پرش به محتوا

درس‌نامه علوم قرآنی سطح 2: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
جز (جایگزینی متن - 'مسايل ' به 'مسائل ')
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۵۰: خط ۵۰:
نویسنده در مقدمه کتاب با تقسیم تألیفات علوم قرآنی به چهار دسته، کتاب حاضر را گلچینى از مباحث علوم قرآنى دانسته است که سعى گردیده ضمن طرح مباحث عمده و مهم، ارتباط‍‌ منطقى و زنجیره‌اى میان آنها رعایت شود. از سوى دیگر به جهت پرهیز از افراط‍‌ و تفریط‍‌ در طرح مطالب، سعى بر این بوده است که حد متوسط‍‌، مبناى هر بحث قرار گیرد؛ به‌گونه‌اى که طالبان آشنایى با علوم قرآنى، به‌سادگى و سهولت با مجموعه‌اى از این علوم آشنا گردند<ref>ر.ک: مقدمه، ص24</ref>.  
نویسنده در مقدمه کتاب با تقسیم تألیفات علوم قرآنی به چهار دسته، کتاب حاضر را گلچینى از مباحث علوم قرآنى دانسته است که سعى گردیده ضمن طرح مباحث عمده و مهم، ارتباط‍‌ منطقى و زنجیره‌اى میان آنها رعایت شود. از سوى دیگر به جهت پرهیز از افراط‍‌ و تفریط‍‌ در طرح مطالب، سعى بر این بوده است که حد متوسط‍‌، مبناى هر بحث قرار گیرد؛ به‌گونه‌اى که طالبان آشنایى با علوم قرآنى، به‌سادگى و سهولت با مجموعه‌اى از این علوم آشنا گردند<ref>ر.ک: مقدمه، ص24</ref>.  


در اولین بخش کتاب به کلیات پرداخته شده است. نویسنده ابتدا سیر تاریخی علوم قرآنی را بررسی کرده و می‌نویسد: «به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنى، در میان صحابه پیامبر(ص) [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] از پیشگامان و طلایه‌داران تفسیر و علوم قرآنى بوده و حتى شخصیتى چون [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] تفسیر قرآن را از ایشان آموخته است». همچنین با اشاره به اینکه تدوین تفسیر و مباحث قرآنى از قرن دوم آغاز مى‌گردد و از این زمان به بعد دانشمندان فراوانى در خدمت تألیفات قرآنى قرار مى‌گیرند، اسامی پیشگامان تدوین علوم قرآنی را متذکر می‌شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>.
در اولین بخش کتاب به کلیات پرداخته شده است. نویسنده ابتدا سیر تاریخی علوم قرآنی را بررسی کرده و می‌نویسد: «به اعتقاد دانشمندان علوم قرآنى، در میان صحابه پیامبر(ص) [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] از پیشگامان و طلایه‌داران تفسیر و علوم قرآنى بوده و حتى شخصیتى چون [[ابن عباس، عبدالله بن عباس|ابن عباس]] تفسیر قرآن را از ایشان آموخته است». همچنین با اشاره به اینکه تدوین تفسیر و مباحث قرآنى از قرن دوم آغاز مى‌گردد و از این زمان به بعد دانشمندان فراوانى در خدمت تألیفات قرآنى قرار مى‌گیرند، اسامی پیشگامان تدوین علوم قرآنی را متذکر می‌شود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص31-30</ref>.
   
   
عناوین قرآن، معانی قرآن، وجه نام‌گذاری و عربی بودن قرآن از دیگر مباحث این بخش است. نویسنده درباره عربی بودن قرآن، آن را امری طبیعی می‌داند؛ چراکه پیامبر از میان قومى مبعوث به رسالت گشت که زبانشان عربى بود. این امر منافاتى با رسالت جهانى و دعوت همگانى او، که براى همه عصرها و نسل‌هاست و هدایت‌گرى کتابش که «هدى للنّاس» است، ندارد<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>.  
عناوین قرآن، معانی قرآن، وجه نام‌گذاری و عربی بودن قرآن از دیگر مباحث این بخش است. نویسنده درباره عربی بودن قرآن، آن را امری طبیعی می‌داند؛ چراکه پیامبر از میان قومى مبعوث به رسالت گشت که زبانشان عربى بود. این امر منافاتى با رسالت جهانى و دعوت همگانى او، که براى همه عصرها و نسل‌هاست و هدایت‌گرى کتابش که «هدى للنّاس» است، ندارد<ref>ر.ک: همان، ص50</ref>.  


