۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '<ref>' به '.<ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' (عج)' به '(عج)') |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
|- | |- | ||
|موضوع | |موضوع | ||
|data-type='subject'|محمد بن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. - | |data-type='subject'|محمد بن حسن(عج)، امام دوازدهم، 255ق. - | ||
مهدویت | مهدویت | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== معرفى اجمالى == | == معرفى اجمالى == | ||
'''امام مهدى (عج) از تولد تا رجعت'''، اثر [[نظری منفرد، علی|على نظرى منفرد]]، پژوهشى است پيرامون حضرت مهدى (عج)، از ولادت آن حضرت تا مباحث مربوط به رجعت كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است. | '''امام مهدى(عج) از تولد تا رجعت'''، اثر [[نظری منفرد، علی|على نظرى منفرد]]، پژوهشى است پيرامون حضرت مهدى(عج)، از ولادت آن حضرت تا مباحث مربوط به رجعت كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهارده فصل، تنظيم شده است. | كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در چهارده فصل، تنظيم شده است. | ||
نويسنده ابتدا به نصوص مربوط به حضرت مهدى (عج) اشاره نموده و پس از بررسى اعتقاد به مصلح موعود در ميان اقوام و ملل، به بحث پيرامون وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت و آغاز امامت حضرت(عج) پرداخته و در ادامه، مباحثى همچون غيبت صغرى، نواب، غيبت كبرى، انتظار، رجعت و... را مطرح نموده است. | نويسنده ابتدا به نصوص مربوط به حضرت مهدى(عج) اشاره نموده و پس از بررسى اعتقاد به مصلح موعود در ميان اقوام و ملل، به بحث پيرامون وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت و آغاز امامت حضرت(عج) پرداخته و در ادامه، مباحثى همچون غيبت صغرى، نواب، غيبت كبرى، انتظار، رجعت و... را مطرح نموده است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
5. اينكه انتخاب امام از جانب خداوند و نصب او توسط رسول خدا(ص) به امر پروردگار بدانيم. اين مورد كاملا صحيح است و با آيات و روايات سازگار مىباشد ....<ref>همان، ص36-39</ref> | 5. اينكه انتخاب امام از جانب خداوند و نصب او توسط رسول خدا(ص) به امر پروردگار بدانيم. اين مورد كاملا صحيح است و با آيات و روايات سازگار مىباشد ....<ref>همان، ص36-39</ref> | ||
در فصل دوم، به حضرت مهدى (عج)، از آيينه احاديث و اخبار، نگريسته شده است. اين احاديث، از پيامبر(ص) و ساير معصومين(ع)، به ترتيب مىباشد ....<ref>همان، ص53-104</ref> | در فصل دوم، به حضرت مهدى(عج)، از آيينه احاديث و اخبار، نگريسته شده است. اين احاديث، از پيامبر(ص) و ساير معصومين(ع)، به ترتيب مىباشد ....<ref>همان، ص53-104</ref> | ||
در فصل سوم، اعتقاد به مصلح موعود در ميان اقوام و ملل، بررسى گرديده است. به باور نويسنده، اعتقاد بر موعود در آخر الزمان اختصاص به شيعه اماميه ندارد، بلكه تمام مسلمانان به وجود موعود مصلح از فرزندان پيامبر(ص) معتقدند و در اديان آسمانى نيز بشارت به ظهور مصلح آمده است و اينكه در آينده جهان، حكومت براى صالحان خواهد بود و آنان وارث زمين مىگردند ....<ref>همان، ص110</ref> | در فصل سوم، اعتقاد به مصلح موعود در ميان اقوام و ملل، بررسى گرديده است. به باور نويسنده، اعتقاد بر موعود در آخر الزمان اختصاص به شيعه اماميه ندارد، بلكه تمام مسلمانان به وجود موعود مصلح از فرزندان پيامبر(ص) معتقدند و در اديان آسمانى نيز بشارت به ظهور مصلح آمده است و اينكه در آينده جهان، حكومت براى صالحان خواهد بود و آنان وارث زمين مىگردند ....<ref>همان، ص110</ref> | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
نويسنده، معتقد است با تتبع و استقصاء در ميان آئينهايى كه اكنون و يا در گذشته بوده و كاوش و تحقيق در اعتقاد آنان، به اين حقيقت پى مىبريم كه اعتقاد به موعود مصلح از جمله باورهاى پيروان آن مذاهب مىباشد؛ هرچند كه آن آئينها در حوزه اديان الهى قرار ندارند و برخى از آنها چهبسا نسبت به مبدأ و معاد يا معتقد نبوده و يا با ديده ترديد به آن مىنگرند، اما بر اين باورند كه روزى جهان به دست عدالتگسترى اداره خواهد شد و او با مبارزه با بىعدالتىها و ظلم و فساد، حاكميت عدل و داد را در سراسر گيتى بنا مىنمايد و حاكميت زورگويان و ستمگران، جاى خود را به حاكميت صالحان خواهد داد؛ البته تحقق چنين حكومتى مستلزم مقدمات و امورى است كه بهتدريج بايستى فراهم شود تا زمينه پيدايش آن حكومت پديد آيد؛ ازاينرو، نويسنده بخشى كوتاه را به بيان باورها و معتقدات غير از شيعه اماميه پرداخته كه آنان نيز در اين امر موافق با اعتقاد شيعه هستند كه آينده جهان در اختيار صالحان قرار خواهد گرفت. اين بحث در سه بخش شكل گرفته است: مهدى از نظر مسلمانان؛ مصلح موعود در اديان الهى و مصلح موعود نزد ديگر ملل ....<ref>همان، ص110-111</ref> | نويسنده، معتقد است با تتبع و استقصاء در ميان آئينهايى كه اكنون و يا در گذشته بوده و كاوش و تحقيق در اعتقاد آنان، به اين حقيقت پى مىبريم كه اعتقاد به موعود مصلح از جمله باورهاى پيروان آن مذاهب مىباشد؛ هرچند كه آن آئينها در حوزه اديان الهى قرار ندارند و برخى از آنها چهبسا نسبت به مبدأ و معاد يا معتقد نبوده و يا با ديده ترديد به آن مىنگرند، اما بر اين باورند كه روزى جهان به دست عدالتگسترى اداره خواهد شد و او با مبارزه با بىعدالتىها و ظلم و فساد، حاكميت عدل و داد را در سراسر گيتى بنا مىنمايد و حاكميت زورگويان و ستمگران، جاى خود را به حاكميت صالحان خواهد داد؛ البته تحقق چنين حكومتى مستلزم مقدمات و امورى است كه بهتدريج بايستى فراهم شود تا زمينه پيدايش آن حكومت پديد آيد؛ ازاينرو، نويسنده بخشى كوتاه را به بيان باورها و معتقدات غير از شيعه اماميه پرداخته كه آنان نيز در اين امر موافق با اعتقاد شيعه هستند كه آينده جهان در اختيار صالحان قرار خواهد گرفت. اين بحث در سه بخش شكل گرفته است: مهدى از نظر مسلمانان؛ مصلح موعود در اديان الهى و مصلح موعود نزد ديگر ملل ....<ref>همان، ص110-111</ref> | ||
در فصل چهارم، وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت حضرت مهدى (عج)، تشريح شده است. در زمان متوكل كه امام هادى(ع) و [[امام حسن عسکری(ع)]] به سامرا منتقل گرديدند، عصر خفقان و استبداد بود و هيچكسى حق كوچكترين مخالفت و حتى اظهار عقيدهاى كه مخالف با نظر متوكل باشد را نداشت و در صورت ابراز مخالفت، دستگير و به فجيعترين وجه به قتل مىرسيد. متوكل حتى به دوستان و نزديكان خود رحم نمىكرد و بهعنوان نمونه ايتاخ را كه از نزديكانش بود به حج فرستاد و در مراجعت در بغداد به فرمان متوكل او و دو فرزندش را زندانى كردند و به قتل رسانيد. | در فصل چهارم، وضعيت سياسى و اجتماعى دوران ولادت حضرت مهدى(عج)، تشريح شده است. در زمان متوكل كه امام هادى(ع) و [[امام حسن عسکری(ع)]] به سامرا منتقل گرديدند، عصر خفقان و استبداد بود و هيچكسى حق كوچكترين مخالفت و حتى اظهار عقيدهاى كه مخالف با نظر متوكل باشد را نداشت و در صورت ابراز مخالفت، دستگير و به فجيعترين وجه به قتل مىرسيد. متوكل حتى به دوستان و نزديكان خود رحم نمىكرد و بهعنوان نمونه ايتاخ را كه از نزديكانش بود به حج فرستاد و در مراجعت در بغداد به فرمان متوكل او و دو فرزندش را زندانى كردند و به قتل رسانيد. | ||
[[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در وقايع سال 237 مىنويسد: در اين سال متوكل امر كرد كه جسد احمد بن نصر خزاعى را از بالاى دار به زير آورده و به بازماندگانش دهند و جسد او را به بغداد حمل كرده، سر او را به بدنش ملحق نموده و غسل و كفن كرده، او را دفن نمودند و گروه زيادى گرد آمدند تا براى تبرك او را مسح كنند. حتى متوكل هنگامى كه قدرت را در دست گرفت از بحث و گفتگو درباره قرآن و غير آن نهى كرد و آن را به تمام بلاد مكتوب كرد ....<ref>همان، ص127</ref> | [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] در وقايع سال 237 مىنويسد: در اين سال متوكل امر كرد كه جسد احمد بن نصر خزاعى را از بالاى دار به زير آورده و به بازماندگانش دهند و جسد او را به بغداد حمل كرده، سر او را به بدنش ملحق نموده و غسل و كفن كرده، او را دفن نمودند و گروه زيادى گرد آمدند تا براى تبرك او را مسح كنند. حتى متوكل هنگامى كه قدرت را در دست گرفت از بحث و گفتگو درباره قرآن و غير آن نهى كرد و آن را به تمام بلاد مكتوب كرد ....<ref>همان، ص127</ref> | ||
در فصل پنجم، به بحث پيرامون احوال حضرت مهدى (عج) و آغاز امامت ايشان پرداخته شده است ....<ref>همان، ص149</ref>و در فصل ششم، از غيبت صغرا، نواب و توقيعات سخن به ميان آمده است ....<ref>همان، ص179</ref> | در فصل پنجم، به بحث پيرامون احوال حضرت مهدى(عج) و آغاز امامت ايشان پرداخته شده است ....<ref>همان، ص149</ref>و در فصل ششم، از غيبت صغرا، نواب و توقيعات سخن به ميان آمده است ....<ref>همان، ص179</ref> | ||
مباحث و عناوينى كه در ساير فصول كتاب، مطرح شده است، به ترتيب عبارتند از: غيبت كبرى؛ رابطه امام(عج) و مردم در دوره غيبت كبرى؛ انتظار؛ وضعيت جهان و اتفاقات قبل از ظهور؛ علائم ظهور؛ ظهور و قيام مهدى (عج)؛ حكومت جهانى حضرت ولى عصر (عج) و رجعت. | مباحث و عناوينى كه در ساير فصول كتاب، مطرح شده است، به ترتيب عبارتند از: غيبت كبرى؛ رابطه امام(عج) و مردم در دوره غيبت كبرى؛ انتظار؛ وضعيت جهان و اتفاقات قبل از ظهور؛ علائم ظهور؛ ظهور و قيام مهدى(عج)؛ حكومت جهانى حضرت ولى عصر(عج) و رجعت. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش