پرش به محتوا

أنوار الملكوت في شرح الياقوت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - ' فى ' به ' في '
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين')
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ')
خط ۴۵: خط ۴۵:




'''أنوار الملكوت في شرح الياقوت'''، تألیف [[علامه حلى]]، شرحى است به صورت قال اقول بر کتاب [[الياقوت]] [[ابن نوبخت]]. کتاب الياقوت از قديمى‌ترين و مشهورترين كتب كلامى شيعه به حساب مى‌آيد. مؤلف(علامه حلى) متن کتاب را چنين معرفى مى‌كند «و قد صنف شيخنا الاقدم و امامنا الاعظم، ابواسحق ابراهيم بن نوبخت قدس الله روحه الزكيه و نفسه العليه مختصرا سماه الياقوت قد احتوى من المسائل على اشرفها و اعلاها و من المباحث على اجلها و اسناها الا انه صغير الحجم كثير العلم مستصعب على الفهم فى غاية الايجاز و الاختصار بحيث يعجز عن تفهمه اكثر النظار».
'''أنوار الملكوت في شرح الياقوت'''، تألیف [[علامه حلى]]، شرحى است به صورت قال اقول بر کتاب [[الياقوت]] [[ابن نوبخت]]. کتاب الياقوت از قديمى‌ترين و مشهورترين كتب كلامى شيعه به حساب مى‌آيد. مؤلف(علامه حلى) متن کتاب را چنين معرفى مى‌كند «و قد صنف شيخنا الاقدم و امامنا الاعظم، ابواسحق ابراهيم بن نوبخت قدس الله روحه الزكيه و نفسه العليه مختصرا سماه الياقوت قد احتوى من المسائل على اشرفها و اعلاها و من المباحث على اجلها و اسناها الا انه صغير الحجم كثير العلم مستصعب على الفهم في غاية الايجاز و الاختصار بحيث يعجز عن تفهمه اكثر النظار».


شرح علامه حلى مهمترين و مشهورترين شرح کتاب الياقوت محسوب مى‌شود، چنانكه خود کتاب نيز با شرح علامه حلى معروف شده است. مؤلف با اين شرح اصل کتاب را احياء كرده است و اگر اين شرح نبود، امروز اثرى از الياقوت نبود. چنانكه نه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در فهرستش و نه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نامى از الياقوت نمى‌آورند. با اين كه هر دو اين‌ها متأخر از زمان مؤلف مى‌باشند و درصدد بيان كتب بودند.
شرح علامه حلى مهمترين و مشهورترين شرح کتاب الياقوت محسوب مى‌شود، چنانكه خود کتاب نيز با شرح علامه حلى معروف شده است. مؤلف با اين شرح اصل کتاب را احياء كرده است و اگر اين شرح نبود، امروز اثرى از الياقوت نبود. چنانكه نه [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن نديم]] در فهرستش و نه [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] نامى از الياقوت نمى‌آورند. با اين كه هر دو اين‌ها متأخر از زمان مؤلف مى‌باشند و درصدد بيان كتب بودند.
خط ۵۴: خط ۵۴:
مؤلف مجموع مطالب را در 15 مقصد بيان مى‌كند كه 4 مقصد آن به امور عامه اختصاص دارد و 11 مقصد مربوط به الهيات مى‌شود كه عبارتند از:
مؤلف مجموع مطالب را در 15 مقصد بيان مى‌كند كه 4 مقصد آن به امور عامه اختصاص دارد و 11 مقصد مربوط به الهيات مى‌شود كه عبارتند از:


المقصد الاول فى النظر و ما يتصل به: مؤلف طى 13 مسأله مباحث مربوط به نظر، دليل و علم را مورد بحث قرار مى‌دهد.
المقصد الاول في النظر و ما يتصل به: مؤلف طى 13 مسأله مباحث مربوط به نظر، دليل و علم را مورد بحث قرار مى‌دهد.


