۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،ش' به '، ش') |
جز (جایگزینی متن - ')ت' به ') ت') |
||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
از جمله موارد قابل اشاره در شيوۀ تفسير نور الثقلين، تكرار مطالب يا روايات است.اين امر به چند شكل محقق شده است. | از جمله موارد قابل اشاره در شيوۀ تفسير نور الثقلين، تكرار مطالب يا روايات است.اين امر به چند شكل محقق شده است. | ||
الف)تكرار روايت با همان مرجع به سبب تشابه موضوع و الفاظ يا آيات.به عنوان نمونه: | الف) تكرار روايت با همان مرجع به سبب تشابه موضوع و الفاظ يا آيات.به عنوان نمونه: | ||
#جلد 1 صفحۀ 310 ذيل آيه 4 سورۀ آل عمران حديث 5 در علت نامگذارى قرآن به «فرقان» از علل الشرايع از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»فقال:لم سمى الفرقان،فرقانا؟قال، لانه متفرقالآيات و السور انزلت في غير الالواح و غير المصحف و التوراة و الانجيل و الزبورانزلت كلها جملة في الالواح و الورق و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة. مشابه همين حديث را در جلد 4 صفحۀ 2 ذيل آيه 1 سورۀ فرقان عينا تكرار مىنمايد و علت آن بكار بردن كلمۀ فرقان در آيه است. | #جلد 1 صفحۀ 310 ذيل آيه 4 سورۀ آل عمران حديث 5 در علت نامگذارى قرآن به «فرقان» از علل الشرايع از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»فقال:لم سمى الفرقان،فرقانا؟قال، لانه متفرقالآيات و السور انزلت في غير الالواح و غير المصحف و التوراة و الانجيل و الزبورانزلت كلها جملة في الالواح و الورق و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة. مشابه همين حديث را در جلد 4 صفحۀ 2 ذيل آيه 1 سورۀ فرقان عينا تكرار مىنمايد و علت آن بكار بردن كلمۀ فرقان در آيه است. | ||
#ذيل آيه 59 سورۀ فرقان جلد 4 صفحۀ 25 حديث 83 به مناسبت فراز'''«الذى خلق السموات و الارض و ما بينهما في ستة ايام»'''حديثى از روضۀ كافى به نقل از [[امام صادق]] عليهالسلام روايت كرده است كه همان حديث را در سورۀ هود 7 ذيل فراز'''«هو الذى خلق السموات و الارض في ستة ايام»'''در جلد دوم صفحۀ 337 ح 14 از روضۀ كافى نقل كرده بود. | #ذيل آيه 59 سورۀ فرقان جلد 4 صفحۀ 25 حديث 83 به مناسبت فراز'''«الذى خلق السموات و الارض و ما بينهما في ستة ايام»'''حديثى از روضۀ كافى به نقل از [[امام صادق]] عليهالسلام روايت كرده است كه همان حديث را در سورۀ هود 7 ذيل فراز'''«هو الذى خلق السموات و الارض في ستة ايام»'''در جلد دوم صفحۀ 337 ح 14 از روضۀ كافى نقل كرده بود. | ||
ب)تكرار روايت به سبب اينكه روايت چند آيه را متذكر شده است.به عنوان نمونه: | ب) تكرار روايت به سبب اينكه روايت چند آيه را متذكر شده است.به عنوان نمونه: | ||
#در تفسير آيه 190 سورۀ بقره ج 1 ص 178، متعرض آيۀ 77 سورۀ نساء نيز شده است به همين جهت همين حديث را در جلد 1 ص 518 ج 410، تكرار كرده است. | #در تفسير آيه 190 سورۀ بقره ج 1 ص 178، متعرض آيۀ 77 سورۀ نساء نيز شده است به همين جهت همين حديث را در جلد 1 ص 518 ج 410، تكرار كرده است. | ||
#در فضيلت سورۀ عنكبوت ج 4 ص 147 ح 1 روايتى از ثواب الاعمال نقل نموده كه فضيلت سورۀ روم نيز در آن است.به همين جهت در سورۀ روم ج 4 ص 169 ج 1 همان روايت تكرار شده است. | #در فضيلت سورۀ عنكبوت ج 4 ص 147 ح 1 روايتى از ثواب الاعمال نقل نموده كه فضيلت سورۀ روم نيز در آن است.به همين جهت در سورۀ روم ج 4 ص 169 ج 1 همان روايت تكرار شده است. | ||
ج)تكرار روايت به سبب تفسير آيه به آيه:به عنوان نمونه: | ج) تكرار روايت به سبب تفسير آيه به آيه:به عنوان نمونه: | ||
1-در تفسير سورۀ حمد جلد 1 صفحۀ 6 حديث 11، سورۀ حمد را همان «سبعا من المثانى» دانسته است.بهمين جهت در تفسير «سبعا من المثانى»«آيه 87 سورۀ حجر»همان روايت را در ج 3 صفحه 27 ح 98 تكرار كرده است. | 1-در تفسير سورۀ حمد جلد 1 صفحۀ 6 حديث 11، سورۀ حمد را همان «سبعا من المثانى» دانسته است.بهمين جهت در تفسير «سبعا من المثانى»«آيه 87 سورۀ حجر»همان روايت را در ج 3 صفحه 27 ح 98 تكرار كرده است. | ||
ه)تكرار روايت به سبب اينكه همان روايت از مصدر ديگر نقل شده است.به عنوان مثال: | ه) تكرار روايت به سبب اينكه همان روايت از مصدر ديگر نقل شده است.به عنوان مثال: | ||
#در جلد 1 صفحۀ 223 حديث 861 حديثى از [[امام صادق]] عليهالسلام به نقل از تهذيب الاحكام آورده است كه همان حديث را در ج 1 صفحۀ 441 حديث 45 از قول كافى نموده است. | #در جلد 1 صفحۀ 223 حديث 861 حديثى از [[امام صادق]] عليهالسلام به نقل از تهذيب الاحكام آورده است كه همان حديث را در ج 1 صفحۀ 441 حديث 45 از قول كافى نموده است. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
# قصۀ بلقيس«ملكه سبأ»:آيه 44 سورۀ نمل، به مقدار خيلى كمى در مورد موهاى ساق پا، حمام و نوره، سايهاى از اسرائيليات را مىتوان مشاهده كرد. | # قصۀ بلقيس«ملكه سبأ»:آيه 44 سورۀ نمل، به مقدار خيلى كمى در مورد موهاى ساق پا، حمام و نوره، سايهاى از اسرائيليات را مىتوان مشاهده كرد. | ||
# هديه بلقيس:آيه 35 سورۀ نمل، اثرى از توصيفهاى عجيب و غريب در مورد نوع هديه، ارزش حاملان و آن...در روايات منقول نور الثقلين يافت نمىشود. | # هديه بلقيس:آيه 35 سورۀ نمل، اثرى از توصيفهاى عجيب و غريب در مورد نوع هديه، ارزش حاملان و آن...در روايات منقول نور الثقلين يافت نمىشود. | ||
# قصۀ ذبيح بودن اسحاق(ع):سورۀ صافات آيات 99 تا 113.در كنار روايات فراوانى كه به ذبيح بودن حضرت اسماعيل(ع)تصريح دارد، رواياتى نيز در ذبيح بودن حضرت اسحاق(ع) نقل مىكند.بنابر نظر محققين روايات ذبيح دانستن حضرت اسحاق(ع)، ريشه در اسرائيليات دارد. | # قصۀ ذبيح بودن اسحاق(ع):سورۀ صافات آيات 99 تا 113.در كنار روايات فراوانى كه به ذبيح بودن حضرت اسماعيل(ع) تصريح دارد، رواياتى نيز در ذبيح بودن حضرت اسحاق(ع) نقل مىكند.بنابر نظر محققين روايات ذبيح دانستن حضرت اسحاق(ع)، ريشه در اسرائيليات دارد. | ||
# قصۀ الياس:آيات 123 تا 132 صافات، كه عارى از اسرائيليات مىباشد. | # قصۀ الياس:آيات 123 تا 132 صافات، كه عارى از اسرائيليات مىباشد. | ||
# قصۀ داودعليهالسلام:آيات 21 تا 25 سورۀ «ص».در جلد 4 نور الثقلين در كنار رواياتى كه حضرت داود(ع)را از داستان همسر «أوريا بن حيان»، تبرئه مىنمايد، رواياتى نيز در اثبات آن از تفسير قمى نقل مىكند.كه مشابه اسرائيليات بعض تفاسير عامه مىباشد. | # قصۀ داودعليهالسلام:آيات 21 تا 25 سورۀ «ص».در جلد 4 نور الثقلين در كنار رواياتى كه حضرت داود(ع)را از داستان همسر «أوريا بن حيان»، تبرئه مىنمايد، رواياتى نيز در اثبات آن از تفسير قمى نقل مىكند.كه مشابه اسرائيليات بعض تفاسير عامه مىباشد. | ||
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۱: | ||
ه) محكم و متشابه:جلد 1 صفحۀ 312، بعد بحثى راجع به محكم و متشابه | ه) محكم و متشابه:جلد 1 صفحۀ 312، بعد بحثى راجع به محكم و متشابه | ||
و)تعداد سورهها و آيات قرآن:جلد 1 صفحۀ 313 ح 20 و 21، از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»:جميع سور القرآن مأة و اربع عشر سورة و جميع آيات القرآن ستة آلاف آيه و مأة آية و ست و ثلثون | و) تعداد سورهها و آيات قرآن:جلد 1 صفحۀ 313 ح 20 و 21، از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»:جميع سور القرآن مأة و اربع عشر سورة و جميع آيات القرآن ستة آلاف آيه و مأة آية و ست و ثلثون | ||
ز)تأويل دار بودن قرآن:ج 1 صفحۀ 313 به بعد و ج 4 صفحۀ 169 از روضۀ كافى:يا ابا عبيدة ان لهذا القرآن تأويلا لا يعلمه الاّ اللّه و الراسخون في العلم... | ز) تأويل دار بودن قرآن:ج 1 صفحۀ 313 به بعد و ج 4 صفحۀ 169 از روضۀ كافى:يا ابا عبيدة ان لهذا القرآن تأويلا لا يعلمه الاّ اللّه و الراسخون في العلم... | ||
ح)نسخ:بيان مصاديق و موارد نسخ آيات و احيانا رد برخى آنها كه بطور پراكنده در روايات وجود دارد. | ح)نسخ:بيان مصاديق و موارد نسخ آيات و احيانا رد برخى آنها كه بطور پراكنده در روايات وجود دارد. |
ویرایش