۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
(خنثیسازی ویرایش 196308 توسط Mpoureyvani20@noornet.net (بحث)) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | |||
| تصویر =NUR01811J1.jpg | |||
| عنوان =روضة التسلیم | |||
| عنوانهای دیگر =کتاب روضه التسلیم | |||
| | |||
تصورات | تصورات | ||
| خط ۱۴: | خط ۹: | ||
روضه التسلیم | روضه التسلیم | ||
| | | پدیدآوران = | ||
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد]] (نویسنده) | |||
[[ایوانوف، ولادیمیر آلکسی یویچ]] (مصحح) | [[ایوانوف، ولادیمیر آلکسی یویچ]] (مصحح) | ||
| زبان =فارسی | |||
|زبان | | کد کنگره =BBR 850 /ر9 1384 | ||
| موضوع = | |||
فلسفه اسلامی - متون قدیمی تا قرن 14 | |||
|کد کنگره | |||
|موضوع | |||
نثر فارسی - قرن 7ق. | نثر فارسی - قرن 7ق. | ||
| ناشر = | |||
|ناشر | جامى | ||
| مکان نشر =تهران - ایران | |||
| سال نشر = 1363 ش | |||
|مکان نشر | |||
|سال نشر | |||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE01811AUTOMATIONCODE | |||
== | | چاپ =1 | ||
| تعداد جلد =1 | |||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =01811 | |||
'''تصورات''' يا '''روضة التسليم'''، در موضوعات مختلفى؛ همچون مبداء و معاد و اخلاق و معاملات توسط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در قرن هفتم هجرى، خطاب به بدرالدين حسين نوشته شده است. لازم به يادآورى است كه خواجه اين كتاب را به زبان فارسى تأليف نموده است. | | کتابخوان همراه نور =01811 | ||
| کد پدیدآور = | |||
| پس از = | |||
| پیش از = | |||
}} | |||
'''تصورات''' يا'''روضة التسليم'''، در موضوعات مختلفى؛ همچون مبداء و معاد و اخلاق و معاملات توسط [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] در قرن هفتم هجرى، خطاب به بدرالدين حسين نوشته شده است. لازم به يادآورى است كه خواجه اين كتاب را به زبان فارسى تأليف نموده است. | |||
طبق آنچه خود خواجه نصيرالدين در مقدمۀ كتاب آورده، اين كتاب تصورات مؤلف است كه كتابت آن را به خاطر قرابتى كه كتابت به مخيله دارد تا به مميّزه و سپس به حافظه برسد، انجام داده است. | طبق آنچه خود خواجه نصيرالدين در مقدمۀ كتاب آورده، اين كتاب تصورات مؤلف است كه كتابت آن را به خاطر قرابتى كه كتابت به مخيله دارد تا به مميّزه و سپس به حافظه برسد، انجام داده است. | ||
| خط ۶۲: | خط ۴۷: | ||
در اولين تصور پاسخ كسانى كه نفى صانع مىكنند يا به خدا شرك مىورزند و همچنين كسانى كه مىگويند، بشر قادر به اثبات وجود خداى متعال نيست، داده شده است. | در اولين تصور پاسخ كسانى كه نفى صانع مىكنند يا به خدا شرك مىورزند و همچنين كسانى كه مىگويند، بشر قادر به اثبات وجود خداى متعال نيست، داده شده است. | ||
خواجه مىگويد ما در جواب كسى كه نفى وجود خدا مىكند، مىگوئيم موجودات عالم بنفسه هستند يا بغيره؛ يعنى وجودشان از خودشان است يا از غير خودشان؟ اگر بگويد از خودشان مىگوئيم، پس همه | خواجه مىگويد ما در جواب كسى كه نفى وجود خدا مىكند، مىگوئيم موجودات عالم بنفسه هستند يا بغيره؛ يعنى وجودشان از خودشان است يا از غير خودشان؟ اگر بگويد از خودشان مىگوئيم، پس همه واجبالوجودند؛ اما اگر بگويد از غير خودشان مىگوئيم، پس واجبالوجودى بر همۀ آنها لازم است. | ||
در ادامه مىگويد: البته هيچ مشرك يا كافرى تا به حال وجود خدا را منكر نشده است و به اين كلامخود به شعر: | در ادامه مىگويد: البته هيچ مشرك يا كافرى تا به حال وجود خدا را منكر نشده است و به اين كلامخود به شعر:{{شعر}}{{ب|''كفر دين هردو در رهت پويان''|2=''وحده لا شریک له گويان''}}{{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|''كفر دين هردو در رهت پويان''|2=''وحده لا | |||
{{پایان شعر}} | |||
و به آيۀ '''لئن سألتم من خلقهم ليقولون اللّه''' استشهاد مىنمايد. پس وارد اثبات وحدت الهى شده و قول به وجود دو خدا را با دلائل متقن ابطال مىنمايد. | و به آيۀ'''لئن سألتم من خلقهم ليقولون اللّه''' استشهاد مىنمايد. پس وارد اثبات وحدت الهى شده و قول به وجود دو خدا را با دلائل متقن ابطال مىنمايد. | ||
در تصور دوم، مؤلف در قالب سئوال و جوابى اقدام به اثبات صادر اول كه عبارت از عقل است، مىنمايد. وى خلقت بقيۀ موجودات را به عقل اول نسبت مىدهد چه موجودات جسمانى و چه روحانى. | در تصور دوم، مؤلف در قالب سئوال و جوابى اقدام به اثبات صادر اول كه عبارت از عقل است، مىنمايد. وى خلقت بقيۀ موجودات را به عقل اول نسبت مىدهد چه موجودات جسمانى و چه روحانى. | ||