المقصد الثانى فى تعريف الجوهر و العرض و الجسم: مؤلف در اين مقصد جوهر، عرض، جسم حركة و سكون را تعريف كرده و جواز خلاء را اثبات مى‌كند. اين مقصد شامل 10 مسأله مى‌باشد.
المقصد الثانى في تعريف الجوهر و العرض و الجسم: مؤلف در اين مقصد جوهر، عرض، جسم حركة و سكون را تعريف كرده و جواز خلاء را اثبات مى‌كند. اين مقصد شامل 10 مسأله مى‌باشد.


المقصد الثالث فى احكام الجواهر و الاعراض: مؤلف طى 4 مسأله مباحثى؛ همچون حدوث اجسام، ابطال تسلسل و حدوث عالم را در ذيل اين مقصد بيان مى‌كند.
المقصد الثالث في احكام الجواهر و الاعراض: مؤلف طى 4 مسأله مباحثى؛ همچون حدوث اجسام، ابطال تسلسل و حدوث عالم را در ذيل اين مقصد بيان مى‌كند.


المقصد الرابع فى الموجودات: در اين مقصد مباحثى كه مربوط به موجودات است، بيان مى‌شود.
المقصد الرابع في الموجودات: در اين مقصد مباحثى كه مربوط به موجودات است، بيان مى‌شود.


مؤلف طى 7 مسأله مباحث وجود و ماهيت، اقسام موجودات، خواص واجب لذاته و خواص ممكن لذاته را بيان مى‌كند.
مؤلف طى 7 مسأله مباحث وجود و ماهيت، اقسام موجودات، خواص واجب لذاته و خواص ممكن لذاته را بيان مى‌كند.


المقصد الخامس فى اثبات الصانع و توحيده و احكام صفاته: مؤلف در اين مقصد ابتدا وجود خداوند را و سپس صفات ثبوتيۀ بارى تعالى را اثبات مى‌كند. بعد از آن بحث مى‌كند از صفات سلبيه خداوند عز و جل كه مجموعا 19 مسأله مى‌باشد كه بعضى از مسائل به مباحثى تقسيم مى‌شود.
المقصد الخامس في اثبات الصانع و توحيده و احكام صفاته: مؤلف در اين مقصد ابتدا وجود خداوند را و سپس صفات ثبوتيۀ بارى تعالى را اثبات مى‌كند. بعد از آن بحث مى‌كند از صفات سلبيه خداوند عز و جل كه مجموعا 19 مسأله مى‌باشد كه بعضى از مسائل به مباحثى تقسيم مى‌شود.


المقصد السادس فى استناد صفاته الى وجوبه تعالى: مؤلف در اين مقصد ابتداء اثبات مى‌كند وجوب خداوند را و بعضى از صفات سلبيه را ارجاع مى‌دهد. به وجوب حضرت حق جل جلاله و اثبات مى‌كند جواز ابتهاج خداوند را به ذاتش كه مجموعا در 5 مسأله بيان شده است.
المقصد السادس في استناد صفاته الى وجوبه تعالى: مؤلف در اين مقصد ابتداء اثبات مى‌كند وجوب خداوند را و بعضى از صفات سلبيه را ارجاع مى‌دهد. به وجوب حضرت حق جل جلاله و اثبات مى‌كند جواز ابتهاج خداوند را به ذاتش كه مجموعا در 5 مسأله بيان شده است.


المقصد السابع فى العدل: مؤلف در اين مقصد طى 5 مسأله عدالت خداوند را اثبات مى‌كند.
المقصد السابع في العدل: مؤلف در اين مقصد طى 5 مسأله عدالت خداوند را اثبات مى‌كند.


المقصد الثامن فى الآلام و الاعواض: مؤلف در اين مقصد كه از 8 مسأله تشكيل يافته، مباحث مربوط به الآم و أعواض را مورد بحث قرار مى‌دهد.
المقصد الثامن في الآلام و الاعواض: مؤلف در اين مقصد كه از 8 مسأله تشكيل يافته، مباحث مربوط به الآم و أعواض را مورد بحث قرار مى‌دهد.


