۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بررسي' به 'بررسی') |
جز (جایگزینی متن - 'يكي' به 'یکی') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''تاريخ ميورقة''' تأليف أبامطرَّف أحمد بن عميرة مخزومي(متوفي 658ق) به عربي است. اين اثر، تاريخ مذكور را در عهد اخير اسلامي(سالهاي 606-628 ق1209/-1230م) با موضوع سقوط اين شهر و تسلط مسيحيان بر آن، مورد بررسی قرار مىدهد. وى آن را در پاسخ به درخواست | '''تاريخ ميورقة''' تأليف أبامطرَّف أحمد بن عميرة مخزومي(متوفي 658ق) به عربي است. اين اثر، تاريخ مذكور را در عهد اخير اسلامي(سالهاي 606-628 ق1209/-1230م) با موضوع سقوط اين شهر و تسلط مسيحيان بر آن، مورد بررسی قرار مىدهد. وى آن را در پاسخ به درخواست یکی از برادران ديني اهل جزيره ميورقه نوشته است. تاريخ دقيق تأليف ضبط نشده است؛ اما به طور قطع پس از 628ق بوده است. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
أبامطرف، در نوشته خود از شيوه عماد اصبهاني - كه در تاريخ ادب | أبامطرف، در نوشته خود از شيوه عماد اصبهاني - كه در تاريخ ادب یکی از اركان كتابت عربي مسجع همراه با محسنات بديعي است - الگوبرداري كرده است. ابن عميره و كاتبان عصر او مانند حلقهاي مهم و مرحله مشخصي در سلسله تطور نثر فني در ادب اندلسي به شمار مىروند. اين نثر مبتني بر انواع سجع و اشكال مختلف جناس و استفاده از تلميحات و اشارات و اصطلاحات و الفاظ فقهي و منطقي است. او در سجع نظريه خاصي وضع نمود كه در كتاب تنبيهات آن را "حد وسط بين افراط و تفريط" ناميده است. او متذكر مىشود كه اين مساوات نبايد به گونهاي باشد كه به اوزان شعري تبديل شود. او از شيوه معاصرينش؛ مانند: ابن آبار، ابن قطان كه كتاب عماد اصبهاني "الفتح القدسي" را شرح و اختصار كردند، نيز پيروي نكرد و كتابي با موضوعي متفاوت ايجاد نمود. چه بسا او قصد داشته با تأليف جديدش نگاهها را به خود جلب كند. | ||
آنچه در نثر او جلوه چشمگير دارد، تكلف و افراط در كاربرد صنايع بديعي، از قبيل جناس و طباق و مقابله است و ميل به اطناب و طولانى كردن بندهاي سجع و التزام به حرف واحد در آنها و گاه در همه كلمهها و خلاصه هر آنچه سخن را در عين آراستگي، از رواني و شادابي دور ميكند، به همين سبب شيوه نگارش او را آميزهاي از شيوههاي نگارش اديبان و عالمان دانستهاند. | آنچه در نثر او جلوه چشمگير دارد، تكلف و افراط در كاربرد صنايع بديعي، از قبيل جناس و طباق و مقابله است و ميل به اطناب و طولانى كردن بندهاي سجع و التزام به حرف واحد در آنها و گاه در همه كلمهها و خلاصه هر آنچه سخن را در عين آراستگي، از رواني و شادابي دور ميكند، به همين سبب شيوه نگارش او را آميزهاي از شيوههاي نگارش اديبان و عالمان دانستهاند. |
ویرایش