۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'الحصون المنيعة في الرد علی أورده [في دفع ما أورده] صاحب المنار في حق الشيعة' به 'الحصون المنيعة في الرد علی أورده [في دفع ما أورده] صاحب المنار في حق الشيعة ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
زندگینامه مؤلف در مقدمه محقق آمده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9 تا 15</ref> | زندگینامه مؤلف در مقدمه محقق آمده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص9 تا 15</ref> | ||
مؤلف در فصل اول کتابش به نظرات سید محسن امین در رساله «الحصون المنيعة» تاخته (نمونههایی از آن در صفحه 39 ذکر شده است) و مطالبی از آن را نقد کرده است. | مؤلف در فصل اول کتابش به نظرات [[امین، محسن|سید محسن امین]] در رساله «الحصون المنيعة» تاخته (نمونههایی از آن در صفحه 39 ذکر شده است) و مطالبی از آن را نقد کرده است. | ||
ایشان در جواب سید محسن امین مبنی بر اینکه: «مسلمانان بعد از قتل خلیفه سوم، به دو گروه عثمانی و علوی تقسیم شدند و در طول زمان علی(ع) و اولاد وی مغلوب شدند و سب آن حضرت بر منابر رسم شد... سپس علویها که منتسب به اهلبیت بودند، به شیعه معروف شدند و غیر آنان سنی خوانده شدند و دو نام پیشین (علوی و عثمانی) منسوخ گردید»، میگوید: این تقسیمبندی، صحیح و مطابق واقع نمیباشد و صراحت در این دارد که دشمنان اهلبیت که عثمانی خوانده میشدند، همانها سنی خوانده شدند؛ درحالیکه اهل سنت معتقدند که علی بن ابیطالب، امام برحق پس از عثمان است و معاویه علیه او، بغی و سرکشی نمود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40 تا 42</ref> | ایشان در جواب [[امین، محسن|سید محسن امین]] مبنی بر اینکه: «مسلمانان بعد از قتل خلیفه سوم، به دو گروه عثمانی و علوی تقسیم شدند و در طول زمان علی(ع) و اولاد وی مغلوب شدند و سب آن حضرت بر منابر رسم شد... سپس علویها که منتسب به اهلبیت بودند، به شیعه معروف شدند و غیر آنان سنی خوانده شدند و دو نام پیشین (علوی و عثمانی) منسوخ گردید»، میگوید: این تقسیمبندی، صحیح و مطابق واقع نمیباشد و صراحت در این دارد که دشمنان اهلبیت که عثمانی خوانده میشدند، همانها سنی خوانده شدند؛ درحالیکه اهل سنت معتقدند که علی بن ابیطالب، امام برحق پس از عثمان است و معاویه علیه او، بغی و سرکشی نمود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص40 تا 42</ref> | ||
از اشکالات دیگری که بر نوشته سید محسن امین در این کتاب نقل شده این است که: «وی میگوید: قرآن، کلام خداست که بر پیامبرش نازل شده و قطعیالسند میباشد؛ چراکه همه مسلمانان اتفاق نظر دارند بر اینکه آنچه به نام قرآن بین دو جلد وجود دارد، از طرف خداوند فرود آمده است»؛ درحالیکه شیعه رافضی، قائل به تحریف به نقصان است و میگویند که حضرت مهدی با قرآن جدید میآید<ref>ر.ک: همان، ص43</ref> | از اشکالات دیگری که بر نوشته [[امین، محسن|سید محسن امین]] در این کتاب نقل شده این است که: «وی میگوید: قرآن، کلام خداست که بر پیامبرش نازل شده و قطعیالسند میباشد؛ چراکه همه مسلمانان اتفاق نظر دارند بر اینکه آنچه به نام قرآن بین دو جلد وجود دارد، از طرف خداوند فرود آمده است»؛ درحالیکه شیعه رافضی، قائل به تحریف به نقصان است و میگویند که حضرت مهدی با قرآن جدید میآید<ref>ر.ک: همان، ص43</ref> | ||
فصل دوم کتاب ردیه از طرف محمود شکری آلوسی (1857-1924) بر کتاب «الحصون المنيعة» است. | فصل دوم کتاب ردیه از طرف محمود شکری آلوسی (1857-1924) بر کتاب «الحصون المنيعة» است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
در این ردیه اشکالاتی (که بسیاری از آنها دروغ است) بر شیعه وارد شده است که با انگیزه ادعایی مؤلف قابل جمع نمیباشد. | در این ردیه اشکالاتی (که بسیاری از آنها دروغ است) بر شیعه وارد شده است که با انگیزه ادعایی مؤلف قابل جمع نمیباشد. | ||
محمود شکری در این ردیه، اشکالاتی را که سید محسن امین بر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] وارد کرده است، جواب میدهد<ref>ر.ک: همان، ص60 تا 85</ref> اساسا بخش اعظم ردیه به همین امر اختصاص یافته است. | محمود شکری در این ردیه، اشکالاتی را که [[امین، محسن|سید محسن امین]] بر [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] وارد کرده است، جواب میدهد<ref>ر.ک: همان، ص60 تا 85</ref> اساسا بخش اعظم ردیه به همین امر اختصاص یافته است. | ||
در پایان کتاب، زندگینامه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] ذکر شده است. | در پایان کتاب، زندگینامه [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] ذکر شده است. | ||
بنای محمد شکری در این ردیه بر این بوده است که اشکالاتی را که سید محسن امین بر وهابیت وارد کرده، جواب دهد، ولی بااینحال، در این ردیه جای پاسخ به اشکالات را خالی میبینیم و نویسنده را میبینیم که همچون انسانی بیپناه و درمانده از جواب، پاسخ را به خدا واگذار کرده است<ref>ر.ک: همان: ص97</ref> | بنای محمد شکری در این ردیه بر این بوده است که اشکالاتی را که [[امین، محسن|سید محسن امین]] بر وهابیت وارد کرده، جواب دهد، ولی بااینحال، در این ردیه جای پاسخ به اشکالات را خالی میبینیم و نویسنده را میبینیم که همچون انسانی بیپناه و درمانده از جواب، پاسخ را به خدا واگذار کرده است<ref>ر.ک: همان: ص97</ref> | ||
کاری که محمد شکری و محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] در این کتاب بهخوبی از عهده آن برآمدهاند، شبههپراکنی فراوان نسبت به شیعه است؛ برخی از آنها بهاختصار چنین است: | کاری که محمد شکری و محمد [[رضا، محمد رشید|رشید رضا]] در این کتاب بهخوبی از عهده آن برآمدهاند، شبههپراکنی فراوان نسبت به شیعه است؛ برخی از آنها بهاختصار چنین است: |
ویرایش