| خط ۷۸: | خط ۶۰: | ||
مرحوم [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] تصوراتى را به معرفى نفس، عقل و جسم انسانى اختصاص داده است. ايشان در تشريح جسد انسان آن را به شهرى تشبيه مىكند كه هر يك از قوا و اعضاء آن به مثابۀ نيروها و نظام يك مملكت هستند. عدهاى به عنوان سران يك كشورند، برخى به عنوان سربازان و لشكريان كشور و برخى ديگر نيز؛ مانند خدم و حشم و وكيل و رعيت آن مىباشند. ايشان ارادۀ الهى را تعيين كننده در سرنوشت انسان مختار مىداند و برابرى وقايع زندگى انسان با سعد و نحسى ايام و اوضاع كواكب را نيز از آن لحاظ كه همۀ افلاك و كواكب مخلوق الهىاند را به خداوند برمىگرداند و تنها مؤثر در حالات زندگى انسان را خدا مىداند. | مرحوم [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] تصوراتى را به معرفى نفس، عقل و جسم انسانى اختصاص داده است. ايشان در تشريح جسد انسان آن را به شهرى تشبيه مىكند كه هر يك از قوا و اعضاء آن به مثابۀ نيروها و نظام يك مملكت هستند. عدهاى به عنوان سران يك كشورند، برخى به عنوان سربازان و لشكريان كشور و برخى ديگر نيز؛ مانند خدم و حشم و وكيل و رعيت آن مىباشند. ايشان ارادۀ الهى را تعيين كننده در سرنوشت انسان مختار مىداند و برابرى وقايع زندگى انسان با سعد و نحسى ايام و اوضاع كواكب را نيز از آن لحاظ كه همۀ افلاك و كواكب مخلوق الهىاند را به خداوند برمىگرداند و تنها مؤثر در حالات زندگى انسان را خدا مىداند. | ||
خواجه در اين كتاب علم را به چهارگونۀ ضرورى، نظرى، تعليمى و تأييدى تقسيم نموده، در مفهوم علم ضرورى مىگويد، علمى است كه به وسيلۀ وهم و حس و فكر ادراك مىگردد و تعليم در آن نقشى ندارد. وى علم نظرى را نيز در واقع نتيجۀ رفتار عقل در ادراكات خود مىداند؛ يعنى | خواجه در اين كتاب علم را به چهارگونۀ ضرورى، نظرى، تعليمى و تأييدى تقسيم نموده، در مفهوم علم ضرورى مىگويد، علمى است كه به وسيلۀ وهم و حس و فكر ادراك مىگردد و تعليم در آن نقشى ندارد. وى علم نظرى را نيز در واقع نتيجۀ رفتار عقل در ادراكات خود مىداند؛ يعنى مثلاًوقتى انسان چيزى را مىبيند و در مورد آن فكر كرده، به نتيجهاى مىرسد، اين همان علم نظرى است. علم تعليمى را نيز به علمى كه از معلّم كلّى تعليم گرفته شده، معنا مىنمايد؛ مثل ادراك انسان از مفاهيم توحيدى و امثال ذلك. ايشان پى بردن به چنين مسائلى را اگر به وسيلۀ معلّمى كلّى صورت گرفته باشد و با چينش صغرا و كبرا و برهان و استدلال همراه باشد، علم تعليمى و اگر فهم آن دفعة واحدة و به يكباره انجام گيرد، علم تأييدى مىنامد. | ||
[[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] وجودى بر شرّ قائل نبوده و شرور واقع شده در عالم را، در واقع امورى نسبى مىپندارد كه با ديد ما و تصور ما از آن واقعه شر بوده، ولى اصلش همان خير محض مىباشد؛ مانند سيلى كه خانهاى را ويران مىكند، ظاهرا شرّ است؛ ولى مىگويد شرّ آن است كه در عالم آبى نباشد تا سيلى پديد آيد و امّا اينكه آب باشد و تمامآبادى و عمران عالم از آب به وجود آيد، اين خير است و به نسبت مراتبى شرور پديد مىآيد كه از واقع عدم خير در آن مورد است. | [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] وجودى بر شرّ قائل نبوده و شرور واقع شده در عالم را، در واقع امورى نسبى مىپندارد كه با ديد ما و تصور ما از آن واقعه شر بوده، ولى اصلش همان خير محض مىباشد؛ مانند سيلى كه خانهاى را ويران مىكند، ظاهرا شرّ است؛ ولى مىگويد شرّ آن است كه در عالم آبى نباشد تا سيلى پديد آيد و امّا اينكه آب باشد و تمامآبادى و عمران عالم از آب به وجود آيد، اين خير است و به نسبت مراتبى شرور پديد مىآيد كه از واقع عدم خير در آن مورد است. | ||
| خط ۹۶: | خط ۷۸: | ||
تصحيح اين كتاب را ولاديمير ايوانف عهدهدار بوده و انتشارات جامى آن را براى اولين بار در تابستان 1363 به چاپ رسانده است. | تصحيح اين كتاب را ولاديمير ايوانف عهدهدار بوده و انتشارات جامى آن را براى اولين بار در تابستان 1363 به چاپ رسانده است. | ||
==وابستهها== | |||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | [[رده: فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | ||
| خط ۱۰۵: | خط ۸۸: | ||
[[رده:عصر شارحان (فلسفه)]] | [[رده:عصر شارحان (فلسفه)]] | ||
[[رده:شارحان (فلسفه) قرن هفتم]] | [[رده:شارحان (فلسفه) قرن هفتم]] | ||
[[رده: | [[رده:آثار فلسفی]] | ||
[[رده:نصيرالدين طوسی، محمد بن حسن، 597-672ق]] | [[رده:نصيرالدين طوسی، محمد بن حسن، 597-672ق]] | ||
[[رده:آثار خاورشناسان]] | |||