چهار بخش کتاب، یعنی از بخش دوم تا پنجم به تاریخ قرآن اختصاص دارد. وحی، نزول قرآن، تدوین قرآن و قرائات قرآن عناوین این چهار بخش است.  
چهار بخش کتاب، یعنی از بخش دوم تا پنجم به تاریخ قرآن اختصاص دارد. وحی، نزول قرآن، تدوین قرآن و قرائات قرآن عناوین این چهار بخش است.  
به اتفاق شیعه و سنى اولین کسى که پس از رحلت پیامبر اکرم به دستور آن حضرت اقدام به جمع‌آورى مصحف نمود، [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] بود. مصحف على بن ابى‌طالب داراى امتیازاتى نظیر تنظیم ترتیب سوره‌ها به همان ترتیب نزول، اسباب نزول، مکان نزول و جوانب کلى آیات بوده است. این مصحف به‌عنوان میراثى نزد امامان قرار گرفته و از امامى به امام دیگر منتقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>.
به اتفاق شیعه و سنى اولین کسى که پس از رحلت پیامبر اکرم به دستور آن حضرت اقدام به جمع‌آورى مصحف نمود، [[امام على(ع)|على بن ابى‌طالب(ع)]] بود. مصحف على بن ابى‌طالب داراى امتیازاتى نظیر تنظیم ترتیب سوره‌ها به همان ترتیب نزول، اسباب نزول، مکان نزول و جوانب کلى آیات بوده است. این مصحف به‌عنوان میراثى نزد امامان قرار گرفته و از امامى به امام دیگر منتقل شده است<ref>ر.ک: همان، ص166</ref>.


احرف سبعه از جمله مباحثی است که در بخش قرائات قرآن مطرح شده است. نویسنده با طرح دیدگاه‌های مختلف شیعه و سنی از جمله [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] که می‌گوید در معنای این حدیث نزدیک به چهل قول وجود دارد، در آخر چنین ابراز نظر می‌کند: «واقعیت این است که وقتى در میان طرف‌داران یک نظریه (کسانى که معتقدند منظور از «سبعة أحرف» لغات یا لهجه‌هاى عرب است) از چهل نظریه‌اى که ابراز شده است، چنین آشفتگى و تشتت رأى وجود داشته باشد، چگونه مى‌توان نسبت به اعتبار اصل این حدیث، دل‌ خوش نمود»<ref>ر.ک: همان، ص263 و 266</ref>.
احرف سبعه از جمله مباحثی است که در بخش قرائات قرآن مطرح شده است. نویسنده با طرح دیدگاه‌های مختلف شیعه و سنی از جمله [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|سیوطی]] که می‌گوید در معنای این حدیث نزدیک به چهل قول وجود دارد، در آخر چنین ابراز نظر می‌کند: «واقعیت این است که وقتى در میان طرف‌داران یک نظریه (کسانى که معتقدند منظور از «سبعة أحرف» لغات یا لهجه‌هاى عرب است) از چهل نظریه‌اى که ابراز شده است، چنین آشفتگى و تشتت رأى وجود داشته باشد، چگونه مى‌توان نسبت به اعتبار اصل این حدیث، دل‌ خوش نمود»<ref>ر.ک: همان، ص263 و 266</ref>.
خط ۶۳: خط ۶۳:
در بخش هفتم، ابتدا موضوع اعجاز قرآن و آیات مربوط به تحدى قرآن و در آخر نیز ابعاد اعجاز قرآن کریم مطرح شده است. قرآن از ابعاد و زوایاى مختلف معجزه است و اعجاز آن اختصاصى به فصاحت و بلاغت ندارد. برخى از این ابعاد را قرآن خود به‌صراحت بیان نموده و در مورد آنها «تحدى» کرده است. برخى دیگر از وجوه اعجاز نیز وجود دارند که در مورد آنها تحدى خاصى در قرآن صورت نگرفته است. نویسنده معتقد است که هیچ‌کس نمى‌تواند مدعى بررسى همه‌جانبه ابعاد اعجاز قرآن باشد؛ چراکه مسلماً بسیارى از رموز و شگفتى‌هاى قرآن بر ما هنوز پوشیده مانده است. شاید بتوان گفت: حصر و برشمردن همه وجوه اعجاز قرآن و بازشناسى دقیق آنها، خود اعجازى دیگر است<ref>ر.ک: همان، ص363</ref>.
در بخش هفتم، ابتدا موضوع اعجاز قرآن و آیات مربوط به تحدى قرآن و در آخر نیز ابعاد اعجاز قرآن کریم مطرح شده است. قرآن از ابعاد و زوایاى مختلف معجزه است و اعجاز آن اختصاصى به فصاحت و بلاغت ندارد. برخى از این ابعاد را قرآن خود به‌صراحت بیان نموده و در مورد آنها «تحدى» کرده است. برخى دیگر از وجوه اعجاز نیز وجود دارند که در مورد آنها تحدى خاصى در قرآن صورت نگرفته است. نویسنده معتقد است که هیچ‌کس نمى‌تواند مدعى بررسى همه‌جانبه ابعاد اعجاز قرآن باشد؛ چراکه مسلماً بسیارى از رموز و شگفتى‌هاى قرآن بر ما هنوز پوشیده مانده است. شاید بتوان گفت: حصر و برشمردن همه وجوه اعجاز قرآن و بازشناسى دقیق آنها، خود اعجازى دیگر است<ref>ر.ک: همان، ص363</ref>.


