پرش به محتوا

الرحلة إلی مصر و السودان و الحبشة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن‌بطوطه' به 'ابن‌بطوطه '
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره')
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌بطوطه' به 'ابن‌بطوطه ')
خط ۶۹: خط ۶۹:
نام اوليا چلبي را به مكتب جغرافي شناسان عرب بايد افزود، كتاب جالب و كم نظير او به مكتب قديم اسلامي وابسته است و اثري از آشنايي با انديشه‌هاي جغرافيايي اروپايي ندارد؛ و از اين لحاظ نقطه مقابل حاجي خليفه، معاصر كهنسال خويش است. اوليا چلبي از جمله كساني بود كه مسير قديم و نو را آشكار درهم آميخت.
نام اوليا چلبي را به مكتب جغرافي شناسان عرب بايد افزود، كتاب جالب و كم نظير او به مكتب قديم اسلامي وابسته است و اثري از آشنايي با انديشه‌هاي جغرافيايي اروپايي ندارد؛ و از اين لحاظ نقطه مقابل حاجي خليفه، معاصر كهنسال خويش است. اوليا چلبي از جمله كساني بود كه مسير قديم و نو را آشكار درهم آميخت.


مقايسه چلپي با ابن‌بطوطه دور از صحت نيست؛ ولي بايد دامنه سفرهاي او چون ابن‌بطوطه گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافيايي مسلماَ از ابن‌بطوطه مطلع‌تر و كتاب خوانده‌تر بوده و بيشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبي كه وي در ضمن گزارش خود از سفر به دست مى‌دهد، بسيار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولي در عوض از اسلاف خود مطالب جالبي مى‌آورد كه خالي از خرافات نيست؛ اما محيط تربيت او را به كمك آن مى‌توان شناخت. افراد خاندان وي معمولاَ عمر دراز داشته‌اند. جد او يكصد و چهل سال بزيست و پدرش، درويش محمد، جواهري دربار سلطان بود و در چند لشكركشي همراه سلطان سليمان قانوني بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگي درگذشت.
مقايسه چلپي با [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]]  دور از صحت نيست؛ ولي بايد دامنه سفرهاي او چون [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]]  گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافيايي مسلماَ از [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]]  مطلع‌تر و كتاب خوانده‌تر بوده و بيشتر از او منابع مكتوب به كار برده است. مطالبي كه وي در ضمن گزارش خود از سفر به دست مى‌دهد، بسيار پراكنده و ناهماهنگ است؛ ولي در عوض از اسلاف خود مطالب جالبي مى‌آورد كه خالي از خرافات نيست؛ اما محيط تربيت او را به كمك آن مى‌توان شناخت. افراد خاندان وي معمولاَ عمر دراز داشته‌اند. جد او يكصد و چهل سال بزيست و پدرش، درويش محمد، جواهري دربار سلطان بود و در چند لشكركشي همراه سلطان سليمان قانوني بود و به ده سلطان خدمت كرد و به سال 1648م/ 1058ق در سن 117 سالگي درگذشت.


سفرهاي او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطيه مي‌رفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدي خود را كه گزارش چهل و يك سال سفر را غالبا به شكل يادداشت روزانه نيز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وي به صورت قصه‌هاي مفصل در آمده كه ضمن آن از سختى‌ها و تجربه‌هاي سفر سخن مي‌گويد. از مايه‌هاي تخيلي نيز به دور نيست. از دقتي كم نظير برخوردار است كه از روي آن مي‌توان خط سيرش را كه گاه در لباس امام جماعت يا مؤذن سپاه و زماني چون دبير بزرگان دربار و گاهي چون فرستاده خاص آنان به پايتخت سفر مي‌كرده، دنبال كنيم. سفر او را به ايران، قفقاز، بغداد، سوريه، مكه، مصر، جنوب روسيه، بوسني، اتريش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانيد. آخرين تاريخي كه در سفرنامه وي آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مى‌توان فرض كرد كه كمي پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات يافته و چون ديگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است.
سفرهاي او از سال 1631م/ 1041ق، كه به گردش در محلات و حومه قسطنطيه مي‌رفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدي خود را كه گزارش چهل و يك سال سفر را غالبا به شكل يادداشت روزانه نيز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وي به صورت قصه‌هاي مفصل در آمده كه ضمن آن از سختى‌ها و تجربه‌هاي سفر سخن مي‌گويد. از مايه‌هاي تخيلي نيز به دور نيست. از دقتي كم نظير برخوردار است كه از روي آن مي‌توان خط سيرش را كه گاه در لباس امام جماعت يا مؤذن سپاه و زماني چون دبير بزرگان دربار و گاهي چون فرستاده خاص آنان به پايتخت سفر مي‌كرده، دنبال كنيم. سفر او را به ايران، قفقاز، بغداد، سوريه، مكه، مصر، جنوب روسيه، بوسني، اتريش، مجارستان، و بلكه به عمق آلمان و محتملاََ به هلند و سوئد و لهستان كشانيد. آخرين تاريخي كه در سفرنامه وي آمده است، سال 1678م/ 1089ق است و مى‌توان فرض كرد كه كمي پس از آن و به سال 1679م/ 1090ق وفات يافته و چون ديگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است.


پس از حاجي خليفه كه بزرگترين جغرافى‌شناس قرن هفدهم ميلادي/ يازدهم هجري در شرق مى‌باشد، چلپي به عنوان شخصيت دوم در اين قلمرو شناخته مى‌شود و برخي او را "ابن‌بطوطه ترك" ناميده‌اند. سياحتنامه وي، حاصل اين اسفار و بزرگترين مجموعه سفرنامه‌اي تركي است كه تاكنون همه يا بخش‌هايي از آن به ده زبان برگردان شده است.
پس از حاجي خليفه كه بزرگترين جغرافى‌شناس قرن هفدهم ميلادي/ يازدهم هجري در شرق مى‌باشد، چلپي به عنوان شخصيت دوم در اين قلمرو شناخته مى‌شود و برخي او را "[[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]]  ترك" ناميده‌اند. سياحتنامه وي، حاصل اين اسفار و بزرگترين مجموعه سفرنامه‌اي تركي است كه تاكنون همه يا بخش‌هايي از آن به ده زبان برگردان شده است.


علاقه شخصي چلبي چنان بود كه درباره هر چيز، به دنبال دانش بى‌اندازه بود و تا آخر كار مى‌رفت و حتي به خيال بافي هم مى‌افتاد. وي مطيع فرهنگ خودي بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافي داشت و با همين اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجى‌ها مى‌رفت و كارهاي آنان را ثبت مي‌كرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وي به كليساها مى‌رفت و متون مسيحيان را رونويسي مى‌كرد. حتي در خانه‌اش براي آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مى‌كرد و دوستى‌اش را با آنان دوام مى‌بخشيد. وي براي اين‌گونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، بايد تحمّل زيادي مى‌كرد. اخبار غيبي، رؤياهاي شگفت، ستايش از خود يا نقل عجايب و غرايب را براي آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در اين كتاب جايگاه بالايي دارد و روح كتاب بر اين اساس است.
علاقه شخصي چلبي چنان بود كه درباره هر چيز، به دنبال دانش بى‌اندازه بود و تا آخر كار مى‌رفت و حتي به خيال بافي هم مى‌افتاد. وي مطيع فرهنگ خودي بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس كافي داشت و با همين اعتماد بود كه نزد اجانب و خارجى‌ها مى‌رفت و كارهاي آنان را ثبت مي‌كرد و در ضمن موضع مسلّط خود را داشت. وي به كليساها مى‌رفت و متون مسيحيان را رونويسي مى‌كرد. حتي در خانه‌اش براي آن دسته افراد، شراب و مخدّرات آماده مى‌كرد و دوستى‌اش را با آنان دوام مى‌بخشيد. وي براي اين‌گونه برخوردها كه با آن دسته از افراد داشت، بايد تحمّل زيادي مى‌كرد. اخبار غيبي، رؤياهاي شگفت، ستايش از خود يا نقل عجايب و غرايب را براي آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب كند. طنز در اين كتاب جايگاه بالايي دارد و روح كتاب بر اين اساس است.
خط ۷۹: خط ۷۹:
نكته ديگري كه بايد بدان توجه داشت، اين است كه در اين سياحتنامه، معلومات فراواني در تاريخ و جغرافيا مى‌توان به دست آورد؛ اما مهمترين چيز، بيان ذهنيت آن روز عثماني، به خصوص نسبت به كشورهاي خارجي است كه به طور كامل براي ما تصوير كرده است. وي به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونه‌اي سخن مي‌گويد، كه اكنون ما مى‌توانيم سطح علماي و مدارس آنان را دريابيم.
نكته ديگري كه بايد بدان توجه داشت، اين است كه در اين سياحتنامه، معلومات فراواني در تاريخ و جغرافيا مى‌توان به دست آورد؛ اما مهمترين چيز، بيان ذهنيت آن روز عثماني، به خصوص نسبت به كشورهاي خارجي است كه به طور كامل براي ما تصوير كرده است. وي به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونه‌اي سخن مي‌گويد، كه اكنون ما مى‌توانيم سطح علماي و مدارس آنان را دريابيم.


به نظر مى‌رسد او هم مانند ابن‌بطوطه و ابن‌جبير، تدوين نهايي سياحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخي بخش‌ها را همان لحظه نوشته است. البته نوشته‌ها همه از خودِ اوست، نه كس ديگر و به همين دليل زباني روان و مردمي دارد. در اين كتاب، از هنر تصويرگري قصه‌اي استفاده شده است. وي در اين وصف‌ها گاه از منابعي استفاده كرده كه از برخي نام برده و از برخي ديگر نام نمى‌برد. در اين‌باره تحقيقاتي هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان يا استاداني يا حتي منابع رسمي اطلاعاتي گرفته باشد. در سياحتنامه شاهديم كه حاكمان شهر معمولاً از وي استقبال گرمي صورت داده و او را ميزباني كرده‌اند.
به نظر مى‌رسد او هم مانند [[ابن بطوطه، محمد بن عبدالله|ابن‌بطوطه]]  و ابن‌جبير، تدوين نهايي سياحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخي بخش‌ها را همان لحظه نوشته است. البته نوشته‌ها همه از خودِ اوست، نه كس ديگر و به همين دليل زباني روان و مردمي دارد. در اين كتاب، از هنر تصويرگري قصه‌اي استفاده شده است. وي در اين وصف‌ها گاه از منابعي استفاده كرده كه از برخي نام برده و از برخي ديگر نام نمى‌برد. در اين‌باره تحقيقاتي هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر، از بزرگان يا استاداني يا حتي منابع رسمي اطلاعاتي گرفته باشد. در سياحتنامه شاهديم كه حاكمان شهر معمولاً از وي استقبال گرمي صورت داده و او را ميزباني كرده‌اند.


مهم‌ترين ويژگي اين كتاب، ثبت عقايد عاميانه است. وي هر آنچه را از مردم درباره جايي مى‌شنيده، ثبت مى‌كرده است. اين باور، بسا كه در طول زمان به هر دليل از ميان رفته باشد. اين اثر دايرة المعارف شگفت است، كه به نوعي مي‌توان آن را با سفرنامه شاردن مقايسه كرد.
مهم‌ترين ويژگي اين كتاب، ثبت عقايد عاميانه است. وي هر آنچه را از مردم درباره جايي مى‌شنيده، ثبت مى‌كرده است. اين باور، بسا كه در طول زمان به هر دليل از ميان رفته باشد. اين اثر دايرة المعارف شگفت است، كه به نوعي مي‌توان آن را با سفرنامه شاردن مقايسه كرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش