۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابن شهر آشوب ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
ابوالفضل محمد بن عميد، على بن ابراهيم بن سلمهى قطان، ابوالقاسم سليمان ابن احمد بن ايوب طبرانى، ابوسعيد سيرافى و گروهى ديگر. | ابوالفضل محمد بن عميد، على بن ابراهيم بن سلمهى قطان، ابوالقاسم سليمان ابن احمد بن ايوب طبرانى، ابوسعيد سيرافى و گروهى ديگر. | ||
چند تن از چهرههاى بزرگ ادبى و سياسى در سدهى 4ق از شاگردان او بودهاند. نخستين آنها بديع الزمان همدانى پايهگذار فن مقامهنويسى است كه گفتهاند، اين فن را از وى آموخت، [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] | چند تن از چهرههاى بزرگ ادبى و سياسى در سدهى 4ق از شاگردان او بودهاند. نخستين آنها بديع الزمان همدانى پايهگذار فن مقامهنويسى است كه گفتهاند، اين فن را از وى آموخت، [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] وزير دانشمند و ادب دوست ديلميان از ديگر شاگردان او بود، ابوالفتح ابن عميد، فرزند ابوالفضل ابن عميد كه جانشين پدر در مقام وزارت شد، ابوطالب مجدالدوله. زهير عبدالمحسن سلطان فهرستى نسبتاً جامع از شاگردان وى فراهم آورده است. | ||
برخى از جنبههاى شخصيت ابن فارس نيز قابل تأمل است، وى به امور دنيا سخت بىاعتنا بود و به همين سبب همواره از رفتار هم روزگاران خويش شكوه داشت و چندان بخشنده بود كه گاه حتى جامه و فرش خانهى خويش را به نيازمندان مىبخشيد. [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] داستان جالبى در اين باره نقل كرده است. | برخى از جنبههاى شخصيت ابن فارس نيز قابل تأمل است، وى به امور دنيا سخت بىاعتنا بود و به همين سبب همواره از رفتار هم روزگاران خويش شكوه داشت و چندان بخشنده بود كه گاه حتى جامه و فرش خانهى خويش را به نيازمندان مىبخشيد. [[ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انبارى]] داستان جالبى در اين باره نقل كرده است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
دربارهى مذهب ابن فارس نيز چون بسيارى ديگر از مشاهير اختلاف است. گفتهاند كه وى شافعى بود؛ اما پس از اقامت در رى به مذهب مالك درآمد. توجيه خود وى در باب اين تغيير مذهب قابل تأمل است: چون در رى هيچ كس را پيرو مالك نديدم، غيرتم به جوش آمد و به مذهب او درآمدم؛ اما اين توجيه دربارهى تغيير مذهب او كه ظاهراً بسيار مقيد به دين بوده است، چندان راست نمىآيد، به ويژه آنكه اين تغيير مذهب درست در زمانى صورت گرفته است كه وى در كنف حمايت خاندانى شيعى مذهب درآمده و با [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] | دربارهى مذهب ابن فارس نيز چون بسيارى ديگر از مشاهير اختلاف است. گفتهاند كه وى شافعى بود؛ اما پس از اقامت در رى به مذهب مالك درآمد. توجيه خود وى در باب اين تغيير مذهب قابل تأمل است: چون در رى هيچ كس را پيرو مالك نديدم، غيرتم به جوش آمد و به مذهب او درآمدم؛ اما اين توجيه دربارهى تغيير مذهب او كه ظاهراً بسيار مقيد به دين بوده است، چندان راست نمىآيد، به ويژه آنكه اين تغيير مذهب درست در زمانى صورت گرفته است كه وى در كنف حمايت خاندانى شيعى مذهب درآمده و با [[صاحب بن عباد، اسماعیل بن عباد|صاحب بن عباد]] كه خود سخت پاى بند اين مذهب بود، دوستى يافته بود. از سوى ديگر قاضى عياض به نقل از گروهى از مغربيانى كه با ابن فارس ديدار كرده بودهاند، مالكى بودن وى را قطعى دانسته؛ اما گفته است كه برخى از مشرقيان او را به دليل شرحى كه بر مختصر مرنى نوشته است، شافعى دانستهاند. اين مطلب را برخى ديگر از مآخذ نيز تأييد كردهاند؛ اما به رغم اين گفتهها، طوسى و به پيروى از او [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهر آشوب]] او را در شمار شيعيان دانستهاند و رافعى در ادامهى يكى از مجالس املاى او، روايتى از امام هشتم شيعيان(ع) از او نقل كرده و در جاى ديگر به کتابى كه وى در معنى «آل» تأليف كرده، اشاره كرده است. | ||
برخى اشارات ديگر نيز دربارهى شيعه بودن وى موجود است، از جمله اينكه گفتهاند، وى از استادان [[شيخ صدوق]] بوده و [[شيخ صدوق]] در اكمال الدين خود به اين موضوع اشاره كرده است. همچنين حديثى مربوط به رؤيت امام دوازدهم(ع) نيز به وى منسوب است. بنابر آنچه گفته شد، هيچ دليل قانع كنندهاى براى تعيين قطعى مذهب او در دست نيست. از اين رو، اصحاب هر مذهب كوشيدهاند اين دانشمند بزرگ را به جرگهى همكيشان خويش وارد كنند. | برخى اشارات ديگر نيز دربارهى شيعه بودن وى موجود است، از جمله اينكه گفتهاند، وى از استادان [[شيخ صدوق]] بوده و [[شيخ صدوق]] در اكمال الدين خود به اين موضوع اشاره كرده است. همچنين حديثى مربوط به رؤيت امام دوازدهم(ع) نيز به وى منسوب است. بنابر آنچه گفته شد، هيچ دليل قانع كنندهاى براى تعيين قطعى مذهب او در دست نيست. از اين رو، اصحاب هر مذهب كوشيدهاند اين دانشمند بزرگ را به جرگهى همكيشان خويش وارد كنند. |
ویرایش