یکى از مسائلى که از دیرزمان در مورد قرآن کریم وجود داشته است و دانشمندان علوم قرآنى به آن پرداخته‌اند، موضوع «نسخ» است که در فصل هشتم کتاب مطرح شده است. قرآن‌شناسان شیعى و سنّى معاصر تعداد آیات منسوخ را بسیار اندک مى‌دانند. دکتر صبحى صالح ده آیه، [[معرفت، محمد هادی|آیت‌اللّه معرفت]] هشت آیه، [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانى]] و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] پنج آیه و [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌اللّه خوئى]] فقط‍‌ یک آیه را در کل قرآن منسوخ مى‌دانند<ref>ر.ک: همان، ص437</ref>.
یکى از مسائلى که از دیرزمان در مورد قرآن کریم وجود داشته است و دانشمندان علوم قرآنى به آن پرداخته‌اند، موضوع «نسخ» است که در فصل هشتم کتاب مطرح شده است. قرآن‌شناسان شیعى و سنّى معاصر تعداد آیات منسوخ را بسیار اندک مى‌دانند. دکتر صبحى صالح ده آیه، [[معرفت، محمد هادی|آیت‌اللّه معرفت]] هشت آیه، [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانى]] و [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبائى]] پنج آیه و [[خویی، ابوالقاسم|آیت‌اللّه خوئى]] فقط‍‌ یک آیه را در کل قرآن منسوخ مى‌دانند<ref>ر.ک: همان، ص437</ref>.


در نهمین فصل کتاب مسئله محکم و متشابه مورد بررسی قرار گرفته است. این مسئله داراى چنان اهمیت و ارزشى است که هر مفسر قرآن کریم در جاى‌جاى این کتاب الهى، توجه به آن را براى خود لازم دانسته و غفلت از آن را موجب پیدایش انحراف در تفسیر قرآن مى‌داند. قرآن به‌عنوان یک مجموعه به‌هم‌پیوسته و یکدست - که به‌تصریح خود هیچ‌گونه اختلاف و ناهماهنگى در آیاتش وجود ندارد - به دو بخش محکم و متشابه تقسیم مى‌گردد. بعضى از آیات، آیات مادر، اساسى و مرجع هستند و بخشى دیگر نیازمند ارجاع به دسته اول. ازاین‌روست که نظر استقلالى به آیات دسته دوم در تفسیر قرآن، انسان را به‌کلى از مسیر صحیح فهم قرآن منحرف مى‌سازد و ناخواسته در جهتى مخالف با کتاب خدا قدم برمى‌دارد<ref>ر.ک: همان، ص441</ref>.
در نهمین فصل کتاب مسئله محکم و متشابه مورد بررسی قرار گرفته است. این مسئله داراى چنان اهمیت و ارزشى است که هر مفسر قرآن کریم در جاى‌جاى این کتاب الهى، توجه به آن را براى خود لازم دانسته و غفلت از آن را موجب پیدایش انحراف در تفسیر قرآن مى‌داند. قرآن به‌عنوان یک مجموعه به‌هم‌پیوسته و یکدست - که به‌تصریح خود هیچ‌گونه اختلاف و ناهماهنگى در آیاتش وجود ندارد - به دو بخش محکم و متشابه تقسیم مى‌گردد. بعضى از آیات، آیات مادر، اساسى و مرجع هستند و بخشى دیگر نیازمند ارجاع به دسته اول. ازاین‌روست که نظر استقلالى به آیات دسته دوم در تفسیر قرآن، انسان را به‌کلى از مسیر صحیح فهم قرآن منحرف مى‌سازد و ناخواسته در جهتى مخالف با کتاب خدا قدم برمى‌دارد<ref>ر.ک: همان، ص441</ref>.


[[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدین خرمشاهى]] در بخشى از کتاب قرآن‌شناخت، ۱۰۱ نکته قرآنى را، که نوعاً مرتبط‍‌ با علوم قرآنى و حاوى اطلاعاتى مفید و ارزنده در زمینه آشنایى با قرآن است و در میان آنها لطایف و ظرایفى نیز مشاهده مى‌شود، مطرح کرده است. نویسنده بخش دهم کتاب را به هفتاد نکته گزینش‌شده از ۱۰۱ نکته کتاب مذکور اختصاص داده است<ref>ر.ک: همان، ص473</ref>.
[[خرمشاهی، بهاءالدین|بهاء‌الدین خرمشاهى]] در بخشى از کتاب قرآن‌شناخت، ۱۰۱ نکته قرآنى را، که نوعاً مرتبط‍‌ با علوم قرآنى و حاوى اطلاعاتى مفید و ارزنده در زمینه آشنایى با قرآن است و در میان آنها لطایف و ظرایفى نیز مشاهده مى‌شود، مطرح کرده است. نویسنده بخش دهم کتاب را به هفتاد نکته گزینش‌شده از ۱۰۱ نکته کتاب مذکور اختصاص داده است<ref>ر.ک: همان، ص473</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش