۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'محدث نوری' به 'محدث نوری ') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در مقدمه ضمن اشاره به موضوع کتاب، این نکته بیان شده است که: «در میان شیعه روز اربعین سيدالشهداء(ع) که روز بیستم صفر است، شهرت بسیار دارد و عموما آن روز را روز ورود اهلبیت(ع) پس از خلاصی از اسارت شام به کربلا میدانند و از ائمه اهلبیت(ع) زیارت مخصوصی برای آن روز وارد شده و از علمای امامیه تا قرن هفتم هجری شبهه و اشکالی در این موضوع دیده نشده است و اول کسی که شبهه کرده غیر از سید اجل اعظم سید رضیالدین علی بن طاووس حسنی (قدسسره) در کتاب اقبال سراغ نداریم» ....<ref>مقدمه، ص2</ref> | در مقدمه ضمن اشاره به موضوع کتاب، این نکته بیان شده است که: «در میان شیعه روز اربعین سيدالشهداء(ع) که روز بیستم صفر است، شهرت بسیار دارد و عموما آن روز را روز ورود اهلبیت(ع) پس از خلاصی از اسارت شام به کربلا میدانند و از ائمه اهلبیت(ع) زیارت مخصوصی برای آن روز وارد شده و از علمای امامیه تا قرن هفتم هجری شبهه و اشکالی در این موضوع دیده نشده است و اول کسی که شبهه کرده غیر از سید اجل اعظم سید رضیالدین علی بن طاووس حسنی (قدسسره) در کتاب اقبال سراغ نداریم» ....<ref>مقدمه، ص2</ref> | ||
یکی از شبهات موجود در حوزه تاریخ اسلام، این است که آیا کاروان اسرای کربلا و خاندان مطهر حضرت سيدالشهداء(ع) در بازگشت از شام، در نخستین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده نینوا بازگشتهاند یا نه؟ در بیان اهمیت این بحث تاریخی، همین بس که نخستین بار دو تن از علمای طراز اول شیعه، [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]] در کتاب مشهور خود به نام «اللهوف علی قتلی الطفوف» و محدث نوری در کتاب «لؤلؤ و مرجان» در درستی مسئله ورود کاروان عاشورا در نخستین اربعین به سرزمین کربلا دچار تردید و ارائه شبهه شدند. بعدها این تردید به آثار شفاهی و کتبی شاگردان آن دو عالم برجسته راه یافت و بدینگونه مدخل مهمی در کتب دینی شیعه و حتی سنی برای بحث به وجود آمد ....<ref>ر.ک: صالح صدر، ابوالفضل، 1395</ref> | یکی از شبهات موجود در حوزه تاریخ اسلام، این است که آیا کاروان اسرای کربلا و خاندان مطهر حضرت سيدالشهداء(ع) در بازگشت از شام، در نخستین اربعین شهدای کربلا به صحرای تفتیده نینوا بازگشتهاند یا نه؟ در بیان اهمیت این بحث تاریخی، همین بس که نخستین بار دو تن از علمای طراز اول شیعه، [[ابن طاووس، علی بن موسی|سید بن طاووس]] در کتاب مشهور خود به نام «اللهوف علی قتلی الطفوف» و [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نوری]] در کتاب «لؤلؤ و مرجان» در درستی مسئله ورود کاروان عاشورا در نخستین اربعین به سرزمین کربلا دچار تردید و ارائه شبهه شدند. بعدها این تردید به آثار شفاهی و کتبی شاگردان آن دو عالم برجسته راه یافت و بدینگونه مدخل مهمی در کتب دینی شیعه و حتی سنی برای بحث به وجود آمد ....<ref>ر.ک: صالح صدر، ابوالفضل، 1395</ref> | ||
دلیل عمده آن دسته از علمایی که در این مسئله تردید داشتند و دارند، بعد مسافت میان سرزمین شام و عراق (دمشق و کربلا) میباشد. این افراد معتقدند چگونه ممکن است کاروان عاشورا در طول 40 روز، مسافت طولانی کربلا تا شام را در ضمن اقامت در برخی شهرهای بین راه سر کند و پس از مدتی توقف در شام، دوباره همان مسیر را بازگردد. بنابراین، کاروان عاشورا یا در بیستم صفر سال 62ق (یک سال پس از شهادت) وارد کربلا شده و یا در اربعین دوم حضرت سيدالشهداء(ع) (80 روز پس از شهادت) به آن مکان مقدس وارد آمده است ....<ref>همان</ref> | دلیل عمده آن دسته از علمایی که در این مسئله تردید داشتند و دارند، بعد مسافت میان سرزمین شام و عراق (دمشق و کربلا) میباشد. این افراد معتقدند چگونه ممکن است کاروان عاشورا در طول 40 روز، مسافت طولانی کربلا تا شام را در ضمن اقامت در برخی شهرهای بین راه سر کند و پس از مدتی توقف در شام، دوباره همان مسیر را بازگردد. بنابراین، کاروان عاشورا یا در بیستم صفر سال 62ق (یک سال پس از شهادت) وارد کربلا شده و یا در اربعین دوم حضرت سيدالشهداء(ع) (80 روز پس از شهادت) به آن مکان مقدس وارد آمده است ....<ref>همان</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
جالب اینکه وی عمدتاً با بهرهگیری از آثار علمای طراز اول تشیع، اثبات میکند که کاروان امام حسین(ع) در همان اربعین اول حضرت سيدالشهداء(ع) وارد کربلا شده است. او مینویسد: «کسی که در این اواخر بسیار پافشاری در شبهه و اشکال راجع به اربعین کرده و اصرار بر آن ورزیده، عبارت از علامه متبحر محدث حاج میرزا حسین نوری(ره) صاحب کتاب «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] الوسائل» است که در کتاب خود «لؤلؤ و مرجان» هرچه میتوانسته خواسته موضوع آمدن اسرای اهلبیت(ع) را در اربعین اول سال 61 هجرت نفی نماید، بلکه همت داشته که از محالات بشمارد و بعد از وی شاگردانش تبعا به استاد خودشان که طبعا در اینگونه امور و امثال آن پا فراتر میگذارند و شدت پیدا میکنند و از روی تعصب استاد و شاگردی در این صدد میشوند که ادعای استاد را به مرحله واقعی و حقیقت برسانند، موضوع اربعین اول را که اسرای اهلبیت(ع) به کربلا آمده باشند، از اکاذیب شمرده و آن دیگری آن را افسانه و از اساطیر به حساب آوردهاند» ....<ref>همان</ref> | جالب اینکه وی عمدتاً با بهرهگیری از آثار علمای طراز اول تشیع، اثبات میکند که کاروان امام حسین(ع) در همان اربعین اول حضرت سيدالشهداء(ع) وارد کربلا شده است. او مینویسد: «کسی که در این اواخر بسیار پافشاری در شبهه و اشکال راجع به اربعین کرده و اصرار بر آن ورزیده، عبارت از علامه متبحر محدث حاج میرزا حسین نوری(ره) صاحب کتاب «[[مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل|مستدرك]] الوسائل» است که در کتاب خود «لؤلؤ و مرجان» هرچه میتوانسته خواسته موضوع آمدن اسرای اهلبیت(ع) را در اربعین اول سال 61 هجرت نفی نماید، بلکه همت داشته که از محالات بشمارد و بعد از وی شاگردانش تبعا به استاد خودشان که طبعا در اینگونه امور و امثال آن پا فراتر میگذارند و شدت پیدا میکنند و از روی تعصب استاد و شاگردی در این صدد میشوند که ادعای استاد را به مرحله واقعی و حقیقت برسانند، موضوع اربعین اول را که اسرای اهلبیت(ع) به کربلا آمده باشند، از اکاذیب شمرده و آن دیگری آن را افسانه و از اساطیر به حساب آوردهاند» ....<ref>همان</ref> | ||
محدث نوری از جمله کسانی است که بازگشت اهلبیت(ع) را در همان اربعین بعید شمرده و اشکالات هفتگانهای در این موضوع مطرح کرده است که عبارتند از: | [[نوری، حسین بن محمدتقی|محدث نوری]] از جمله کسانی است که بازگشت اهلبیت(ع) را در همان اربعین بعید شمرده و اشکالات هفتگانهای در این موضوع مطرح کرده است که عبارتند از: | ||
# عدم تناسب زمان چهل روز، با حادثه رفتن به شام و برگشت به کربلا؛ | # عدم تناسب زمان چهل روز، با حادثه رفتن به شام و برگشت به کربلا؛ | ||
# سکوت منابع کهن تاریخی درباره بازگشت آنان به کربلا؛ | # سکوت منابع کهن تاریخی درباره بازگشت آنان به کربلا؛ |
ویرایش