پرش به محتوا

تفسير نورالثقلين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - ' فى ' به ' في '
جز (جایگزینی متن - ']]ع' به ']] ع')
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ')
خط ۸۸: خط ۸۸:
#فى اصول الكافى:عن ابى عبداللّه «عليه‌السلام» قال:الانفال، ما لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب او قوم صالحوا او قوم اعطوا بايديهم و كل ارض خربة و بطون الاودية فهو لرسول اللّه(ص) و هو للامام من بعده يضعه حيث يشاء.«ج دوم صفحۀ 118 ذيل آيه 1 سورۀ انفال.»
#فى اصول الكافى:عن ابى عبداللّه «عليه‌السلام» قال:الانفال، ما لم يوجف عليه بخيل و لا ركاب او قوم صالحوا او قوم اعطوا بايديهم و كل ارض خربة و بطون الاودية فهو لرسول اللّه(ص) و هو للامام من بعده يضعه حيث يشاء.«ج دوم صفحۀ 118 ذيل آيه 1 سورۀ انفال.»
#:در اينجا [[امام صادق]]«عليه‌السلام» موارد انفال را بيان مى‌كند، اين بيانات ممكن است در جلسۀ درس ايشان در مقام بيان فقهى مسئله مطرح شده باشد، امّا الآن مى‌توان بهره‌بردارى تفسيرى از آن نمود.
#:در اينجا [[امام صادق]]«عليه‌السلام» موارد انفال را بيان مى‌كند، اين بيانات ممكن است در جلسۀ درس ايشان در مقام بيان فقهى مسئله مطرح شده باشد، امّا الآن مى‌توان بهره‌بردارى تفسيرى از آن نمود.
#اصول كافى از [[امام صادق]] عليه السّلام: فى الرجل يموت و لا وارث له و لا مولى؟قال:هو اهل هذه الآية'''يسئلونك عن الانفال'''.جلد دوم صفحۀ 118 حضرت در صدد تفسير و تبيين موضوع آيه نبودند بلكه فقط مصداقى را مشخص نمودند، امّا اين مى‌تواند در كشف معنا و مراد آيه ما را كمك نمايد.
#اصول كافى از [[امام صادق]] عليه السّلام: في الرجل يموت و لا وارث له و لا مولى؟قال:هو اهل هذه الآية'''يسئلونك عن الانفال'''.جلد دوم صفحۀ 118 حضرت در صدد تفسير و تبيين موضوع آيه نبودند بلكه فقط مصداقى را مشخص نمودند، امّا اين مى‌تواند در كشف معنا و مراد آيه ما را كمك نمايد.
#در خصال از امام باقرعليه‌السلام:ان اللّه تعالى خلق الشهور اثنى عشر شهرا و هى ثلثمأة و ستون يوما فحجر ستة ايام، خلق فيها السموات و الارض فمن ثم تقاصرت الشهور.
#در خصال از امام باقرعليه‌السلام:ان اللّه تعالى خلق الشهور اثنى عشر شهرا و هى ثلثمأة و ستون يوما فحجر ستة ايام، خلق فيها السموات و الارض فمن ثم تقاصرت الشهور.
#:اين روايت ذيل آيه 36 سوره توبه:'''ان عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهرا فى كتاب اللّه يوم خلق السموات و الارض'''ج 2 صفحۀ 216 آمده است، كه گرچه امام(ع)در صدد تفسير آيه نيست امّا براى روشن شدن آيه به ما كمك خواهد كرد.
#:اين روايت ذيل آيه 36 سوره توبه:'''ان عدة الشهور عند اللّه اثنا عشر شهرا في كتاب اللّه يوم خلق السموات و الارض'''ج 2 صفحۀ 216 آمده است، كه گرچه امام(ع)در صدد تفسير آيه نيست امّا براى روشن شدن آيه به ما كمك خواهد كرد.
#در تفسير'''«سخر اللّه منهم و لهم عذاب اليم»'''آيه 79 سورۀ توبه جلد دوم صفحۀ 247 حديث 255 از عيون الاخبار از امام رضا «عليه‌السلام» قال: «ان اللّه لا يسخر و لا يستهزء و لا يمكر و لا يخادع و لكنه تعالى يجازيهم جزاء السخرية و جزاء الاستهزاء و جزاء المكر و الخديعة، تعالى عما يقول الظالمون علوا كبيرا.مسلما امام(ع)در مقام تفسير اين آيه نبوده است.امّا اين روايت معناى مكر الهى، استهزاء الهى و خدعۀ الهى را براى ما تبيين نموده كه فى الواقع همان تفسير است.
#در تفسير'''«سخر اللّه منهم و لهم عذاب اليم»'''آيه 79 سورۀ توبه جلد دوم صفحۀ 247 حديث 255 از عيون الاخبار از امام رضا «عليه‌السلام» قال: «ان اللّه لا يسخر و لا يستهزء و لا يمكر و لا يخادع و لكنه تعالى يجازيهم جزاء السخرية و جزاء الاستهزاء و جزاء المكر و الخديعة، تعالى عما يقول الظالمون علوا كبيرا.مسلما امام(ع)در مقام تفسير اين آيه نبوده است.امّا اين روايت معناى مكر الهى، استهزاء الهى و خدعۀ الهى را براى ما تبيين نموده كه في الواقع همان تفسير است.
#:در يك سنجش اجمالى مى‌توان گفت كه حدود 45 درصد روايات نور الثقلين، نقش تفسيرى و تبيينى براى آيات دارند، حدود 25 درصد هم بعنوان استشهاد، تأييد، استدلال و ارتباطهاى ضعيف ديگر با آيات، حدود 25 درصد نيز به شكل كلى و مطرح كردن موضوع پا آيات قرآن ارتباط دارند.و حدود 5 درصد نيز در بيان فضائل و شأن نزول سوره‌ها و آيات مى‌باشند.
#:در يك سنجش اجمالى مى‌توان گفت كه حدود 45 درصد روايات نور الثقلين، نقش تفسيرى و تبيينى براى آيات دارند، حدود 25 درصد هم بعنوان استشهاد، تأييد، استدلال و ارتباطهاى ضعيف ديگر با آيات، حدود 25 درصد نيز به شكل كلى و مطرح كردن موضوع پا آيات قرآن ارتباط دارند.و حدود 5 درصد نيز در بيان فضائل و شأن نزول سوره‌ها و آيات مى‌باشند.


خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
الف)تكرار روايت با همان مرجع به سبب تشابه موضوع و الفاظ يا آيات.به عنوان نمونه:
الف)تكرار روايت با همان مرجع به سبب تشابه موضوع و الفاظ يا آيات.به عنوان نمونه:


#جلد 1 صفحۀ 310 ذيل آيه 4 سورۀ آل عمران حديث 5 در علت نامگذارى قرآن به «فرقان» از علل الشرايع از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»فقال:لم سمى الفرقان،فرقانا؟قال، لانه متفرق‌الآيات و السور انزلت فى غير الالواح و غير المصحف و التوراة و الانجيل و الزبورانزلت كلها جملة فى الالواح و الورق و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة. مشابه همين حديث را در جلد 4 صفحۀ 2 ذيل آيه 1 سورۀ فرقان عينا تكرار مى‌نمايد و علت آن بكار بردن كلمۀ فرقان در آيه است.
#جلد 1 صفحۀ 310 ذيل آيه 4 سورۀ آل عمران حديث 5 در علت نامگذارى قرآن به «فرقان» از علل الشرايع از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»فقال:لم سمى الفرقان،فرقانا؟قال، لانه متفرق‌الآيات و السور انزلت في غير الالواح و غير المصحف و التوراة و الانجيل و الزبورانزلت كلها جملة في الالواح و الورق و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة. مشابه همين حديث را در جلد 4 صفحۀ 2 ذيل آيه 1 سورۀ فرقان عينا تكرار مى‌نمايد و علت آن بكار بردن كلمۀ فرقان در آيه است.
#ذيل آيه 59 سورۀ فرقان جلد 4 صفحۀ 25 حديث 83 به مناسبت فراز'''«الذى خلق السموات و الارض و ما بينهما فى ستة ايام»'''حديثى از روضۀ كافى به نقل از [[امام صادق]] عليه‌السلام روايت كرده است كه همان حديث را در سورۀ هود 7 ذيل فراز'''«هو الذى خلق السموات و الارض فى ستة ايام»'''در جلد دوم صفحۀ 337 ح 14 از روضۀ كافى نقل كرده بود.
#ذيل آيه 59 سورۀ فرقان جلد 4 صفحۀ 25 حديث 83 به مناسبت فراز'''«الذى خلق السموات و الارض و ما بينهما في ستة ايام»'''حديثى از روضۀ كافى به نقل از [[امام صادق]] عليه‌السلام روايت كرده است كه همان حديث را در سورۀ هود 7 ذيل فراز'''«هو الذى خلق السموات و الارض في ستة ايام»'''در جلد دوم صفحۀ 337 ح 14 از روضۀ كافى نقل كرده بود.


ب)تكرار روايت به سبب اينكه روايت چند آيه را متذكر شده است.به عنوان نمونه:
ب)تكرار روايت به سبب اينكه روايت چند آيه را متذكر شده است.به عنوان نمونه:
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


#در بعضى احاديث طولانى، اقدام به تقطيع مطالب نموده است و در هر مكان،فقط مطلب مربوط به آن را مى‌آورند، مانند ج 5 صفحۀ 3 حديث 10 راجع به وجوه كفر فرازى كه مربوط به آيه 24 سورۀ جاثية'''«و ما يهلكنا الا الدهر»'''مى‌باشد مى‌آورد. همين حديث را در ج 1 صفحۀ 32 حديث 14 ذيل آيۀ 6 سوره بقره آورده است امّا با فرازى كه مربوط به آيه مى‌شود.بارها مى‌گويد: «و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة»
#در بعضى احاديث طولانى، اقدام به تقطيع مطالب نموده است و در هر مكان،فقط مطلب مربوط به آن را مى‌آورند، مانند ج 5 صفحۀ 3 حديث 10 راجع به وجوه كفر فرازى كه مربوط به آيه 24 سورۀ جاثية'''«و ما يهلكنا الا الدهر»'''مى‌باشد مى‌آورد. همين حديث را در ج 1 صفحۀ 32 حديث 14 ذيل آيۀ 6 سوره بقره آورده است امّا با فرازى كه مربوط به آيه مى‌شود.بارها مى‌گويد: «و الحديث طويل اخذنا منه موضع الحاجة»
#در بعضى موارد براى جلوگيرى از تكرار، ارجاع مى‌دهد، مى‌فرمايد: «نقلنا عنهم(ع)فى اول آل عمران ما فيه الكفاية لمن اراد الوقوف على الفرق بين القرآن و الفرقان،فمن اراده فليطلبه هناك»ج 4 صفحه 2 بعد از حديث 3.يا مى‌فرمايد: «ستسمع لهذه الآيه مزيد بيان فى هود عند قوله... و فى طه عنه قوله...»ج 2 صفحۀ 39-يا مى‌فرمايد:سبق له بيان فى القصة و فيما نقلناه عن مجمع البيان  
#در بعضى موارد براى جلوگيرى از تكرار، ارجاع مى‌دهد، مى‌فرمايد: «نقلنا عنهم(ع)فى اول آل عمران ما فيه الكفاية لمن اراد الوقوف على الفرق بين القرآن و الفرقان،فمن اراده فليطلبه هناك»ج 4 صفحه 2 بعد از حديث 3.يا مى‌فرمايد: «ستسمع لهذه الآيه مزيد بيان في هود عند قوله... و في طه عنه قوله...»ج 2 صفحۀ 39-يا مى‌فرمايد:سبق له بيان في القصة و فيما نقلناه عن مجمع البيان  
#گاهى براى جلوگيرى از تكرار فقط مرجع حديث را ذكر مى‌كند و متن آن را نمى‌آورد.عباراتى از قبيل «و فى الكافى مثله»گوياى اين مطلب است.يا مى‌فرمايد: «و فى رواية اخرى عنه».
#گاهى براى جلوگيرى از تكرار فقط مرجع حديث را ذكر مى‌كند و متن آن را نمى‌آورد.عباراتى از قبيل «و في الكافى مثله»گوياى اين مطلب است.يا مى‌فرمايد: «و في رواية اخرى عنه».


بايد اذعان داشت كه اينگونه تكرار مختص تفسير نور الثقلين نيست بلكه در تفسير البرهان و كنز الدقائق نيز بچشم مى‌خورد، و بخش‌هايى از آن نيز لازم به نظر مى‌رسد.
بايد اذعان داشت كه اينگونه تكرار مختص تفسير نور الثقلين نيست بلكه در تفسير البرهان و كنز الدقائق نيز بچشم مى‌خورد، و بخش‌هايى از آن نيز لازم به نظر مى‌رسد.
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:
#:در تفسير نور الثقلين ج 1 صفحۀ 107 تا 114 ضمن احاديث 294 تا 306،13 روايت نقل شده است،10 روايت به آموزش سحر توسط دو ملك الهى، هاروت و ماروت و قصۀ آنها مربوط مى‌شود.
#:در تفسير نور الثقلين ج 1 صفحۀ 107 تا 114 ضمن احاديث 294 تا 306،13 روايت نقل شده است،10 روايت به آموزش سحر توسط دو ملك الهى، هاروت و ماروت و قصۀ آنها مربوط مى‌شود.
#:در ضمن حديث شمارۀ 294 از عيون الاخبار از [[امام صادق]] عليه‌السلام سؤال مى‌شود كه: '''«فان قوما عندنا يزعمون ان هاروت و ماروت ملكان اختارتهما الملائكة....''' عده‌اى گمان مى‌كنند كه هاروت و ماروت دو ملك الهى هستند كه وقتى، عصيان بنى آدم در زمين زياد شد، ملائكه آنها را بعنوان نمايندۀ خود انتخاب كرده خداوند آن دو را به همراه ملك سومى به زمين فرستاد، اين دو ملك بوسيلۀ زنى به نام زهره، آزمايش شدند و در نهايت، خمر نوشيده،قتل مرتكب شده و قصد زنا با آن زن را داشتند.خداوند آنها را در بابل عذاب كرد.ساحران از آنها، سحر مى‌آموزند.آن زن نيز بشكل ستارۀ زهره مسخ گرديد.[[امام صادق]] عليه‌السلام مى‌فرمايد:معاذ اللّه من ذلك، ساحت خداوند از اين افكار دور است، ملائكه موجودات معصوم الهى هستند كه جز امر الهى را، انجام نمى‌دهند، لحظه‌اى از عبادت الهى،دور گردان نيستند و از قبايح و كفر و عصيان بدورند.»
#:در ضمن حديث شمارۀ 294 از عيون الاخبار از [[امام صادق]] عليه‌السلام سؤال مى‌شود كه: '''«فان قوما عندنا يزعمون ان هاروت و ماروت ملكان اختارتهما الملائكة....''' عده‌اى گمان مى‌كنند كه هاروت و ماروت دو ملك الهى هستند كه وقتى، عصيان بنى آدم در زمين زياد شد، ملائكه آنها را بعنوان نمايندۀ خود انتخاب كرده خداوند آن دو را به همراه ملك سومى به زمين فرستاد، اين دو ملك بوسيلۀ زنى به نام زهره، آزمايش شدند و در نهايت، خمر نوشيده،قتل مرتكب شده و قصد زنا با آن زن را داشتند.خداوند آنها را در بابل عذاب كرد.ساحران از آنها، سحر مى‌آموزند.آن زن نيز بشكل ستارۀ زهره مسخ گرديد.[[امام صادق]] عليه‌السلام مى‌فرمايد:معاذ اللّه من ذلك، ساحت خداوند از اين افكار دور است، ملائكه موجودات معصوم الهى هستند كه جز امر الهى را، انجام نمى‌دهند، لحظه‌اى از عبادت الهى،دور گردان نيستند و از قبايح و كفر و عصيان بدورند.»
#:در حديث 296 از عيون الاخبار نيز نقل مى‌شود كه: «سمعت المأمون يسأل الرضا «عليه‌السلام» عما يرويه الناس من أمر الزهرة و انها كانت امرأة فتن بها هاروت و ماروت...در اين روايت نيز از امام رضاعليه‌السلام، مأمون راجع به زهره و هاروت و ماروت و سهيل سؤال مى‌كند.امام رضاعليه‌السلام مى‌فرمايد:كذبوا فى قولهم، مردم درست نمى‌گويند، ايندو(زهرة و سهيل)ستاره نبودند بلكه دو حيوان دريايى بودند، خداوند دشمنان خود را به شكل اشياء نورانى مسخ نمى‌كند.»
#:در حديث 296 از عيون الاخبار نيز نقل مى‌شود كه: «سمعت المأمون يسأل الرضا «عليه‌السلام» عما يرويه الناس من أمر الزهرة و انها كانت امرأة فتن بها هاروت و ماروت...در اين روايت نيز از امام رضاعليه‌السلام، مأمون راجع به زهره و هاروت و ماروت و سهيل سؤال مى‌كند.امام رضاعليه‌السلام مى‌فرمايد:كذبوا في قولهم، مردم درست نمى‌گويند، ايندو(زهرة و سهيل)ستاره نبودند بلكه دو حيوان دريايى بودند، خداوند دشمنان خود را به شكل اشياء نورانى مسخ نمى‌كند.»
#:در اين دو حديث،دو امام معصوم «عليهما‌السلام» اعتقاد مردم در مورد مسخ زهره و ارتباط نامشروع آنها با هاروت و ماروت را نفى مى‌نمايند.
#:در اين دو حديث،دو امام معصوم «عليهما‌السلام» اعتقاد مردم در مورد مسخ زهره و ارتباط نامشروع آنها با هاروت و ماروت را نفى مى‌نمايند.
#:اما در روايت 298 به نقل از كتاب خصال از [[امام صادق]] عليه‌السلام از جد بزرگوارشان نقل مى‌شود كه:ان المسوخ من بنى آدم ثلثة عشر الى ان قال:و اما الزهرة فكانت امرأة فتنت هاروت و ماروت فمسخها اللّه كوكبا.
#:اما در روايت 298 به نقل از كتاب خصال از [[امام صادق]] عليه‌السلام از جد بزرگوارشان نقل مى‌شود كه:ان المسوخ من بنى آدم ثلثة عشر الى ان قال:و اما الزهرة فكانت امرأة فتنت هاروت و ماروت فمسخها اللّه كوكبا.
خط ۲۳۵: خط ۲۳۵:


#رمز بودن:براى نمونه،در معنای «الم»ج 1 صفحۀ 26 حديث 4 معانى الاخبار از [[امام صادق]] عليه‌السلام «الم»فى اول البقرة: فمعناه انا اللّه الملك.
#رمز بودن:براى نمونه،در معنای «الم»ج 1 صفحۀ 26 حديث 4 معانى الاخبار از [[امام صادق]] عليه‌السلام «الم»فى اول البقرة: فمعناه انا اللّه الملك.
#اسم اعظم الهى:در معنای «الم»ج 1 صفحۀ 26 حديث 5 معانى الاخبار از [[امام صادق]] «عليه السّلام» قال: «الم»هو حرف من حروف اسم اللّه الاعظم المقطّع فى القرآن.الذى يؤلّفه النبی «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»،فاذا دعى به اجيب.
#اسم اعظم الهى:در معنای «الم»ج 1 صفحۀ 26 حديث 5 معانى الاخبار از [[امام صادق]] «عليه السّلام» قال: «الم»هو حرف من حروف اسم اللّه الاعظم المقطّع في القرآن.الذى يؤلّفه النبی «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»،فاذا دعى به اجيب.
#:از [[امام صادق]]«عليه السّلام» نقل مى‌شود كه: «الم» حرفى است از حروف مقطع اسم اعظم خداوند در قرآن مى‌باشد كه پيامبر(ص)با آن آشناست، و اگر با آن دعا شود، به استجابت خواهد رسيد.
#:از [[امام صادق]]«عليه السّلام» نقل مى‌شود كه: «الم» حرفى است از حروف مقطع اسم اعظم خداوند در قرآن مى‌باشد كه پيامبر(ص)با آن آشناست، و اگر با آن دعا شود، به استجابت خواهد رسيد.
#اشاره به بقاء امتها و عمر اقوام(با استفاده از حساب ابجد):مانند ج 1 صفحۀ 26 به نقل از معانى الاخبار از امام باقرعليه‌السلام حديث 6
#اشاره به بقاء امتها و عمر اقوام(با استفاده از حساب ابجد):مانند ج 1 صفحۀ 26 به نقل از معانى الاخبار از امام باقرعليه‌السلام حديث 6
خط ۲۴۶: خط ۲۴۶:
در معنای «ق»:جلد 5 صفحۀ 104 حديث 3 از معانى الاخبار از [[امام صادق]] عليه‌السلام: و امّا «ق»فهو الجبل المحيط بالارض.
در معنای «ق»:جلد 5 صفحۀ 104 حديث 3 از معانى الاخبار از [[امام صادق]] عليه‌السلام: و امّا «ق»فهو الجبل المحيط بالارض.


در معنای «ن»جلد 5 ص 387 حديث 4 از خصال به نقل از امام باقرعليه‌السلام:ان «يس» لرسول اللّه(ص)عشرة اسماء، خمسة فى القرآن و خمسة ليست فى القرآن،فامّا التى فى القرآن، محمد، احمد، عبداللّه،يس و ن.
در معنای «ن»جلد 5 ص 387 حديث 4 از خصال به نقل از امام باقرعليه‌السلام:ان «يس» لرسول اللّه(ص)عشرة اسماء، خمسة في القرآن و خمسة ليست في القرآن،فامّا التى في القرآن، محمد، احمد، عبداللّه،يس و ن.


و جلد 5 صفحۀ 387 حديث 5 از علل الشرايع از [[امام صادق]] عليه‌السلام:...و امّا «ان» فكان نهرا فى الجنة».
و جلد 5 صفحۀ 387 حديث 5 از علل الشرايع از [[امام صادق]] عليه‌السلام:...و امّا «ان» فكان نهرا في الجنة».


البته مفسرين معانى بيشمارى را براى حروف مقطعه ذكر كرده‌اند، اقوال فوق، معانى استفاده شده از روايات منقول در تفسير نور الثقلين مى‌باشد.
البته مفسرين معانى بيشمارى را براى حروف مقطعه ذكر كرده‌اند، اقوال فوق، معانى استفاده شده از روايات منقول در تفسير نور الثقلين مى‌باشد.
خط ۲۷۳: خط ۲۷۳:
و)تعداد سوره‌ها و آيات قرآن:جلد 1 صفحۀ 313 ح 20 و 21، از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»:جميع سور القرآن مأة و اربع عشر سورة و جميع آيات القرآن ستة آلاف آيه و مأة آية و ست و ثلثون
و)تعداد سوره‌ها و آيات قرآن:جلد 1 صفحۀ 313 ح 20 و 21، از پيامبر اكرم «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم»:جميع سور القرآن مأة و اربع عشر سورة و جميع آيات القرآن ستة آلاف آيه و مأة آية و ست و ثلثون


ز)تأويل دار بودن قرآن:ج 1 صفحۀ 313 به بعد و ج 4 صفحۀ 169 از روضۀ كافى:يا ابا عبيدة ان لهذا القرآن تأويلا لا يعلمه الاّ اللّه و الراسخون فى العلم...
ز)تأويل دار بودن قرآن:ج 1 صفحۀ 313 به بعد و ج 4 صفحۀ 169 از روضۀ كافى:يا ابا عبيدة ان لهذا القرآن تأويلا لا يعلمه الاّ اللّه و الراسخون في العلم...


ح)نسخ:بيان مصاديق و موارد نسخ آيات و احيانا رد برخى آنها كه بطور پراكنده در روايات وجود دارد.
ح)نسخ:بيان مصاديق و موارد نسخ آيات و احيانا رد برخى آنها كه بطور پراكنده در روايات وجود دارد.
خط ۳۳۷: خط ۳۳۷:




# «التفسير و المفسرون فى ثوبه القشيب» تأليف استاد آيت‌اللّه [[محمد هادى معرفت]] نشر الجامعة الرضوية للعلوم الاسلامية دو جلد چاپ اول 1377 ه‍.ش مشهد مقدس.
# «التفسير و المفسرون في ثوبه القشيب» تأليف استاد آيت‌اللّه [[محمد هادى معرفت]] نشر الجامعة الرضوية للعلوم الاسلامية دو جلد چاپ اول 1377 ه‍.ش مشهد مقدس.
# «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] الى تصانيف الشيعة» تأليف [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آغا بزرگ]] طهرانى چاپ دار الاضواء بيروت. جلد 24
# «[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] الى تصانيف الشيعة» تأليف [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آغا بزرگ]] طهرانى چاپ دار الاضواء بيروت. جلد 24
# «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» تأليف [[امین، محسن|سيد محسن امين]] نرم افزار نور التراجم مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى نور.
# «[[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]]» تأليف [[امین، محسن|سيد محسن امين]] نرم افزار نور التراجم مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى نور.
۶۱٬۱۸۹

ویرایش