۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' عبد ' به ' عبد') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
مؤلف معجم را براساس حروف الفباء تنظيم نموده كه طليعه آن با تعريف «اباحه» و ختامه آن با توضيح «تعيين» است. | |||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
كتاب در سه بخش تدوين شده است. بخش اول: مقدمه كتاب را تشكيل مىدهد كه در آن | كتاب در سه بخش تدوين شده است. بخش اول: مقدمه كتاب را تشكيل مىدهد كه در آن مؤلف به شرافت علم اصول اشاره كرده و انگيزه نگارش خود را بيان مىكند. بخش دوم: معجم اصطلاحات اصولى است كه براساس حروف هجاء تنظيم شده است و در بخش سوم: فهرست مصادر و مراجع مطرح مىشود كه مجموعاً 106 مرجع مىباشد. اينك به تبيين برخى از اصطلاحات كتاب اشاره مىكنيم كه عبارتند از: | ||
1- اجتهاد: در لغت از جُهد به معناى رنج و مشقت و جَهد به معناى كوشش است. در اصطلاح بذل وسع در نيل حكم شرعى عملى به طريق استنباط مىباشد. اركان اجتهاد چهار چيز است: مجتهد، مجتهدٌفيه، بذل وسع، دليل شرعى كه از آنها حكم شرعى استنباط مىشود. | 1- اجتهاد: در لغت از جُهد به معناى رنج و مشقت و جَهد به معناى كوشش است. در اصطلاح بذل وسع در نيل حكم شرعى عملى به طريق استنباط مىباشد. اركان اجتهاد چهار چيز است: مجتهد، مجتهدٌفيه، بذل وسع، دليل شرعى كه از آنها حكم شرعى استنباط مىشود. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
5- نصّ: در لغت به معناى تفسير رؤياست و در اصطلاح هرگاه دلالت يك عبارت بر مقصود گوينده آنچنان صريح باشد كه احتمال خلاف در او منتفى باشد در آن صورت آن عبارت را نسبت به آن مدلول «نص» گويند. پس نصّ يعنى صريح و ظاهر يعنى غيرصريح. | 5- نصّ: در لغت به معناى تفسير رؤياست و در اصطلاح هرگاه دلالت يك عبارت بر مقصود گوينده آنچنان صريح باشد كه احتمال خلاف در او منتفى باشد در آن صورت آن عبارت را نسبت به آن مدلول «نص» گويند. پس نصّ يعنى صريح و ظاهر يعنى غيرصريح. | ||
با تتبّع در معجم حاضر مىتوان گفت كه اين معجم در عين اختصار حاوى واژگان مهم اصولى است كه | با تتبّع در معجم حاضر مىتوان گفت كه اين معجم در عين اختصار حاوى واژگان مهم اصولى است كه مؤلف در بيشتر آنها آراء و اقوال مذاهب مختلف اسلامى را بيان كرده است. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش