۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،خ' به '، خ') |
جز (جایگزینی متن - 'بررسي' به 'بررسی') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
ديگر اين كه با تكيه بر اطلاعات تاريخي و آگاهىهاي باستان شناسي خويش و همچنين با بهرهگيري از داستانهاي عاميانه و باورهاي افسانهاي - تاريخي مردم منطقه توانسته ضمن توصيف دقيق آثار و بناهاي باستاني مجموعهاي اعتقادات تاريخي مردمان اين نواحي را نيز جمعآوري نمايد. | ديگر اين كه با تكيه بر اطلاعات تاريخي و آگاهىهاي باستان شناسي خويش و همچنين با بهرهگيري از داستانهاي عاميانه و باورهاي افسانهاي - تاريخي مردم منطقه توانسته ضمن توصيف دقيق آثار و بناهاي باستاني مجموعهاي اعتقادات تاريخي مردمان اين نواحي را نيز جمعآوري نمايد. | ||
از آن جايي كه نقد و | از آن جايي كه نقد و بررسی چنين كتاب حجيم(بالغ بر 848 صفحه مطلب) و متنوعي مستلزم داشتن تخصص و تسلط كافي بر موضوع و شناخت جامع از مناطق ياد شده مىباشد،چند فصل از فصول دوازده گانه كتاب را كه به دلايلي از ويژگي خاصي برخوردارند را انتخاب و به نقد و بررسی آن ميپرازيم. اين دو فصل عبارتند از: | ||
نويسنده در فصول چهارم و پنجم - كه از يك طرف بيشترين صفحات كتاب را به خود اختصاص داده و از طرف ديگر مناطقي كه داراي پيشينه مشترك تاريخي هستند را شامل مىشود- به ذكر جغرافياي تاريخي و توصيف آثار باستاني منطقه بهبهان و كهگيلويه و ممسني مىپردازد. | نويسنده در فصول چهارم و پنجم - كه از يك طرف بيشترين صفحات كتاب را به خود اختصاص داده و از طرف ديگر مناطقي كه داراي پيشينه مشترك تاريخي هستند را شامل مىشود- به ذكر جغرافياي تاريخي و توصيف آثار باستاني منطقه بهبهان و كهگيلويه و ممسني مىپردازد. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
چناچه قبل از اين يادآور شديم، نويسنده در تقسيمبندي مناطق خوزستان،"كهگيلويه و ممسني" را امتداد جغرافيايي كوهستان خوزستان و همچنين "بهگواذ و ارگان" را امتدار دشت خوزستان دانسته و بر اساس آن به ذكر جغرافياي تاريخي و توصيف آثار باستاني اين مناطق پرداخته است. وي در برقراري ارتباط بين خوزستان، كهگيلويه و ممسني به اين بسنده ننموده و در جايي ديگر طي يك اظهار نظر صريح كهگيلويه و ممسني را از جهات مختلف جزيي از خاك خوزستان دانسته و مىنويسد: «چون كهگيلويه و شولستان فهليان و ممسني بنا بر سنت جغرافياي قديمي ايران از ديرباز به جهت اقليم و آب و خاك و ارتباطات اجتماعي و اداري و حوادث تاريخي جزء سرزمين خوزستان محسوب مىشده است...». | چناچه قبل از اين يادآور شديم، نويسنده در تقسيمبندي مناطق خوزستان،"كهگيلويه و ممسني" را امتداد جغرافيايي كوهستان خوزستان و همچنين "بهگواذ و ارگان" را امتدار دشت خوزستان دانسته و بر اساس آن به ذكر جغرافياي تاريخي و توصيف آثار باستاني اين مناطق پرداخته است. وي در برقراري ارتباط بين خوزستان، كهگيلويه و ممسني به اين بسنده ننموده و در جايي ديگر طي يك اظهار نظر صريح كهگيلويه و ممسني را از جهات مختلف جزيي از خاك خوزستان دانسته و مىنويسد: «چون كهگيلويه و شولستان فهليان و ممسني بنا بر سنت جغرافياي قديمي ايران از ديرباز به جهت اقليم و آب و خاك و ارتباطات اجتماعي و اداري و حوادث تاريخي جزء سرزمين خوزستان محسوب مىشده است...». | ||
اين نظر استاد اقتداري به دليل تأثير بسزاي آن در مطالعات و پژوهشهاي اين منطقه درخور | اين نظر استاد اقتداري به دليل تأثير بسزاي آن در مطالعات و پژوهشهاي اين منطقه درخور بررسی و تجزيه و تحليل بيشتري است. چنانچه ملاحظه گرديد، نظريه ياد شده بر سه محور اساسي بنا نهاده شده است. اين سه محور كه با توجه به آنها كهگيلويه جزيي از استان خوزستان دانسته شده است؛ عبارتند از: 1- ارتباط جغرافيايي 2- ارتباط تاريخي(اداري-سياسي) 3- ارتباط اجتماعي. | ||
اكثر منابع جغرافيايي(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنتهاي جغرافيايي آنان هستيم در تقسيمبندىهاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل | اكثر منابع جغرافيايي(متقدم و متأخر) كه ما وارث سنتهاي جغرافيايي آنان هستيم در تقسيمبندىهاي خود كهگيلويه را به عنوان يك واحد مستقل بررسی نموده و يا آن را جزيي از فارس دانستهاند. ديگر آنكه هر چند به كهگيلويه همواره بر استانهاي جنوب تأثيرگذار بوده و از آن تأثيرپذير بوده است، با اين حال به لحاظ اداري - سياسي كمتر دورهاي را مىتوان يافت كه كهگيلويه به خوزستان تعلق يافته باشد. در مجموع منطقه كهگيلويه و ممسني به دليل واقع شدن در نزديكي خوزستان با آن ارتباط نزديكي داشته، اما اين ارتباط در حدي نبوده كه بر اساس آن بتوان كهگيلويه و ممسني را به لحاظ جغرافيايي، تاريخي(اداري- سياسي) و اجتماعي جزيي از خوزستان به شمار آورد. | ||
از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم تاريخي را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد | از ديگر نكات قابل ذكر، تقسيمات مناطق است. نويسنده يك واحد(سرزمين) منسجم تاريخي را چند پاره نموده و آنها را در فصول مختلف مورد بررسی قرار داده است. به عنوان مثال مناطقي؛ همچون آسك، هنديجان، ريو اردشير كه جزيي از ولايت ارجان به حساب مىآمدهاند، از فصل پنجم جدا و در فصل ششم جاي داده شدهاند. اين تقسيمبندي هر چند به جهت بررسی دقيقتر مناطق صورت پذيرفته با اين حال باعث پديد آمدن اشكالاتي نيز گرديده است. | ||
دو فصل آخر كتاب با فصول ديگر به لحاظ ساختار تفاوت دارد. در فصل يازدهم موقعيت جغرافيايي و ويژگىهاي كليه بندرهاي خوزستان تشريح شده است. در دوازدهم نيز راههاي باستاني زميني و دريايي و رودخانهاي خوزستان تشريح شده است. | دو فصل آخر كتاب با فصول ديگر به لحاظ ساختار تفاوت دارد. در فصل يازدهم موقعيت جغرافيايي و ويژگىهاي كليه بندرهاي خوزستان تشريح شده است. در دوازدهم نيز راههاي باستاني زميني و دريايي و رودخانهاي خوزستان تشريح شده است. |
ویرایش