المقصد التاسع فى افعال القلوب و نظائرها: اين مقصد شامل مباحث كلى حول علم، اختلاف علوم، اراده، لذت و ألم، ماهيت قدرت، متعلق قدرت و... مى‌باشد كه مؤلف در 12 مسأله آنها را بيان كرده است. هر چند اكثر اين مباحث ذيل ديگر فصول به تفصيل بيان شده؛ مثلا مباحث مربوط به علم و قدرت ذيل علم و قدرت خداوند بحث شده است.
المقصد التاسع في افعال القلوب و نظائرها: اين مقصد شامل مباحث كلى حول علم، اختلاف علوم، اراده، لذت و ألم، ماهيت قدرت، متعلق قدرت و... مى‌باشد كه مؤلف در 12 مسأله آنها را بيان كرده است. هر چند اكثر اين مباحث ذيل ديگر فصول به تفصيل بيان شده؛ مثلا مباحث مربوط به علم و قدرت ذيل علم و قدرت خداوند بحث شده است.


المقصد العاشر فى التكليف: مؤلف طى 4 مسأله بحث مى‌كند، از شروط تكليف، ماهيت انسان، حسن تكليف و استحالۀ تكليف به ما لا يطاق.
المقصد العاشر في التكليف: مؤلف طى 4 مسأله بحث مى‌كند، از شروط تكليف، ماهيت انسان، حسن تكليف و استحالۀ تكليف به ما لا يطاق.


المقصد الحادى عشر فى الالطاف: مؤلف ذيل اين مقصد مباحث مربوط به الطاف را در 5 مسأله بيان مى‌كند و طى 4 مسأله ديگر صفات ازليه خداوند را بيان مى‌كند.
المقصد الحادى عشر في الالطاف: مؤلف ذيل اين مقصد مباحث مربوط به الطاف را در 5 مسأله بيان مى‌كند و طى 4 مسأله ديگر صفات ازليه خداوند را بيان مى‌كند.


المقصد الثانى عشر فى اعتراضات الخصوم فى التوحيد و العدل و الجواب عنها: مؤلف شبهاتى را كه حول توحيد و عدل خداوند شده در 6 مسأله بيان كرده به شبهاتى كه حول قدرت الهى و سميع و بصير بودن او، ارادۀ او، ابطال قديم بودن كلامش، ابطال رؤيت حضرت حق و شبهاتى كه حول حسن و قبح مطرح شده است، جواب مى‌دهد.
المقصد الثانى عشر في اعتراضات الخصوم في التوحيد و العدل و الجواب عنها: مؤلف شبهاتى را كه حول توحيد و عدل خداوند شده در 6 مسأله بيان كرده به شبهاتى كه حول قدرت الهى و سميع و بصير بودن او، ارادۀ او، ابطال قديم بودن كلامش، ابطال رؤيت حضرت حق و شبهاتى كه حول حسن و قبح مطرح شده است، جواب مى‌دهد.


المقصد الثالث عشر فى الوعد و الوعيد: مؤلف مباحث مربوط به آخرت را در 11 مسأله بيان كرده است.
المقصد الثالث عشر في الوعد و الوعيد: مؤلف مباحث مربوط به آخرت را در 11 مسأله بيان كرده است.


المقصد الرابع عشر فى النبوات: مؤلف طى 20 مسأله مباحث مربوط به نبوات را بيان كرده است، الا اين كه 6 مسأله از اين مسائل هيچ ربطى به نبوت ندارند؛ مثلا اثبات اعادۀ اجزاء بدن و يا بقاء جواهر و يا اجال و اسعار و ارزاق.
المقصد الرابع عشر في النبوات: مؤلف طى 20 مسأله مباحث مربوط به نبوات را بيان كرده است، الا اين كه 6 مسأله از اين مسائل هيچ ربطى به نبوت ندارند؛ مثلا اثبات اعادۀ اجزاء بدن و يا بقاء جواهر و يا اجال و اسعار و ارزاق.


المقصد الخامس عشر فى الامامة: مؤلف در اين مقصد مباحث مربوط به امامت را طى 11 مسأله بيان مى‌كند.
المقصد الخامس عشر في الامامة: مؤلف در اين مقصد مباحث مربوط به امامت را طى 11 مسأله بيان مى‌كند.


