آثار ادبی او پرداخته و ارزش و روش تذکرة الأولیاء را شناسانده و جایگاه ادبی و علمی آن را توضیح داده و افزوده که هدف او تاریخ نگاری نبوده و می‌خواسته مردم را با تصوف آشنا سازد؛ به همین جهت نباید انتظار داشت که مطالبش از نظر تاریخی صحیح باشد و به همین جهت در این کتاب، مطالب غیر مستند و دروغ و مجعول فراوان است....<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-31</ref>
#کتاب حاضر، برگردان عربی اثر مذکور است که محمد اصیلی وسطانی شافعی (زنده در 836ق) انجام داده و محمد ادیب جادر آن را تصحیح کرده است. متن فارسی، یک جلدی است و مترجم محترم هم برگردان عربی آن را در یک جلد فراهم کرده است. مصحح در مقدمه عالمانه و مفصل خویش - که آن را در دمشق در تاریخ صفر 1429ق، نوشته - با اشاره به تاریخ نیشابور در هنگامه زندگی [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار نیشابوری]] و اختلافات مذهبی آن زمانه، به زندگی و شخصیت و آثار ادبی او پرداخته و ارزش و روش تذکرة الأولیاء را شناسانده و جایگاه ادبی و علمی آن را توضیح داده و افزوده که هدف او تاریخ نگاری نبوده و می‌خواسته مردم را با تصوف آشنا سازد؛ به همین جهت نباید انتظار داشت که مطالبش از نظر تاریخی صحیح باشد و به همین جهت در این کتاب، مطالب غیر مستند و دروغ و مجعول فراوان است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص5-31</ref>
#مصحح محترم، تصاویری از روی جلد و آغاز و انجام دو نسخه خطی تذکرة الأولیاء را نیز آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص40-44</ref>او همچنین تصویری نمادین و یادگاری از چهره شیخ فریدالدین عطار و نیز تصویری از بارگاه وی افزوده است.<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>
#مصحح محترم، تصاویری از روی جلد و آغاز و انجام دو نسخه خطی تذکرة الأولیاء را نیز آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص40-44</ref>او همچنین تصویری نمادین و یادگاری از چهره شیخ فریدالدین عطار و نیز تصویری از بارگاه وی افزوده است.<ref>ر.ک: همان، ص45-46</ref>
#مصحح درباره عملکردش در تصحیح اثر حاضر چنین افزوده است: به قدر توانم کوشیدم که این اثر را کامل کنم از نظر مشابهت، ضبط، استخراج و شرح لغات غریب و تعریف اعلام و مطالبی را که مترجم (محمد وسطانی) افزوده، با حروف تیره از متن کتاب متمایز ساختم. البته مترجم مرحوم، شرح حال پنج نفر را حذف کرده و نیاورده است (1. محمد بن فضل؛ 2. ابوالحسن بوشنجی؛ 3. [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]]؛ 4. ابوالفضل بن حسن؛ 5. امام محمد باقر) و استاد یوسف ‌هادی ابوازهر این تراجم پنج گانه را بر اساس چاپ نیکلسون (1321ق) استدراک کرده و من آن را در آخر کتاب به عنوان ضمیمه اول قرار دادم و برای اتمام فایده و خدمت به پژوهشگران دو شرح حال از شرح حال‌های کتاب را به عنوان ضمیمه دوم افزودم که آن را از این دو منبع جداگانه گرفته ام: 1. نسخه خطی مکتبة مدیریة الأوقاف العامة در بغداد دارای شماره (4885) که در آن سیره [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]] هست و... 2. کتاب «شهیدة العشق الإلهی» تألیف عبدالرحمن بدوی، که نویسنده در آن، سیره رابعه عدویه را نقل کرده است....<ref>ر.ک: همان، ص36-38</ref>
#مصحح درباره عملکردش در تصحیح اثر حاضر چنین افزوده است: به قدر توانم کوشیدم که این اثر را کامل کنم از نظر مشابهت، ضبط، استخراج و شرح لغات غریب و تعریف اعلام و مطالبی را که مترجم (محمد وسطانی) افزوده، با حروف تیره از متن کتاب متمایز ساختم. البته مترجم مرحوم، شرح حال پنج نفر را حذف کرده و نیاورده است (1. محمد بن فضل؛ 2. ابوالحسن بوشنجی؛ 3. [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]]؛ 4. ابوالفضل بن حسن؛ 5. امام محمد باقر) و استاد یوسف ‌هادی ابوازهر این تراجم پنج گانه را بر اساس چاپ نیکلسون (1321ق) استدراک کرده و من آن را در آخر کتاب به عنوان ضمیمه اول قرار دادم و برای اتمام فایده و خدمت به پژوهشگران دو شرح حال از شرح حال‌های کتاب را به عنوان ضمیمه دوم افزودم که آن را از این دو منبع جداگانه گرفته ام: 1. نسخه خطی مکتبة مدیریة الأوقاف العامة در بغداد دارای شماره (4885) که در آن سیره [[حلاج، حسین بن منصور|حسین بن منصور حلاج]] هست و... 2. کتاب «شهیدة العشق الإلهی» تألیف عبدالرحمن بدوی، که نویسنده در آن، سیره رابعه عدویه را نقل کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص36-38</ref>
#داوری علمی و تفصیلی درباره چگونگی ترجمه حاضر کاری تخصصی است و فرصتی گسترده می‌طلبد که فعلا مقدور و در دسترس نیست. دانستنی است که مصحح محترم یادآور شده است که در این اثر اشتباهات فراوانی از نظر صرف و نحو و... در برگردان به عربی روی داده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص37</ref>، ولیکن به نظر می‌رسد این اشتباهات ریز و دقیق است و چندان مغیر معنا نیست و بلکه در مواردی اساسا اشتباه هم نیست، بلکه صحیح است و اشکالی ندارد؛ به طور مثال عطار چنین نوشته: «سرپوشیده ای که در خانه است، حامله بود».<ref>تذکرة الأولیاء (متن فارسی)، ص182</ref>مترجم جمله مذکور را به این صورت ترجمه کرده است: «کانت امرأتی حاملة».<ref>متن کتاب، ص231</ref>
#داوری علمی و تفصیلی درباره چگونگی ترجمه حاضر کاری تخصصی است و فرصتی گسترده می‌طلبد که فعلا مقدور و در دسترس نیست. دانستنی است که مصحح محترم یادآور شده است که در این اثر اشتباهات فراوانی از نظر صرف و نحو و... در برگردان به عربی روی داده است.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص37</ref>، ولیکن به نظر می‌رسد این اشتباهات ریز و دقیق است و چندان مغیر معنا نیست و بلکه در مواردی اساسا اشتباه هم نیست، بلکه صحیح است و اشکالی ندارد؛ به طور مثال عطار چنین نوشته: «سرپوشیده ای که در خانه است، حامله بود».<ref>تذکرة الأولیاء (متن فارسی)، ص182</ref>مترجم جمله مذکور را به این صورت ترجمه کرده است: «کانت امرأتی حاملة».<ref>متن کتاب، ص231</ref>
#:همان طورکه ملاحظه می‌شود ترجمه مذکور صحیح است، جز آنکه مصحح پنداشته که مترجم توجه نکرده که صفت «حامل» به معنای زن آبستن است و دیگر نیازی نیست که تای تأنیث برایش بیاورد؛ ولیکن این پندار مصحح بجا نیست و صفت آبستن در زبان عربی با هر دو تعبیر «حامل» و «حاملة» برای زن، صحیح است؛ همان طورکه در کتاب [[لسان العرب]] چنین آمده است: «... و امرأَة حَامِل و حَامِلَة، علی النسب و علی الفعل. الأَزهری: امرأَة حَامِل و حَامِلَة إِذا کانت حُبْلی....».<ref>[[لسان العرب]]، ج11، ص177</ref>و...
#:همان طورکه ملاحظه می‌شود ترجمه مذکور صحیح است، جز آنکه مصحح پنداشته که مترجم توجه نکرده که صفت «حامل» به معنای زن آبستن است و دیگر نیازی نیست که تای تأنیث برایش بیاورد؛ ولیکن این پندار مصحح بجا نیست و صفت آبستن در زبان عربی با هر دو تعبیر «حامل» و «حاملة» برای زن، صحیح است؛ همان طورکه در کتاب [[لسان العرب]] چنین آمده است: «... و امرأَة حَامِل و حَامِلَة، علی النسب و علی الفعل. الأَزهری: امرأَة حَامِل و حَامِلَة إِذا کانت حُبْلی....».<ref>[[لسان العرب]]، ج11، ص177</ref>و...
۶۱٬۱۸۹

ویرایش