۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '/ نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده' به '') |
جز (جایگزینی متن - ' فى ' به ' في ') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
وى در مراكش، مقر حكومت موحدون، به عنوان شيخ الشيوخ شناخته مىشد و چنانكه گفته شده است، با نفوذ در دربار موحدون به جاه و ثروت دست يافت. مدتى نيز به قضا اشتغال داشت، ولى در گيرودار پريشانىهاى سياسى دولت موحدون، مورد هتك حرمت قرار گرفت. به دنبال وفات المستنصر در 12 ذيحجه 620 و جدال شديد ميان سران و موحدون بر سر حكومت در نيمه اول621ق، به ناچار مراكش را به طور موقت ترك كرد، اما چندى بعد به آنجا بازگشت و به قضاى شهر سجلماسه منصوب گرديد و با اينكه هنوز وضع متزلزلى داشت تا هنگام مرگ در اين سمت باقى بود. | وى در مراكش، مقر حكومت موحدون، به عنوان شيخ الشيوخ شناخته مىشد و چنانكه گفته شده است، با نفوذ در دربار موحدون به جاه و ثروت دست يافت. مدتى نيز به قضا اشتغال داشت، ولى در گيرودار پريشانىهاى سياسى دولت موحدون، مورد هتك حرمت قرار گرفت. به دنبال وفات المستنصر در 12 ذيحجه 620 و جدال شديد ميان سران و موحدون بر سر حكومت در نيمه اول621ق، به ناچار مراكش را به طور موقت ترك كرد، اما چندى بعد به آنجا بازگشت و به قضاى شهر سجلماسه منصوب گرديد و با اينكه هنوز وضع متزلزلى داشت تا هنگام مرگ در اين سمت باقى بود. | ||
تأليف مهم او «الوهم و الايهام الواقعين | تأليف مهم او «الوهم و الايهام الواقعين في کتاب الاحكام» است كه نقدى مىباشد بر کتاب «الاحكام الكبرى» از ابن خراط. | ||
كار او در «الوهم و الايهام» پس از وى توسط محمد بن يحيى ابن مواق در کتاب «المآخذ الحفال السامية» و سپس توسط ابن رُشيد سبتى دنبال گرديد و محمد بنعبدالملك مراكشى اين دو اثر ابن قطان و ابن مواق را در کتابى تلفيق نمود. به گفته غبرينى کتاب الوهم و الايهام از همان سده 7ق13/م به مشرق نيز رسيده و مورد توجه مؤلفان واقع شده است. | كار او در «الوهم و الايهام» پس از وى توسط محمد بن يحيى ابن مواق در کتاب «المآخذ الحفال السامية» و سپس توسط ابن رُشيد سبتى دنبال گرديد و محمد بنعبدالملك مراكشى اين دو اثر ابن قطان و ابن مواق را در کتابى تلفيق نمود. به گفته غبرينى کتاب الوهم و الايهام از همان سده 7ق13/م به مشرق نيز رسيده و مورد توجه مؤلفان واقع شده است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
1. الاقناع | 1. الاقناع في مسائل الاجماع | ||
2. برنامج، كه در آن مشايخ خود را ذكر كرده و گويا در اختيار برخى مؤلفان سده 11ق قرار داشته است. | 2. برنامج، كه در آن مشايخ خود را ذكر كرده و گويا در اختيار برخى مؤلفان سده 11ق قرار داشته است. | ||
3. مقالة | 3. مقالة في الاوزان | ||
4. النزاع | 4. النزاع في القياس | ||
5. النظر | 5. النظر في احكام النظر، كه توسط احمد بنقاسم قباب اختصار شده است. | ||
درباره انتساب کتاب «نظم الجمان» كه از مهمترين منابع تاريخ مغرب در سده 6ق12/م محسوب مىشود و در 1848م دوزى قسمتهايى از آن را همراه البيان المغرب ابن عذارى منتشر كرده است، بايد با ديده تأمل نگريست. اين کتاب گرچه از منابع ابن عذارى در تأليف البيان المغرب بوده، ولى وى نام كامل «ابنقطان» مؤلف نظم الجمان را نياورده است. | درباره انتساب کتاب «نظم الجمان» كه از مهمترين منابع تاريخ مغرب در سده 6ق12/م محسوب مىشود و در 1848م دوزى قسمتهايى از آن را همراه البيان المغرب ابن عذارى منتشر كرده است، بايد با ديده تأمل نگريست. اين کتاب گرچه از منابع ابن عذارى در تأليف البيان المغرب بوده، ولى وى نام كامل «ابنقطان» مؤلف نظم الجمان را نياورده است. |
ویرایش