۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فاضل اردكانى' به 'فاضل اردكانى ') |
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
در قسمت ابتدايى اين كتاب شرح حالى از شهيد را مىخوانيم. | در قسمت ابتدايى اين كتاب شرح حالى از شهيد را مىخوانيم. | ||
شهيد روحانيّت و اسلام، مرحوم حاج ميرزا علىّ بن موسى بن محمّد شفيع، معروف به ثقة الإسلام، از اكابر علماى اماميّه تبريز بود كه در نجوم، رياضيّات، تاريخ، كلام و حكمت عاليه و ديگر معارف اسلامى، حظّى وافر داشت. ادبيّات را از اكابر وقت خود در تبريز آموخته، و پيش جدّ بزرگوار خود معارف الهيّه را تكميل كرده بود، و در اواخر سده سيزدهم به عتبات عاليات مشرّف شده و در حوزه درس بزرگانى هم چون [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]] ، شيخ زين العابدين مازندرانى و حاج شيخ على يزدى و ديگر اساتيد حوزه علميّه نجف تلمّذ نمود. وى پس از تكميل مراتب علمى، در سال 1308 به وطن مألوف خود مراجعت كرد و همواره در حلّ و فصل امور و رفع دعاوى مردم و انجام مهمّات و مشكلات آنان سعى بليغى داشت تا آنكه در سال 1324ق حكومت ملّى فعّاليّت خود را آغاز كرد و انقلاب بزرگ مشروطيّت رخ نمود و اختلاف كلمه بين دولت ضعيف، و ملّت مقاوم به وقوع پيوست. | شهيد روحانيّت و اسلام، مرحوم حاج ميرزا علىّ بن موسى بن محمّد شفيع، معروف به ثقة الإسلام، از اكابر علماى اماميّه تبريز بود كه در نجوم، رياضيّات، تاريخ، كلام و حكمت عاليه و ديگر معارف اسلامى، حظّى وافر داشت. ادبيّات را از اكابر وقت خود در تبريز آموخته، و پيش جدّ بزرگوار خود معارف الهيّه را تكميل كرده بود، و در اواخر سده سيزدهم به عتبات عاليات مشرّف شده و در حوزه درس بزرگانى هم چون [[اردکانی، محمدحسین|فاضل اردكانى]]، شيخ زين العابدين مازندرانى و حاج شيخ على يزدى و ديگر اساتيد حوزه علميّه نجف تلمّذ نمود. وى پس از تكميل مراتب علمى، در سال 1308 به وطن مألوف خود مراجعت كرد و همواره در حلّ و فصل امور و رفع دعاوى مردم و انجام مهمّات و مشكلات آنان سعى بليغى داشت تا آنكه در سال 1324ق حكومت ملّى فعّاليّت خود را آغاز كرد و انقلاب بزرگ مشروطيّت رخ نمود و اختلاف كلمه بين دولت ضعيف، و ملّت مقاوم به وقوع پيوست. | ||
صلاح حال عموم را در مجالس عمومى و خصوصى گوشزد مىنمود تا آنكه برخى از بيگانگان از فرصت استفاده كرده و به تنفيذ و امضاى ورقهاى دالّ بر اينكه شهر تبريز در اثر مداخله ايشان و حركات وحشيانه اهالى فتح شده، تكليف نمودند. او هم شديدا امتناع كرد تا عصر روز عاشوراى سال 1330ق كه آن روحانى مبارز را با چند تن ديگر از مردان غيور اسلامى در سربازخانه دولتى تبريز - كه اخيرا در محلّ آن كتابخانه دولتى و دانشسراى پسران تأسيس شده است - بر دار زدند. | صلاح حال عموم را در مجالس عمومى و خصوصى گوشزد مىنمود تا آنكه برخى از بيگانگان از فرصت استفاده كرده و به تنفيذ و امضاى ورقهاى دالّ بر اينكه شهر تبريز در اثر مداخله ايشان و حركات وحشيانه اهالى فتح شده، تكليف نمودند. او هم شديدا امتناع كرد تا عصر روز عاشوراى سال 1330ق كه آن روحانى مبارز را با چند تن ديگر از مردان غيور اسلامى در سربازخانه دولتى تبريز - كه اخيرا در محلّ آن كتابخانه دولتى و دانشسراى پسران تأسيس شده است - بر دار زدند. |
ویرایش