۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الطبقات الكبری' به 'الطبقات الكبری ') |
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
وی در تدوین و نگارش این مجموعه عظیم، از تاریخها و کتابهای تراجم و رجال بسیاری بهره گرفته و برخی از آنها را خلاصه کرده است. او در این کتاب تاریخ هفتصد ساله اسلامی را به هفتاد دهه تقسیم کرده و به هر دهه عنوان «طبقه» داده است ....<ref>همان، ص49-50</ref> | وی در تدوین و نگارش این مجموعه عظیم، از تاریخها و کتابهای تراجم و رجال بسیاری بهره گرفته و برخی از آنها را خلاصه کرده است. او در این کتاب تاریخ هفتصد ساله اسلامی را به هفتاد دهه تقسیم کرده و به هر دهه عنوان «طبقه» داده است ....<ref>همان، ص49-50</ref> | ||
از جمله منابع مهم نویسنده، میتوان به آثار زیر اشاره نمود: «دلائل النبوة» بیهقی؛ «سيرة النبي» [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]؛ «[[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|الطبقات الكبری]] » [[ابن سعد، محمد بن سعد|محمد بن سعد]] کاتب واقدی؛ «تاریخ» ابوعبدالله بخاری؛ «تاریخ» یعقوب فسوی؛ «تاریخ» ابوبکر بن ابوشیبه و... ....<ref>مقدمه نویسنده، ج1، ص12-16</ref> | از جمله منابع مهم نویسنده، میتوان به آثار زیر اشاره نمود: «دلائل النبوة» بیهقی؛ «سيرة النبي» [[ابن اسحاق، محمد|ابن اسحاق]]؛ «[[الطبقات الكبری (دار الكتب العلمية)|الطبقات الكبری]]» [[ابن سعد، محمد بن سعد|محمد بن سعد]] کاتب واقدی؛ «تاریخ» ابوعبدالله بخاری؛ «تاریخ» یعقوب فسوی؛ «تاریخ» ابوبکر بن ابوشیبه و... ....<ref>مقدمه نویسنده، ج1، ص12-16</ref> | ||
سبک نگارش نویسنده در قـیاس بـا هـمعصران خویش، بسیار نیکوست؛ چنانکه میتوانیم بگوییم که او از لحـن خـاصی در نوشتههایش بهره برده است. او به اعتبار قدرت نگارش خود، به درجهی محدثی بزرگ و نقادی ماهر در تعابیر رسیده است ....<ref>ر.ک: علیمحمدی، زهرا، ص92</ref> | سبک نگارش نویسنده در قـیاس بـا هـمعصران خویش، بسیار نیکوست؛ چنانکه میتوانیم بگوییم که او از لحـن خـاصی در نوشتههایش بهره برده است. او به اعتبار قدرت نگارش خود، به درجهی محدثی بزرگ و نقادی ماهر در تعابیر رسیده است ....<ref>ر.ک: علیمحمدی، زهرا، ص92</ref> | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
===ویژگیهای کتاب=== | ===ویژگیهای کتاب=== | ||
# با مقایسه میان این اثر با «تاریخ خطیب بغدادى» و نیز «[[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] » [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] و سایر منابع درمىیابیم که ذهبى در» تاريخ الإسلام» خویش به تراجم کسانى پرداخته که در منابع دیگر دیده نمىشوند؛ بااینکه آن منابع قدیمىتر مىباشند و در حقیقت باید گفت این یکى از امتیازات تألیف شمسالدین ذهبى است؛ | # با مقایسه میان این اثر با «تاریخ خطیب بغدادى» و نیز «[[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]]» [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] و سایر منابع درمىیابیم که ذهبى در» تاريخ الإسلام» خویش به تراجم کسانى پرداخته که در منابع دیگر دیده نمىشوند؛ بااینکه آن منابع قدیمىتر مىباشند و در حقیقت باید گفت این یکى از امتیازات تألیف شمسالدین ذهبى است؛ | ||
# از امتیازات دیگر تألیف او آن است که به روایات صحابه، تابعین و تابعین تابعین در کتب «صحاح» به رمز اشاره داشته که در منابع دیگر دیده نمىشود؛ | # از امتیازات دیگر تألیف او آن است که به روایات صحابه، تابعین و تابعین تابعین در کتب «صحاح» به رمز اشاره داشته که در منابع دیگر دیده نمىشود؛ | ||
# از دیگر ویژگیهای آن میتوان به این نکته اشاره نمود که تألیف ذهبى جریان تاریخنگارى در شام را به سویى دیگر؛ یعنى تاریخنگارى عمومى سوق داد ....<ref>ر.ک: قایدان، اصغر، ص25</ref> | # از دیگر ویژگیهای آن میتوان به این نکته اشاره نمود که تألیف ذهبى جریان تاریخنگارى در شام را به سویى دیگر؛ یعنى تاریخنگارى عمومى سوق داد ....<ref>ر.ک: قایدان، اصغر، ص25</ref> |
ویرایش