۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
[[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، كتاب منهاج را به عنوان مختصرى از كتاب «[[مصباح المتهجد]]» [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در ده باب تنظيم كردند و سپس به درخواست وزير وقت محمد بن محمد قوهدى باب يازدهم را با عنوان «الباب الحاديعشر فيما يجب على عامة المكلفين من معرفة أصولالدين» بر آن افزودند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18376/1/9 مقدمه، ص 9]</ref> | [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]]، كتاب منهاج را به عنوان مختصرى از كتاب «[[مصباح المتهجد]]» [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در ده باب تنظيم كردند و سپس به درخواست وزير وقت محمد بن محمد قوهدى باب يازدهم را با عنوان «الباب الحاديعشر فيما يجب على عامة المكلفين من معرفة أصولالدين» بر آن افزودند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18376/1/9 مقدمه، ص 9]</ref> | ||
مترجم محترم با همكارى سيد محمدرضا طالبيان تلاش كردهاند كه با قلمى روان مراد ماتن و شارح را در اختيار طلاب و دانشجويان قرار دهند | مترجم محترم با همكارى سيد محمدرضا طالبيان تلاش كردهاند كه با قلمى روان مراد ماتن و شارح را در اختيار طلاب و دانشجويان قرار دهند.<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18376/1/9 همان]</ref> | ||
شارح انگيزه نگارش اثر را چنين توضيح داده است: «اين كتاب با اينكه الفاظش اندك است اما دانش فراوانى در آن است. و با اينكه مختصر است، فوائد زيادى دربردارد. در گذشتهها من به درخواست عدهاى از برادران چيزهايى نوشتم كه با تبيين دلايل و براهين، در حد مطالب اين كتاب كمك مىكرد، اما حوادث روزگار من را از تكميل آن باز داشت؛ چراكه زمانه آدمى را از رسيدن به مرادش باز مىدارد و بين او و مطلوبش حائل مىشود. اما سپس در بعضى سفرها با وجود مشغله فراوان و تشويش فكرى مجالست و مذاكره با بعضى از علما رخ داد و بعضى از بزرگان و اعاظم از من خواستند كه مجدداً تجديد نظر كنم و در آنچه قبلاً نوشته بودم تأمل نمايم و به آنچه گرد آورده بودم رجوع كنم. من نيز دعوت آنان را اجابت كردم».<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18376/1/13 مقدمه شارح، ص 13]</ref> | شارح انگيزه نگارش اثر را چنين توضيح داده است: «اين كتاب با اينكه الفاظش اندك است اما دانش فراوانى در آن است. و با اينكه مختصر است، فوائد زيادى دربردارد. در گذشتهها من به درخواست عدهاى از برادران چيزهايى نوشتم كه با تبيين دلايل و براهين، در حد مطالب اين كتاب كمك مىكرد، اما حوادث روزگار من را از تكميل آن باز داشت؛ چراكه زمانه آدمى را از رسيدن به مرادش باز مىدارد و بين او و مطلوبش حائل مىشود. اما سپس در بعضى سفرها با وجود مشغله فراوان و تشويش فكرى مجالست و مذاكره با بعضى از علما رخ داد و بعضى از بزرگان و اعاظم از من خواستند كه مجدداً تجديد نظر كنم و در آنچه قبلاً نوشته بودم تأمل نمايم و به آنچه گرد آورده بودم رجوع كنم. من نيز دعوت آنان را اجابت كردم».<ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/18376/1/13 مقدمه شارح، ص 13]</ref> |
ویرایش