۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
جز (جایگزینی متن - ' ....<ref>' به '.<ref>') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
محقق اثر در مقدمهاش پس از ارائه تعريف لغوى و اصطلاحى ادب، مراتب سهگانه ادب با خالق، پيامبر(ص) و مردم را تبيين كرده است. سپس اقوام چند تن از علما را اهل سنت را در رابطه با ادب متذكر مىشود. سپس شرح حال وى را مورد بررسى قرار مىدهد | محقق اثر در مقدمهاش پس از ارائه تعريف لغوى و اصطلاحى ادب، مراتب سهگانه ادب با خالق، پيامبر(ص) و مردم را تبيين كرده است. سپس اقوام چند تن از علما را اهل سنت را در رابطه با ادب متذكر مىشود. سپس شرح حال وى را مورد بررسى قرار مىدهد.<ref>مقدمه محقق، ص3-8</ref> | ||
نگارش آداب و سنن پيش از اين اثر نيز سابقه داشته كه نويسنده در ابتداى کتاب به نام تعدادى از نويسندگان در اين موضوع اشاره كرده است: ابىداود سجستانى صاحب السنن، ابوبكر خلاّل، ابىبكر عبدالعزيز، قاضى ابىيعلى، ابن عقيل و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]] | نگارش آداب و سنن پيش از اين اثر نيز سابقه داشته كه نويسنده در ابتداى کتاب به نام تعدادى از نويسندگان در اين موضوع اشاره كرده است: ابىداود سجستانى صاحب السنن، ابوبكر خلاّل، ابىبكر عبدالعزيز، قاضى ابىيعلى، ابن عقيل و [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزى]].<ref>متن کتاب، ص9</ref> | ||
وى در فصل اول کتاب بيان مراتب خوف، صبر و رضا پرداخته و به سخنان برخى از بزرگان، از جمله شيخ تقى الدين در «تحفة العراقية»، عبدالرحمن بن عوف و ابوالفرج بن جوزى در اين زمينه، اشاره كرده است | وى در فصل اول کتاب بيان مراتب خوف، صبر و رضا پرداخته و به سخنان برخى از بزرگان، از جمله شيخ تقى الدين در «تحفة العراقية»، عبدالرحمن بن عوف و ابوالفرج بن جوزى در اين زمينه، اشاره كرده است.<ref>همان، ص10</ref> | ||
در فصل دوم، سخنان بزرگان در مورد بهتان، غيبت، سخنچينى و نفاق آمده است. در روايتى كه در اين فصل ذكر شده، خداوند به عيسى(ع) فرمود: سخن مردم در مورد خودت، تو را اندوهگين نسازد، زيرا اگر دروغ باشد، براى تو حسنهاى است كه انجامش ندادهاى و اگر راست باشد، كفاره گناهت مىباشد | در فصل دوم، سخنان بزرگان در مورد بهتان، غيبت، سخنچينى و نفاق آمده است. در روايتى كه در اين فصل ذكر شده، خداوند به عيسى(ع) فرمود: سخن مردم در مورد خودت، تو را اندوهگين نسازد، زيرا اگر دروغ باشد، براى تو حسنهاى است كه انجامش ندادهاى و اگر راست باشد، كفاره گناهت مىباشد.<ref>همان، ص15</ref> | ||
در فصل سوم، مكر، خدعه، تمسخر و استهزاء در آيات و روايات بررسى شده است. نويسنده در حرمت اين امور، به آياتى از قرآن كريم، از جمله آيه 11 سوره حجرات و آيه اول سوره همزه اشاره و رواياتى در ذم اين امور آورده است. از جمله روايتى مرفوعه از ترمذى بدين مضمون كه «ملعون است كسى كه مؤمنى را آزرده و با او مكر كند» | در فصل سوم، مكر، خدعه، تمسخر و استهزاء در آيات و روايات بررسى شده است. نويسنده در حرمت اين امور، به آياتى از قرآن كريم، از جمله آيه 11 سوره حجرات و آيه اول سوره همزه اشاره و رواياتى در ذم اين امور آورده است. از جمله روايتى مرفوعه از ترمذى بدين مضمون كه «ملعون است كسى كه مؤمنى را آزرده و با او مكر كند».<ref>همان، ص18</ref> | ||
در ديگر فصول جلد اول نيز مباحثى چون توبه و حقيقت آن، آداب امر به معروف و نهى از منكر و مراتب آن، نيكى به و الدين، صله رحم و مانند آن مطرح شده است. | در ديگر فصول جلد اول نيز مباحثى چون توبه و حقيقت آن، آداب امر به معروف و نهى از منكر و مراتب آن، نيكى به و الدين، صله رحم و مانند آن مطرح شده است. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. | ||
محقق اثر در پاورقى، روايات و مطالب نويسنده را مستند كرده است؛ در مواردى هم كه نتوانسته منبعى بيابد متذكر شده است | محقق اثر در پاورقى، روايات و مطالب نويسنده را مستند كرده است؛ در مواردى هم كه نتوانسته منبعى بيابد متذكر شده است.<ref>ر.ك: ص173، پاورقى اول</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |
ویرایش