۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ ابراهيم كفعمى' به 'شيخ ابراهيم كفعمى ') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد بحر العلوم' به 'سيد بحر العلوم ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در مقدّمه، مؤلف گزارشى از سير چگونگى و انگيزه و روش تألیف خود در اثر را بيان مىكند كه ما گوشهاى از آن را در معرفى اجمالى ذكر نموديم. | در مقدّمه، مؤلف گزارشى از سير چگونگى و انگيزه و روش تألیف خود در اثر را بيان مىكند كه ما گوشهاى از آن را در معرفى اجمالى ذكر نموديم. | ||
پنجاه و نه نفرى كه سرگذشت جالب، درس آموز و الهام بخش آنان در اين مجموعه گردآورى شده است، اشخاصى هستند كه به افتخار ديار آن جان جهان و خورشيد نايل آمدهاند و يا بر معجزه آن قلب عالم امكان در بحرانىترين شرايط زندگى خويش دست يافتهاند و يا اين كه به هر دو فيض بزرگ رسيدهاند كه ظاهرا بيشتر مورد دوم باشد. روش [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در ضبط شرح حال اين اشخاص بدين قرار است كه اول به ذكر منابع و اسانيد كتبى كه اين حكايات نقل شده مىپردازد. آن چنانكه اگر خواننده با انصافى به حال مؤلفان و صاحبان اين اثر رجوع كند و احوال آنان را مورد كنكاش قرار دهد به مقام تقوا، فضل و وثاقت ايشان اذعان خواهد نمود و هر گونه جواز احتمال دروغپردازى جميع آنان بر اين وقايع را هرگز به ذهن خود راه نخواهد داد. هر چند ممكن است، در بعضى موارد اين احتمال برود، زيرا بسيارى از آنها به حسب سند اتقن و اصح و اعلى هستند و جملهاى از مؤلفين آنها به صدق و ديانت و علم در نزد اهل سنت معروف و مشهور مىباشند. حكايت از محمود فارسى معروف به ابىبكر آغاز مىشود. اين حكايت از كتاب غيبت بهاءالدين على حسينى نجفى نيلى كه معاصر [[شهيد اول]] بوده است، آورده شده است. در ادامه حكايات مكاشفات و تشرف سيد ابن طاووس، سيد بحر | پنجاه و نه نفرى كه سرگذشت جالب، درس آموز و الهام بخش آنان در اين مجموعه گردآورى شده است، اشخاصى هستند كه به افتخار ديار آن جان جهان و خورشيد نايل آمدهاند و يا بر معجزه آن قلب عالم امكان در بحرانىترين شرايط زندگى خويش دست يافتهاند و يا اين كه به هر دو فيض بزرگ رسيدهاند كه ظاهرا بيشتر مورد دوم باشد. روش [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] در ضبط شرح حال اين اشخاص بدين قرار است كه اول به ذكر منابع و اسانيد كتبى كه اين حكايات نقل شده مىپردازد. آن چنانكه اگر خواننده با انصافى به حال مؤلفان و صاحبان اين اثر رجوع كند و احوال آنان را مورد كنكاش قرار دهد به مقام تقوا، فضل و وثاقت ايشان اذعان خواهد نمود و هر گونه جواز احتمال دروغپردازى جميع آنان بر اين وقايع را هرگز به ذهن خود راه نخواهد داد. هر چند ممكن است، در بعضى موارد اين احتمال برود، زيرا بسيارى از آنها به حسب سند اتقن و اصح و اعلى هستند و جملهاى از مؤلفين آنها به صدق و ديانت و علم در نزد اهل سنت معروف و مشهور مىباشند. حكايت از محمود فارسى معروف به ابىبكر آغاز مىشود. اين حكايت از كتاب غيبت بهاءالدين على حسينى نجفى نيلى كه معاصر [[شهيد اول]] بوده است، آورده شده است. در ادامه حكايات مكاشفات و تشرف سيد ابن طاووس، [[بحرالعلوم، محمدمهدی بن مرتضی|سيد بحر العلوم]] ، [[کفعمی، ابراهیم بن علی|شيخ ابراهيم كفعمى]] و دعاى مروى از امام زمان(ع)جهت شفاى بيماران، شيخ حسن بن مثله جمكرانى و ذكر ساختن مسجد جمكران و طريقه خواندن نماز تحيّت اين مسجد و نماز آن حضرت در آن مكان مقدس، حاج عبدالله واعظ، مرثيه منسوب به حضرت(ع) درباره [[شيخ مفيد]]، ابن جواد نعمائى و پرسش او از آن حضرت در مورد اماكن مخصوص و معروف به مقام آن حضرت، حكايت زيارت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] توسط امام عصر(ع) استخاره منسوب به آن حضرت، [[حر عاملی، محمد بن حسن|شيخ حرّ عاملى]] صاحب ال[[تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة|وسائل الشيعة]]، تعليم دعا به ابى الحسن محمد بن ابى ليث از طرف آن حضرت، دعاى حضرت درباره شيعيان و حكايت سيد رضىالدين محمد آوى حسينى و دعاى عبرات آمده است. قابل ذكر است كه جريان جزيره خضراء كه در بين مردم به مثلث برمودا مشهور شده است، حكايت سوم اين اثر مىباشد. | ||
در پايان اثر [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] دو مطلب را مورد بررسى قرار مىدهد. اول آن كه بين آنچه از حكايات و تشرفات در خصوص ملاقات با آن امام عزيز كه در بخش قبلى ذكر نموديم و آنچه كه در توقيع به ابىالحسن سمرى آخرين نايب خاص آمده كه حضرت فرمودهاند: هر كسى ادعاى مشاهده مرا در زمان غيبت كبرى پيش از خروج سفيانى و نداى آسمانى نمود، او دروغگو و تهمت زننده است، جمع اين دو مطلب چگونه ممكن است؟ [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدّث نورى]] از اين توقيع (خبر) چهار جواب مىدهند؛ از جمله اين كه اين خبر ضعيف و واحد است و از آن فقط ظن حاصل مىشود و اين ظن توان مقابله و معارضه با قطعى كه از مجموع آن حكايات حاصل مىشود، ندارد. هر چند كه اين قطع از هر يك آنها براى شخص حاصل نشود. دوم اينكه شايد مراد از اين خبر، تكذيب كسانى باشد كه ادعاى مشاهده نموده و ادعاى نيابت و رساندن اخبار از جانب آن حضرت براى شيعيان را داشتهاند، چنان كه سفراى خاص آن حضرت در غيبت صغرى اين وظيفه را انجام مىدادند. اين جواب از [[علامه مجلسى]](ره) در [[بحارالانوار|بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)]] ذكر شده است. و جواب ديگر از علامه بحرالعلوم است كه در كتاب رجال خود در شرح احوال [[شيخ مفيد]] ذكر نموده است كه محدث اين جواب را در اين اثر به طور مبسوط آورده است. | در پايان اثر [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نورى]] دو مطلب را مورد بررسى قرار مىدهد. اول آن كه بين آنچه از حكايات و تشرفات در خصوص ملاقات با آن امام عزيز كه در بخش قبلى ذكر نموديم و آنچه كه در توقيع به ابىالحسن سمرى آخرين نايب خاص آمده كه حضرت فرمودهاند: هر كسى ادعاى مشاهده مرا در زمان غيبت كبرى پيش از خروج سفيانى و نداى آسمانى نمود، او دروغگو و تهمت زننده است، جمع اين دو مطلب چگونه ممكن است؟ [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدّث نورى]] از اين توقيع (خبر) چهار جواب مىدهند؛ از جمله اين كه اين خبر ضعيف و واحد است و از آن فقط ظن حاصل مىشود و اين ظن توان مقابله و معارضه با قطعى كه از مجموع آن حكايات حاصل مىشود، ندارد. هر چند كه اين قطع از هر يك آنها براى شخص حاصل نشود. دوم اينكه شايد مراد از اين خبر، تكذيب كسانى باشد كه ادعاى مشاهده نموده و ادعاى نيابت و رساندن اخبار از جانب آن حضرت براى شيعيان را داشتهاند، چنان كه سفراى خاص آن حضرت در غيبت صغرى اين وظيفه را انجام مىدادند. اين جواب از [[علامه مجلسى]](ره) در [[بحارالانوار|بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع)]] ذكر شده است. و جواب ديگر از علامه بحرالعلوم است كه در كتاب رجال خود در شرح احوال [[شيخ مفيد]] ذكر نموده است كه محدث اين جواب را در اين اثر به طور مبسوط آورده است. |
ویرایش