۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فارسي' به 'فارسی') |
جز (جایگزینی متن - 'حضرت علی(ع)' به 'حضرت علی(ع) ') |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
پسازاینکه ملکشاه در پی ماجرایی براین شد که از حقیقت اعتقادات شیعی مطلع شود، به وزیر خود دستور داد علمای بنام شیعه و سنی را جمع کند تا در طی جلساتی بحث دوطرفه، حقیقت برای او آشکار شود که کدام مذهب برحق است. با پیگیری و دعوت وزیر از علمای شیعه و سنی، مناظرات در سه روز (جلسه) شکل گرفت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-16</ref> | پسازاینکه ملکشاه در پی ماجرایی براین شد که از حقیقت اعتقادات شیعی مطلع شود، به وزیر خود دستور داد علمای بنام شیعه و سنی را جمع کند تا در طی جلساتی بحث دوطرفه، حقیقت برای او آشکار شود که کدام مذهب برحق است. با پیگیری و دعوت وزیر از علمای شیعه و سنی، مناظرات در سه روز (جلسه) شکل گرفت<ref>ر.ک: متن کتاب، ص15-16</ref> | ||
روز اول: بحث با عالم سنی آغاز شد او خطاب به عالم شیعی میگوید: شیعیان تمام صحابه را لعن میکنند و این کار شایستهای نیست. عالم شیعی در پاسخ او گفت این سخن شما خلاف واقع است زیرا ما حضرت علی(ع)، عباس، سلمان، مقداد، ابوذر و ... را لعن نمیکنیم و اگر شیعیان برخی از صحابه لعن میکنند طبق فرمایش پیامبر(ص) است که فرمودند: خداوند لعنت کند هرکس را که از لشکر اسامه سرپیچی کند. و در آنجا بود که بسیاری از صحابه از اسامه و لشکر او سرپیچی کردند. بنابراین طبق فرمایش آن حضرت، هرکس که پیامبر خدا، او را لعن کند هر مسلمانی نیز میتواند او را لعن کند<ref>ر.ک: همان، ص26-30</ref> | روز اول: بحث با عالم سنی آغاز شد او خطاب به عالم شیعی میگوید: شیعیان تمام صحابه را لعن میکنند و این کار شایستهای نیست. عالم شیعی در پاسخ او گفت این سخن شما خلاف واقع است زیرا ما [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ، عباس، سلمان، مقداد، ابوذر و ... را لعن نمیکنیم و اگر شیعیان برخی از صحابه لعن میکنند طبق فرمایش پیامبر(ص) است که فرمودند: خداوند لعنت کند هرکس را که از لشکر اسامه سرپیچی کند. و در آنجا بود که بسیاری از صحابه از اسامه و لشکر او سرپیچی کردند. بنابراین طبق فرمایش آن حضرت، هرکس که پیامبر خدا، او را لعن کند هر مسلمانی نیز میتواند او را لعن کند<ref>ر.ک: همان، ص26-30</ref> | ||
این ماجرا باعث خجلت عالم سنی شد. سپس سخن از خلیفه بعد از پیامبر به میان آمد. عالم شیعی با بیان واقعه تاریخی غدیر و کیفیت آن، ولایت بهحق [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را اثبات کرد و مورد پسند پادشاه واقع شد. در ادامه مناظره، موضوع تحریف قرآن و جسمانیت خداوند مورد بحث قرار گرفت. عالم شیعی عقیده شیعه بر عدم تحریف قرآن را بهطور مستدل مطرح کرد؛ و با آوردن شواهدی از کتب اهل سنت مبنی بر جسمانیت خداوند، تناقض این نظریه با عقل را مطرح کرد. | این ماجرا باعث خجلت عالم سنی شد. سپس سخن از خلیفه بعد از پیامبر به میان آمد. عالم شیعی با بیان واقعه تاریخی غدیر و کیفیت آن، ولایت بهحق [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] را اثبات کرد و مورد پسند پادشاه واقع شد. در ادامه مناظره، موضوع تحریف قرآن و جسمانیت خداوند مورد بحث قرار گرفت. عالم شیعی عقیده شیعه بر عدم تحریف قرآن را بهطور مستدل مطرح کرد؛ و با آوردن شواهدی از کتب اهل سنت مبنی بر جسمانیت خداوند، تناقض این نظریه با عقل را مطرح کرد. |
ویرایش