پرش به محتوا

رجال البرقي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۸: خط ۵۸:
كتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در چهارده باب، تنظيم شده است. (در اين چاپ از كتاب، در شماره‌گذارى ابواب كتاب، اشتباهى صورت گرفته است؛ بدين ترتيب كه باب شش، دو مرتبه تكرار شده است).
كتاب با مقدمه محقق آغاز و مطالب در چهارده باب، تنظيم شده است. (در اين چاپ از كتاب، در شماره‌گذارى ابواب كتاب، اشتباهى صورت گرفته است؛ بدين ترتيب كه باب شش، دو مرتبه تكرار شده است).


مؤلّف كتاب خويش را بر اساس طبقات روات تنظيم كرده است؛ همان شيوه‌اى كه [[رجال شيخ طوسى]] نيز بر اساس آن نوشته شده است. در اين كتاب، برقى ابتدا اصحاب پيامبر(ص) و سپس اصحاب [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و به همين ترتيب تا [[امام حسن عسکری(ع)]] را به ترتيب زمانى برشمرده است. پس از آن، اسامى زنانى كه از پيامبر(ص) و ائمه(ع)روايت نقل كرده‌اند را به ترتيب آورده است. در پايان كتاب نيز نام 12 تن از اصحاب پيامبر(ص) كه در روز جمعه و در مسجد پيامبر(ص) به ابوبكر اعتراض كرده و بر عليه غصب خلافت او سخن گفتند، آورده شده است.
مؤلّف كتاب خويش را بر اساس طبقات روات تنظيم كرده است؛ همان شيوه‌اى كه [[رجال شيخ طوسى]] نيز بر اساس آن نوشته شده است. در اين كتاب، برقى ابتدا اصحاب پيامبر(ص) و سپس اصحاب [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] و به همين ترتيب تا [[امام حسن عسکری(ع)]] را به ترتيب زمانى برشمرده است. پس از آن، اسامى زنانى كه از پيامبر(ص) و ائمه(ع)روايت نقل كرده‌اند را به ترتيب آورده است. در پايان كتاب نيز نام 12 تن از اصحاب پيامبر(ص) كه در روز جمعه و در مسجد پيامبر(ص) به ابوبكر اعتراض كرده و بر عليه غصب خلافت او سخن گفتند، آورده شده است.


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==
خط ۷۱: خط ۷۱:
نكته قابل توجه در مورد اين كتاب، آن است كه برخى در انتساب آن تشكيك كرده‌اند؛ برخى آن را به محمّد بن خالد (برقى كبير) و بيشتر به احمد بن محمّد بن خالد (برقى صغير) نسبت داده‌اند و به نام او نيز چاپ شده است. هر چند در اجزاى كتاب «محاسن»، نام‌هايى چون «الرجال»، «الطبقات» و «طبقات الرجال» ديده مى‌شود، ولى قرائنى چند نشان مى‌دهد كه اين كتاب، بعدها تأليف شده و نوشته على بن محمد بن عبدالله، از نوادگان برقى يا به احتمال بيشتر نوشته پدر وى احمد بن عبدالله، نوه برقى است كه به سبب تشابه اسمى وى با نام جدش به برقى نسبت داده شده است. البتّه ابن ندبم يك كتاب «الرجال» هم به برقى پدر نسبت داده است، با اين توصيف «فيه ذكر من روى عن اميرالمؤمنين(ع)». بر فرض درستى اين نسبت، ممكن است اين كتاب همين باب از رجال برقى موجود باشد كه بعداً نوه‌اش آن را تكميل كرده باشد. بنابراين با اينكه كتاب «الرجال» بنابر مشهور به برقى صغير نسبت داده شده، قرائن و شواهدى هست كه در صحّت اين انتساب ترديد ايجاد مى‌كند:
نكته قابل توجه در مورد اين كتاب، آن است كه برخى در انتساب آن تشكيك كرده‌اند؛ برخى آن را به محمّد بن خالد (برقى كبير) و بيشتر به احمد بن محمّد بن خالد (برقى صغير) نسبت داده‌اند و به نام او نيز چاپ شده است. هر چند در اجزاى كتاب «محاسن»، نام‌هايى چون «الرجال»، «الطبقات» و «طبقات الرجال» ديده مى‌شود، ولى قرائنى چند نشان مى‌دهد كه اين كتاب، بعدها تأليف شده و نوشته على بن محمد بن عبدالله، از نوادگان برقى يا به احتمال بيشتر نوشته پدر وى احمد بن عبدالله، نوه برقى است كه به سبب تشابه اسمى وى با نام جدش به برقى نسبت داده شده است. البتّه ابن ندبم يك كتاب «الرجال» هم به برقى پدر نسبت داده است، با اين توصيف «فيه ذكر من روى عن اميرالمؤمنين(ع)». بر فرض درستى اين نسبت، ممكن است اين كتاب همين باب از رجال برقى موجود باشد كه بعداً نوه‌اش آن را تكميل كرده باشد. بنابراين با اينكه كتاب «الرجال» بنابر مشهور به برقى صغير نسبت داده شده، قرائن و شواهدى هست كه در صحّت اين انتساب ترديد ايجاد مى‌كند:


