۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مالدين' به 'مالدين') |
جز (جایگزینی متن - 'اثنى عشر' به 'اثنیعشر ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
نويسنده تأكيد كرده كه پطروشفسكى شرقشناس ماركسيست-، قيام مرعشيان را در آثار متعدد خود مورد بررسى قرار داده و سعى كرده ثابت كند كه قيام مردم مازندران عليه فئودالهاى اين منطقه بوده است.<ref>همان، ص 22</ref> | نويسنده تأكيد كرده كه پطروشفسكى شرقشناس ماركسيست-، قيام مرعشيان را در آثار متعدد خود مورد بررسى قرار داده و سعى كرده ثابت كند كه قيام مردم مازندران عليه فئودالهاى اين منطقه بوده است.<ref>همان، ص 22</ref> | ||
نويسنده قيام مرعشيان را به صورت شناسنامهاى و اجمالى به اين صورت معرفى كرده است: نام قيام: قيام مرعشيان، نام رهبر قيام: سيد قوامالدين مرعشى (مير بزرگ)، مذهب قيام: تشيع | نويسنده قيام مرعشيان را به صورت شناسنامهاى و اجمالى به اين صورت معرفى كرده است: نام قيام: قيام مرعشيان، نام رهبر قيام: سيد قوامالدين مرعشى (مير بزرگ)، مذهب قيام: تشيع اثنیعشر ى، تاريخ تولد قيام: 760ق، محل تولد قيام: مازندران (آمل)، تاريخ فوت قيام: 795ق، عمر قيام: 35 سال و قيامكنندگان: مردم مازندران<ref>همان، ص 7</ref> | ||
و سرانجام نويسنده چنين نتيجهگيرى كرده است: 1- مىتوان گفت كه قيام مرعشيان محصول برخورد با قيام سربداران بود كه از آمل آغاز شد و اين دو منطقه را زير چتر خود گرفت؛ چون شيخ خليفه- مقتداى مذهبى سربداران و مرد پاكيزه- روزگارى از اهالى آمل بود كه پس از سير و سلوك راهى سبزوار شد و نطفه قيام سربداران را در آنجا به بار نشاند و بعدها قيام مرعشيان به عنوان شعبهاى از قيام سربداران در مازندران ايجاد شد. 2- ايدئولوژى قيام مرعشيان تشيع | و سرانجام نويسنده چنين نتيجهگيرى كرده است: 1- مىتوان گفت كه قيام مرعشيان محصول برخورد با قيام سربداران بود كه از آمل آغاز شد و اين دو منطقه را زير چتر خود گرفت؛ چون شيخ خليفه- مقتداى مذهبى سربداران و مرد پاكيزه- روزگارى از اهالى آمل بود كه پس از سير و سلوك راهى سبزوار شد و نطفه قيام سربداران را در آنجا به بار نشاند و بعدها قيام مرعشيان به عنوان شعبهاى از قيام سربداران در مازندران ايجاد شد. 2- ايدئولوژى قيام مرعشيان تشيع اثنیعشر ى بود كه سيد قوام با الهامگيرى از تعاليم مذهبى- سياسى رهبران مذهبى سربداران توانست از آن به عنوان مكتبى براى قيام خود استفاده كند. در واقع درونمايه قيام مرعشيان تشيع اثنیعشر ى بود كه در درون خود اصول اساسى داشت. يكى از اصول سياسى آن مبارزه با ظلم و ستم بود. ظلم و ستم در اين دوره بيشتر ظلم و ستم اجتماعى و اقتصادى و گاهى سياسى بود كه بر رعايا اعمال مىشد. هيچ نوع امنيتى در جامعه وجود نداشت و جامعه جولانگاه خانان و حكام بود و اينان براى رسيدن به خواستههاى نامشروع خود دست به انواع و اقسام ستمها در حق رعايا مىزدند. سيد قوام با استفاده از بعد ستم ستيزى تشيع توانست بر اين حكام ظالم و ستمگر منطقه پيروز شود.... 3- فتوت و راستى و صداقت و راست كردارى از جمله خصوصيات پيروان سيد قوام و كلا دولت او بود. آنها به هركجا كه پا مىگذاشتند با عطوفت و صداقت خاصى رفتار مىكردند و همين مسأله باعث گرايش اكثر مردم بدانها مىشد. آنها از تجمل و دنياپرستى گريزان بودند (لااقل در اوايل دولت خود) و كسب قدرت را براى خدمت مىخواستند. اكثر پيروان سيد قوام را افراد پيشهور و روستايى و كلاً رعايا تشكيل مىدادند كه انگيزه آنها قبل از همه مذهب و رسيدن به خواستههاى مادى خود از راه مذهب بود. خوراك و پوشاك آنها ساده بود و هيئت ظاهريشان، آنان را از ساير مردم متمايز ساخت. 4- علل فروپاشى مرعشيان را بايستى در جنگهاى متعدد آنها و نيز ظهور امير تيمور در شرق دانست كه به هيچيك از قيامها و سلسلههاى محلى رحم نكرد. او در واقع براى سركوبى همين قيامها آمده بود كه در نهايت هم به هدف خود نايل آمد. 5- بعضى از نويسندگان علت زوال قيام مرعشيان را دنياگرايى رهبران بعدى آن دانستهاند. اين نويسندگان معتقدند كه رهبران بعدى مرعشيان به سوى تجملپرستى كشيده شدند و دست به مالاندوزى زدند و همين مسأله باعث دور شدن آنها از توده مردم شد. ليكن در اينخصوص دليل قاطعى وجود ندارد تا بتوان بر اساس آن قضاوت كرد<ref>همان، ص 117- 119</ref> | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش