۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن النديم' به 'ابن النديم ') |
|||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
ابوابى كه اين كتاب دارد، به گفته «بهنود»، چهارده باب است كه هر يك از آنها متضمن يك مسئله و جواب آن است، اما ابن النديم آن را هفده باب و ديگرى هيجده باب و بالاخره حاجى خليفه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» چهارده باب ذكر كرده است. | ابوابى كه اين كتاب دارد، به گفته «بهنود»، چهارده باب است كه هر يك از آنها متضمن يك مسئله و جواب آن است، اما [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن النديم]] آن را هفده باب و ديگرى هيجده باب و بالاخره حاجى خليفه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» چهارده باب ذكر كرده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
ظن غالب اين است كه اين كتاب، به زبان سانسكريت بوده و سپس به زبان پهلوى ترجمه شده است، ولى اصل هندى آن از ميان رفته و ترجمه پهلوى آن، مرجع ترجمه سريانى و عربى قرار گرفته است؛ چندى بعد، ترجمه پهلوى هم ناياب و ناپديد شده و ترجمه عربى آن اساس همه ترجمهها قرار گرفته است. | ظن غالب اين است كه اين كتاب، به زبان سانسكريت بوده و سپس به زبان پهلوى ترجمه شده است، ولى اصل هندى آن از ميان رفته و ترجمه پهلوى آن، مرجع ترجمه سريانى و عربى قرار گرفته است؛ چندى بعد، ترجمه پهلوى هم ناياب و ناپديد شده و ترجمه عربى آن اساس همه ترجمهها قرار گرفته است. | ||
«[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن النديم]] »، مىگويد: ايرانيان، نخستين مردمى بودند كه افسانهها را به زبان حيوانات بازگو كردهاند و شاهنشاهان اشكانى، اين رسم را بنياد نهاده و تقويت كردند، پس از آنان شاهنشاهان ساسانى بدين كار همت گماردند و آن را گسترش دادند، اعراب هم از آنان پيروى كردند و به دنبالهروى از تحقيقات ايرانيان، داستانها و حكاياتى نوشتند. | |||
«[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن النديم]] »، سپس از «كليله و دمنه» ياد كرده و مىگويد: برخى، بر اين عقيدهاند كه هندىها اين كتاب را نوشتهاند و برخى ديگر، عقيده دارند كه پادشاهان اشكانى آن را گردآورى و براى بهرهبردارى آماده كردهاند، اما هندىها اين كار را به خود نسبت مىدهند و گروهى هم مىگويند بزرگمهر، وزير انوشيروان دادگر، آن را در چند جزء نوشته است... | |||
«[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن النديم]] »، سپس هندى بودن اين كتاب را اولى مىداند و اين عقيده را [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] هم يادآور شده است... او، نظريه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] را كه گفته است اين كتاب را [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] تأليف كرده و سپس آن را از پارسى به عربى برگردانده است، رد مىكند. | |||
از تحقيقات وسيعى كه در اين زمينه، به عمل آمده است، چنين برمىآيد كه اصل كتاب، بهطور كلى ناپديد نشده و هنوز يك جزء آن به نام «پنجاتنترا»؛ يعنى پنج كتاب، به زبان سانسكريت باقى مانده است و اين جزء، از مصادر مهم كتاب «كليله و دمنه» به شمار مىآيد. | از تحقيقات وسيعى كه در اين زمينه، به عمل آمده است، چنين برمىآيد كه اصل كتاب، بهطور كلى ناپديد نشده و هنوز يك جزء آن به نام «پنجاتنترا»؛ يعنى پنج كتاب، به زبان سانسكريت باقى مانده است و اين جزء، از مصادر مهم كتاب «كليله و دمنه» به شمار مىآيد. |
ویرایش