۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
آری یکی از نکات مهم در فهم زبان قرآن این است که قرآن کریم بهعنوان یک کتاب بههمپیوسته نازل شده که برخی از آیات آن برخی دیگر را تفسیر میکند و قرائن دال بر مراد جدی در بعضی آیات، ممکن است در آیهای دیگر یافت شود. بر همین اساس در روش تفسیر قرآن به قرآن، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] معتقدند آیات متشابه قرآن نیز با خود محکمات درونی قرآن قابل فهم است و معتقدند بدون احاطه به قرآن نمیتوان با ملاحظه یک یا چند آیه، نظر نهائی قرآن کریم را بیان نمود<ref>ر.ک: همان، ص116</ref>. | آری یکی از نکات مهم در فهم زبان قرآن این است که قرآن کریم بهعنوان یک کتاب بههمپیوسته نازل شده که برخی از آیات آن برخی دیگر را تفسیر میکند و قرائن دال بر مراد جدی در بعضی آیات، ممکن است در آیهای دیگر یافت شود. بر همین اساس در روش تفسیر قرآن به قرآن، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] معتقدند آیات متشابه قرآن نیز با خود محکمات درونی قرآن قابل فهم است و معتقدند بدون احاطه به قرآن نمیتوان با ملاحظه یک یا چند آیه، نظر نهائی قرآن کریم را بیان نمود<ref>ر.ک: همان، ص116</ref>. | ||
وی ریشه روش علامه را در سنت معصومین(ع) و درعینحال نو و مواجه با کمبودهایی قابل حل دانسته است: روش تفسیر قرآن به قرآن گرچه ریشه در سنت معصومین(ع) دارد، بلکه نخستین معلمان این سبک، ایشان بودهاند، ولی با تأسف بسیار، این روش در طول تاریخ به فراموشی سپرده شده است و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] با تأثیرپذیری از استاد خود، [[قاضی تبریزی، علی|میرزا علیآقای قاضی(ره)]] در زمینه تفسیر، بدان روی آورده است و تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] را با آن سبک نگاشته است. بنابراین، علامه هرچند احیاگر این سبک است، ولی در تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] ، نوآور است و هر نوآوریای با کمبودهایی روبهرو است و این است که توقع حل همه مشکلات، در بیان حضرت علامه و تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] نارواست و اگر علامه مطلبی را در [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] بر اساس این سبک حل نکرده است، این بدان معنی نیست که با این سبک، قابل حل نباشد<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. | وی ریشه روش علامه را در سنت معصومین(ع) و درعینحال نو و مواجه با کمبودهایی قابل حل دانسته است: روش تفسیر قرآن به قرآن گرچه ریشه در سنت معصومین(ع) دارد، بلکه نخستین معلمان این سبک، ایشان بودهاند، ولی با تأسف بسیار، این روش در طول تاریخ به فراموشی سپرده شده است و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبایی]] با تأثیرپذیری از استاد خود، [[قاضی تبریزی، علی|میرزا علیآقای قاضی(ره)]] در زمینه تفسیر، بدان روی آورده است و تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] را با آن سبک نگاشته است. بنابراین، علامه هرچند احیاگر این سبک است، ولی در تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]]، نوآور است و هر نوآوریای با کمبودهایی روبهرو است و این است که توقع حل همه مشکلات، در بیان حضرت علامه و تفسیر [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] نارواست و اگر علامه مطلبی را در [[الميزان في تفسير القرآن|المیزان]] بر اساس این سبک حل نکرده است، این بدان معنی نیست که با این سبک، قابل حل نباشد<ref>ر.ک: همان، ص117</ref>. | ||
در بخش دوم، اشتباهات کتاب «یافتههای وحیانی در تضاد با بافتههای یونانی» - که نویسنده از این کتاب با نام «بافتهها» یاد میکند - ذکر شده است. نویسنده در ابتدا کلام نویسنده بافتهها را عیناً ذکر کرده و سپس گامبهگام اشتباهات را بررسی کرده است. وی بیست اشتباه را در این رابطه مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص119</ref>. | در بخش دوم، اشتباهات کتاب «یافتههای وحیانی در تضاد با بافتههای یونانی» - که نویسنده از این کتاب با نام «بافتهها» یاد میکند - ذکر شده است. نویسنده در ابتدا کلام نویسنده بافتهها را عیناً ذکر کرده و سپس گامبهگام اشتباهات را بررسی کرده است. وی بیست اشتباه را در این رابطه مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص119</ref>. |
ویرایش