۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اميرالمؤمنين على(ع)' به 'اميرالمؤمنين على(ع) ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
نويسنده قول اهل سنت را در اين باره نقل و دلايل آنان را به اين شرح، ذكر كرده است: | نويسنده قول اهل سنت را در اين باره نقل و دلايل آنان را به اين شرح، ذكر كرده است: | ||
1. [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] | 1. [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] هيچ روايتى را قبول نمىكرد مگر آنكه دو عادل بر آن شهادت دهند. | ||
2. عمر ابوهريره را از مدينه تبعيد كرد؛ زيرا احاديثى را براى مردم نقل مىكرد كه پيامبر(ص) نفرموده بود. | 2. عمر ابوهريره را از مدينه تبعيد كرد؛ زيرا احاديثى را براى مردم نقل مىكرد كه پيامبر(ص) نفرموده بود. | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۱: | ||
سپس مؤلف حديث جساسه (پاى گذاشتن خداوند در جهنم) را كه يكى از احاديث جعلى است و اهل سنت آن را فقط به اين دليل كه در [[صحيح بخارى]] آمده، قبول دارند، نقل كرده است ....<ref>همان</ref> | سپس مؤلف حديث جساسه (پاى گذاشتن خداوند در جهنم) را كه يكى از احاديث جعلى است و اهل سنت آن را فقط به اين دليل كه در [[صحيح بخارى]] آمده، قبول دارند، نقل كرده است ....<ref>همان</ref> | ||
نويسنده در فصل چهارم، احاديث جعلى را كه در مناقب و مثالب است، ذكر كرده و آنها را از نظر متن، سند، شرايط راوى و شرايط روايت، مورد بررسى قرار داده است. همچنين حاكمان اموى و عباسى را جزء افرادى شمرده كه عدهاى از فقها و محدثين را به جهت مسائل سياسى، به جعل و وضع احاديث واداشتند كه به طعن خلفا و صحابه و غلو در فضيلت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] | نويسنده در فصل چهارم، احاديث جعلى را كه در مناقب و مثالب است، ذكر كرده و آنها را از نظر متن، سند، شرايط راوى و شرايط روايت، مورد بررسى قرار داده است. همچنين حاكمان اموى و عباسى را جزء افرادى شمرده كه عدهاى از فقها و محدثين را به جهت مسائل سياسى، به جعل و وضع احاديث واداشتند كه به طعن خلفا و صحابه و غلو در فضيلت [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] و فرزندانش(ع) بپردازند تا بين كسانى كه به خلافت اسلامى و تقديس صحابه ايمان داشتند، فاصله بيندازند ....<ref>همان</ref> | ||
بهطور مثال، احاديثى در مورد [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] جعل كردند كه آن حضرت را شروعكننده لعن به معاويه معرفى مىكند؛ درحالىكه اين موضوع، مخالف شيوه و سيره اهلبيت(ع) است و درست عكس اين مطلب صحت دارد؛ بهعنوان مثال، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] عدهاى را ديد كه به معاويه لعن مىكنند. آن حضرت به آنان فرمود: «إني أكره أن تكونوا قوما سبابين». ولى معاويه به لعن [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] امر كرد و قصاصون را نيز در اين امر، بهكار گرفت و اينكه مورخين و محدثين مىگويند كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به لعن معاويه در نماز امر كرده بود، از احاديث موضوعهاى است كه معاويه جعل كرد تا كار خود را توجيه كند تا طرفداران وى اين كار را نوعى مقابله به مثل تلقى كنند و آنان هم بر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] لعن بفرستند. علاوه بر آن، معاويه، ابوهريره و كعبالاحبار را براى جعل حديث در فضايل خلفا و طعن به على(ع) و فرزندان او به استخدام گرفت ....<ref>همان</ref> | بهطور مثال، احاديثى در مورد [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] جعل كردند كه آن حضرت را شروعكننده لعن به معاويه معرفى مىكند؛ درحالىكه اين موضوع، مخالف شيوه و سيره اهلبيت(ع) است و درست عكس اين مطلب صحت دارد؛ بهعنوان مثال، [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] عدهاى را ديد كه به معاويه لعن مىكنند. آن حضرت به آنان فرمود: «إني أكره أن تكونوا قوما سبابين». ولى معاويه به لعن [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] امر كرد و قصاصون را نيز در اين امر، بهكار گرفت و اينكه مورخين و محدثين مىگويند كه [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] به لعن معاويه در نماز امر كرده بود، از احاديث موضوعهاى است كه معاويه جعل كرد تا كار خود را توجيه كند تا طرفداران وى اين كار را نوعى مقابله به مثل تلقى كنند و آنان هم بر [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين(ع)]] لعن بفرستند. علاوه بر آن، معاويه، ابوهريره و كعبالاحبار را براى جعل حديث در فضايل خلفا و طعن به على(ع) و فرزندان او به استخدام گرفت ....<ref>همان</ref> |
ویرایش