۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كمالالدين' به 'كمالالدين') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
سده هشتم: اين كتاب، با نام «الحقائق الراهنة في المائة الثامنة»، شامل دانشمندان شيعه در سده هشتم است<ref>ر.ك: همان، ص126-128</ref> | سده هشتم: اين كتاب، با نام «الحقائق الراهنة في المائة الثامنة»، شامل دانشمندان شيعه در سده هشتم است<ref>ر.ك: همان، ص126-128</ref> | ||
مرحله سوم: اين مرحلهاى است كه آقاى دكتر [[منزوی، علی نقی|علىنقى منزوى]] | مرحله سوم: اين مرحلهاى است كه آقاى دكتر [[منزوی، علی نقی|علىنقى منزوى]] در سال 1354ش، از بيروت به تهران بازمىگردد و در سمت استادى دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، مشغول به كار شده و چاپ و نشر بقيه مجلّدات طبقات را در تهران به ترتيب زير آغاز مىكند: | ||
سده نهم: اين بخش، با نام «الضياء اللامع في القرن التاسع»، شامل احوال برخى از دانشمندان شيعى در قرن نهم هجرى است. | سده نهم: اين بخش، با نام «الضياء اللامع في القرن التاسع»، شامل احوال برخى از دانشمندان شيعى در قرن نهم هجرى است. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
اول: معيارهاى نويسنده در ترجيح شيعه بودن صاحبان ترجمه: | اول: معيارهاى نويسنده در ترجيح شيعه بودن صاحبان ترجمه: | ||
الف)- استدلال به شعر: يكى از معيارهاى محقق تهرانى براى اثبات تشيع صاحبان ترجمه، تتبع و تحليل اشعار آنهاست؛ زيرا شعر تا حد زيادى عقيده شاعر را نشان مىدهد؛ بهعنوان مثال، ضمن شرح حال عامر بن عامر بصرى براى اثبات تشيع او، به بيتى كه درباره امام زمان(عج) آورده استناد مىكند و تشيع على بن حسين حلى را از عبارت [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] | الف)- استدلال به شعر: يكى از معيارهاى محقق تهرانى براى اثبات تشيع صاحبان ترجمه، تتبع و تحليل اشعار آنهاست؛ زيرا شعر تا حد زيادى عقيده شاعر را نشان مىدهد؛ بهعنوان مثال، ضمن شرح حال عامر بن عامر بصرى براى اثبات تشيع او، به بيتى كه درباره امام زمان(عج) آورده استناد مىكند و تشيع على بن حسين حلى را از عبارت [[شوشتری، نورالله بن شریفالدین|قاضى نورالله شوشترى]] در كتاب «مجالس المؤمنين» مىآورد كه قاضى گويد: على بن حسين حلى، از شاعران فاضل متأخر است كه قصائدى در مدح اهلبيت(ع) دارد<ref>ر.ك: العوادى، امجد رسول محمد، 1390، ص202</ref> | ||
ب)- استدلال به دعاى «صلوات بر محمد و آل محمد»؛ بهعنوان مثال: | ب)- استدلال به دعاى «صلوات بر محمد و آل محمد»؛ بهعنوان مثال: | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
ج)- استناد به كتابهاى اهل تسنن: ايشان در مواردى براى تشيع صاحبان ترجمه، به منابع اهل تسنن استناد مىكند؛ بهعنوان نمونه: | ج)- استناد به كتابهاى اهل تسنن: ايشان در مواردى براى تشيع صاحبان ترجمه، به منابع اهل تسنن استناد مىكند؛ بهعنوان نمونه: | ||
1. در شرح حال ابراهيم بن على بن عيسى رازى از [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] | 1. در شرح حال ابراهيم بن على بن عيسى رازى از [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] در «لسان الميزان» نقل مىكند كه: «إنه شيخ من الشيعة». | ||
2. در شرح حال احمد بن عبدالله بن احمد وراق از [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] در «انساب» نقل مىكند كه درباره صاحب ترجمه گويد: «إنه رافضي مشهور». | 2. در شرح حال احمد بن عبدالله بن احمد وراق از [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] در «انساب» نقل مىكند كه درباره صاحب ترجمه گويد: «إنه رافضي مشهور». | ||
3. در شرح حال ابراهيم بن محمد بن عرفه بهصراحت مىگويد: «[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] | 3. در شرح حال ابراهيم بن محمد بن عرفه بهصراحت مىگويد: «[[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]] در «لسان الميزان» آورده كه در او تمايلى به تشيع بود»<ref>ر.ك: همان</ref> | ||
د)- صاحب ترجمه در طريق روايتى فقهاى شيعه باشد: در شمار ادله براى تشيع يك دانشور، آوردهاند كه: يكى از فقهاى بزرگ اماميه از او روايت كند، يا او از يك فقه بزرگ شيعى روايت كند، يا شاگرد يكى از بزرگان شيعه باشد. تهرانى اين قرينه را به قرائن ديگر مىپيوندد تا تشيع دانشمندى را نتيجه بگيرد و در كتاب طبقات از او ياد كند؛ بهعنوان نمونه، تهرانى در شرح حال احمد بن محمد بن حسين بزاز تذكر مىدهد كه صدوق در «كمالالدين» از او روايت كرده است. همچنين در شرح حال حسن بن ابراهيم بن جعفر به اين نكته اشاره مىكند كه او از ابوعبدالله [[نعمانی، محمد بن ابراهیم|محمد بن ابراهيم نعمانى]] | د)- صاحب ترجمه در طريق روايتى فقهاى شيعه باشد: در شمار ادله براى تشيع يك دانشور، آوردهاند كه: يكى از فقهاى بزرگ اماميه از او روايت كند، يا او از يك فقه بزرگ شيعى روايت كند، يا شاگرد يكى از بزرگان شيعه باشد. تهرانى اين قرينه را به قرائن ديگر مىپيوندد تا تشيع دانشمندى را نتيجه بگيرد و در كتاب طبقات از او ياد كند؛ بهعنوان نمونه، تهرانى در شرح حال احمد بن محمد بن حسين بزاز تذكر مىدهد كه صدوق در «كمالالدين» از او روايت كرده است. همچنين در شرح حال حسن بن ابراهيم بن جعفر به اين نكته اشاره مىكند كه او از ابوعبدالله [[نعمانی، محمد بن ابراهیم|محمد بن ابراهيم نعمانى]] شاگرد [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] روايت كرده و [[شيخ مفيد]] نيز از او روايت كرده است<ref>ر.ك: همان، ص204</ref> | ||
ه)- صاحب ترجمه، كتابى درباره اهلالبيت(ع) نوشته باشد: اين قرينه دليلى بر تشيع صاحب ترجمه است؛ بهعنوان نمونه، محقق تهرانى در شرح حال احمد بن عبدالله [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]] اشاره مىكند كه او را آثارى درباره اهلبيت(ع) است<ref>ر.ك: همان</ref> | ه)- صاحب ترجمه، كتابى درباره اهلالبيت(ع) نوشته باشد: اين قرينه دليلى بر تشيع صاحب ترجمه است؛ بهعنوان نمونه، محقق تهرانى در شرح حال احمد بن عبدالله [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|ابونعيم اصفهانى]] اشاره مىكند كه او را آثارى درباره اهلبيت(ع) است<ref>ر.ك: همان</ref> |
ویرایش