==ويژگيها و معايب کتاب==
==ويژگيها و معايب کتاب==
خط ۹۱: خط ۹۱:
1-احياء کتاب الياقوت: کتاب انوار الملكوت را مى‌توان احياءكننده اصلى کتاب الياقوت دانست و همين شرح توجه علماء را به اين کتاب افزايش داد.
1-احياء کتاب الياقوت: کتاب انوار الملكوت را مى‌توان احياءكننده اصلى کتاب الياقوت دانست و همين شرح توجه علماء را به اين کتاب افزايش داد.


2-حل معضلات متن: در كتب قديمى مغلق‌نويسى امرى معمول و متداول بود و کتاب الياقوت در بين آنها از اغلاق بيشترى برخوردار است. چنانكه مؤلف تصريح مى‌كند «الا انه صغير الحجم كثير العلم مستصعب على الفهم فى نهاية الايجاز و الاختصار بحيث يعجز عن تفهمه اكثر النظار».
2-حل معضلات متن: در كتب قديمى مغلق‌نويسى امرى معمول و متداول بود و کتاب الياقوت در بين آنها از اغلاق بيشترى برخوردار است. چنانكه مؤلف تصريح مى‌كند «الا انه صغير الحجم كثير العلم مستصعب على الفهم في نهاية الايجاز و الاختصار بحيث يعجز عن تفهمه اكثر النظار».


اما مؤلف با شرح تمامى نكات مشكل متن کتاب را از آن اغلاق خارج نموده است، طورى كه اگر بدون شرح انوار الملكوت به الياقوت نگاه شود، اكثر مطالب آن قابل فهم نخواهد بود.
اما مؤلف با شرح تمامى نكات مشكل متن کتاب را از آن اغلاق خارج نموده است، طورى كه اگر بدون شرح انوار الملكوت به الياقوت نگاه شود، اكثر مطالب آن قابل فهم نخواهد بود.
خط ۹۷: خط ۹۷:
3-اضافات و تكملۀ متن: مؤلف تنها به شرح متن اكتفاء نكرده است، بلكه در مواردى كه متن نياز به تكمله داشت، مطالبى را اضافه كرده است. شارح آراء و اقوالى را كه ماتن بدون بيان قائل آنها مطرح كرده است، بيان مى‌كند. او قائل به آراء و فرقى كه به اين آراء منتسب هستند را، معلوم مى‌كند.
3-اضافات و تكملۀ متن: مؤلف تنها به شرح متن اكتفاء نكرده است، بلكه در مواردى كه متن نياز به تكمله داشت، مطالبى را اضافه كرده است. شارح آراء و اقوالى را كه ماتن بدون بيان قائل آنها مطرح كرده است، بيان مى‌كند. او قائل به آراء و فرقى كه به اين آراء منتسب هستند را، معلوم مى‌كند.


4-نقد ماتن: مؤلف علاوه بر شرح متن گاه ماتن را نقد كرده است. او در مورد تمايز اعدام و ثبوت آنها مى‌گويد: «و هذه الدلالة يتمشى عند الشيخ ابى اسحق المصنف اما عندنا فلا بل الذى نقول ان الماهيات لو كانت ثابتة فى العدم لكانت اشتركت فيه و امتازت بخصوصياتها و ما به الاشتراك غير ما به الامتياز و لا نفى بالوجود الا ذلك الثبوت و التحقق فى الاعيان فتكون موجودة حال عدمها و هو محال» ....<ref>ص 50</ref>
4-نقد ماتن: مؤلف علاوه بر شرح متن گاه ماتن را نقد كرده است. او در مورد تمايز اعدام و ثبوت آنها مى‌گويد: «و هذه الدلالة يتمشى عند الشيخ ابى اسحق المصنف اما عندنا فلا بل الذى نقول ان الماهيات لو كانت ثابتة في العدم لكانت اشتركت فيه و امتازت بخصوصياتها و ما به الاشتراك غير ما به الامتياز و لا نفى بالوجود الا ذلك الثبوت و التحقق في الاعيان فتكون موجودة حال عدمها و هو محال» ....<ref>ص 50</ref>


5-تبعيت از حكماء: مؤلف گرچه در خيلى از مباحث از آراء متكلمين تبعيت كرده است، مثلا در تعريف جوهر و عرض و...؛ اما در مواردى از آراء آنها انتقاد كرده و همچون حكماء سخن گفته است. در مسأله زيادت وجود بر ماهيت ماتن همچون ديگر متكلمين قائل شده است كه وجود عين ماهيت مى‌باشد. مؤلف بعد از بيان كلام متكلمين و بيان ادلۀ آنها مى‌گويد:
5-تبعيت از حكماء: مؤلف گرچه در خيلى از مباحث از آراء متكلمين تبعيت كرده است، مثلا در تعريف جوهر و عرض و...؛ اما در مواردى از آراء آنها انتقاد كرده و همچون حكماء سخن گفته است. در مسأله زيادت وجود بر ماهيت ماتن همچون ديگر متكلمين قائل شده است كه وجود عين ماهيت مى‌باشد. مؤلف بعد از بيان كلام متكلمين و بيان ادلۀ آنها مى‌گويد:


«و التحقيق عندى فى هذا الباب ان الوجود زايد فى المفهوم لا فى الخارج و ليس الوجود حالا فى الماهية حلول السواد فى الجسم و أنما يكون الماهية محلاله من حيث هى هى لا باعتبار الوجود و لا باعتبار العدم و لا باعتبار عدمهما» ....<ref>ص 48</ref>
«و التحقيق عندى في هذا الباب ان الوجود زايد في المفهوم لا في الخارج و ليس الوجود حالا في الماهية حلول السواد في الجسم و أنما يكون الماهية محلاله من حيث هى هى لا باعتبار الوجود و لا باعتبار العدم و لا باعتبار عدمهما» ....<ref>ص 48</ref>




خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:




1-«اشراق اللاهوت فى نقد شرح الياقوت يا شرح انوار الملكوت فى شرح الياقوت»؛ اين کتاب تأليف پسر خواهر علامه حلى به نام سيد عميد الدين، عبدالمطلب بن سيد مجد الدين ابى الفوارس محمد بن على اعرجى حسينى حلى مى‌باشد. اين کتاب در زمان حيات علامه حلى نوشته شده است. به اين صورت كه ابتداء مى‌گويد قال مصنف الياقوت، بعد مى‌گويد قال الشارح، بعد شرح خود را مى‌آورد. اين کتاب با تحقيق آقاى على‌اكبر ضيائى در سال 1372 شمسى در قم به چاپ رسيده است.
1-«اشراق اللاهوت في نقد شرح الياقوت يا شرح انوار الملكوت في شرح الياقوت»؛ اين کتاب تأليف پسر خواهر علامه حلى به نام سيد عميد الدين، عبدالمطلب بن سيد مجد الدين ابى الفوارس محمد بن على اعرجى حسينى حلى مى‌باشد. اين کتاب در زمان حيات علامه حلى نوشته شده است. به اين صورت كه ابتداء مى‌گويد قال مصنف الياقوت، بعد مى‌گويد قال الشارح، بعد شرح خود را مى‌آورد. اين کتاب با تحقيق آقاى على‌اكبر ضيائى در سال 1372 شمسى در قم به چاپ رسيده است.


2-«منتخب انوار الملكوت فى شرح الياقوت» از اين کتاب اثرى در دست نيست. [[آقا بزرگ تهرانى]] در مورد اين کتاب مى‌گويد: «منتخب انوار الملكوت فى شرح الياقوت لبعض الافاضل من الشيعه عده بعض تلاميذ المجلسى الثانى مما ينبغى ان يدرج فى البحار كما ذكره فى آخر البحار» ....<ref>الذريعه ج 22 ص 376</ref>
2-«منتخب انوار الملكوت في شرح الياقوت» از اين کتاب اثرى در دست نيست. [[آقا بزرگ تهرانى]] در مورد اين کتاب مى‌گويد: «منتخب انوار الملكوت في شرح الياقوت لبعض الافاضل من الشيعه عده بعض تلاميذ المجلسى الثانى مما ينبغى ان يدرج في البحار كما ذكره في آخر البحار» ....<ref>الذريعه ج 22 ص 376</ref>


==نسخه‌شناسى==
==نسخه‌شناسى==
۶۱٬۱۸۹

ویرایش