# اگر مؤلف كتاب «رجال البرقى» را احمد بن محمّد بن خالد برقى (برقى صغير) بدانيم، در اين صورت در كتاب مواردى هست كه دلالت بر استماع يا نقل قول او از شاگردانش مى‌كند. مثلاً هنگام ذكر بعضى از عناوين نظير: «عبيدالله نخعى»، «سليمان بن خالد بجلى» و «فضيل بن سكرة» به كتاب «سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى قمى» (متوفّى 299 يا 301ق) استناد شده است، در حالى‌كه سعد از احمد بن محمّد بن خالد روايت كرده است؛ يعنى برقى صغير، شيخ سعد بوده است و استناد به كتاب شاگرد غريب مى‌نمايد. مثال ديگر: در عنوان «[[حمیری، عبدالله بن جعفر|عبدالله بن جعفر حميرى]]» در باب اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] تصريح شده كه از او اين روايت را شنيده است (سمعت منه «بالفتح»). اين فرد همان مؤلّف قرب الاسناد و شيخ قميان است كه از احمد بن محمّد برقى روايت مى‌كند و بنابراين برقى شيخ او بوده و سماع از تلميذ معمول نيست. البتّه در «مصطلح الحديث» عنوان «روايت الأكابر عن الأصاغر» وجود دارد و كسانى به تأليف كتاب دراين‌باره پرداخته‌اند. ولى همين عنوان و نگارش كتاب مستقل از نادر و غريب بودن اين سنخ از روايت حكايت دارد.
# اگر مؤلف كتاب «رجال البرقى» را احمد بن محمّد بن خالد برقى (برقى صغير) بدانيم، در اين صورت در كتاب مواردى هست كه دلالت بر استماع يا نقل قول او از شاگردانش مى‌كند. مثلاً هنگام ذكر بعضى از عناوين نظير: «عبيدالله نخعى»، «سليمان بن خالد بجلى» و «فضيل بن سكرة» به كتاب «سعد بن عبدالله بن ابى خلف اشعرى قمى» (متوفّى 299 يا 301ق) استناد شده است، در حالى‌كه سعد از احمد بن محمّد بن خالد روايت كرده است؛ يعنى برقى صغير، شيخ سعد بوده است و استناد به كتاب شاگرد غريب مى‌نمايد. مثال ديگر: در عنوان «[[حمیری، عبدالله بن جعفر|عبدالله بن جعفر حميرى]]» در باب اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] تصريح شده كه از او اين روايت را شنيده است (سمعت منه «بالفتح»). اين فرد همان مؤلّف قرب الاسناد و شيخ قميان است كه از احمد بن محمّد برقى روايت مى‌كند و بنابراين برقى شيخ او بوده و سماع از تلميذ معمول نيست. البتّه در «مصطلح الحديث» عنوان «روايت الأكابر عن الأصاغر» وجود دارد و كسانى به تأليف كتاب دراين‌باره پرداخته‌اند. ولى همين عنوان و نگارش كتاب مستقل از نادر و غريب بودن اين سنخ از روايت حكايت دارد.
# در كتاب حاضر، برقى پدر و پسر، هر دو ذكر شده‌اند. بدون اينكه تصريح شده باشد كه اين دو با مؤلّف كتاب چه نسبتى دارند؟ در حالى‌كه متداول است كه مصنّف هنگام ذكر نام خود در كتاب، به اين موضوع اشاره كند<ref>آقايى، سيد على، ص 228- 229</ref>
# در كتاب حاضر، برقى پدر و پسر، هر دو ذكر شده‌اند. بدون اينكه تصريح شده باشد كه اين دو با مؤلّف كتاب چه نسبتى دارند؟ در حالى‌كه متداول است كه مصنّف هنگام ذكر نام خود در كتاب، به اين موضوع اشاره كند<ref>آقايى، سيد على، ص 228- 229</ref>


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش