۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام رضا(ع)' به 'امام رضا(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
«ذكر حوادثى كه پس از قتل مروان بر بنى اميه گذشت»، عنوان بخش ديگر كتاب است. جريان پراكنده شدن بنى اميه در ولايات و چگونگى تشكيل حكومت امويان در اندلس بهوسيله عبدالرحمن بن معاوية بن هشام بن عبدالملك بن مروان در سال 139ق و ادامه اين حكومت تا سال وفات مسعودى و مختصرى از تاريخ حكومت هريك از اين خلفا در اين بخش مورد مداقه قرار گرفته است ....<ref>همان، ص10</ref> | «ذكر حوادثى كه پس از قتل مروان بر بنى اميه گذشت»، عنوان بخش ديگر كتاب است. جريان پراكنده شدن بنى اميه در ولايات و چگونگى تشكيل حكومت امويان در اندلس بهوسيله عبدالرحمن بن معاوية بن هشام بن عبدالملك بن مروان در سال 139ق و ادامه اين حكومت تا سال وفات مسعودى و مختصرى از تاريخ حكومت هريك از اين خلفا در اين بخش مورد مداقه قرار گرفته است ....<ref>همان، ص10</ref> | ||
عناوين بعدى كتاب مربوط به تاريخ خلفاى بنى عباس از خلافت ابوالعباس سفاح تا خلافت مطيع مىباشد. آغاز روى كار آمدن عباسيان و دعوت آنان، تثبيت مقام وزارت، ولايتعهدى [[امام رضا(ع)]] | عناوين بعدى كتاب مربوط به تاريخ خلفاى بنى عباس از خلافت ابوالعباس سفاح تا خلافت مطيع مىباشد. آغاز روى كار آمدن عباسيان و دعوت آنان، تثبيت مقام وزارت، ولايتعهدى [[امام رضا(ع)]] و اخبار مربوط به ايران مانند تأسيس دولت طاهريان، قيام بابك خرمدين، قيام افشين و قيام صاحب الزنج همراه با شرح مختصرى از خلقوخوى خلفا، موضوعات مطروحه اين بخشها را تشكيل مىدهد ....<ref>همان</ref> | ||
از جمله ويژگىهاى اين كتاب، نوآورىهاى مسعودى در آن است. از جمله آنكه وى در جاىجاى اين اثر، چون زبانشناسى آگاه از ساختار زبانهايى چون فارسىِ باستان، سريانى، يونانى و رومى به بحث از ويژگىهاى اين زبانها، اشتقاق واژهها و معانىِ آنها پرداختهاست. وى از پسِ عبرى، عربى را از همه زبانها به سريانى نزديكتر و تفاوت اين دو زبان را اندك مىداند. او زبان سريانى را فاقد «فا» و شمار حروف و صداهاى خطى كه زرتشت پديد آورد و مجوسان آن را «كشن دبيره»؛ يعنى «نوشته همگان» گويند، يكصد و شصت و هر حرف و صدايى را داراى صورتى منفرد و مستقل دانسته است ....<ref>عسگرى، عليرضا، 1376، ص98</ref> | از جمله ويژگىهاى اين كتاب، نوآورىهاى مسعودى در آن است. از جمله آنكه وى در جاىجاى اين اثر، چون زبانشناسى آگاه از ساختار زبانهايى چون فارسىِ باستان، سريانى، يونانى و رومى به بحث از ويژگىهاى اين زبانها، اشتقاق واژهها و معانىِ آنها پرداختهاست. وى از پسِ عبرى، عربى را از همه زبانها به سريانى نزديكتر و تفاوت اين دو زبان را اندك مىداند. او زبان سريانى را فاقد «فا» و شمار حروف و صداهاى خطى كه زرتشت پديد آورد و مجوسان آن را «كشن دبيره»؛ يعنى «نوشته همگان» گويند، يكصد و شصت و هر حرف و صدايى را داراى صورتى منفرد و مستقل دانسته است ....<ref>عسگرى، عليرضا، 1376، ص98</ref> |
ویرایش