۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در ابتدای کتاب نویسنده لازم دیده است که یک سری مباحث را با عنوان مقدمات مطرح کند. وی پیش از همه اهمیت انس با قرآن را اینگونه توضیح میدهد: «انس با قرآن، یکى از برنامههاى با اهمیت در فرهنگ و جامعه اسلامى است و جزء جدایىناپذیر دین و ایمان است زیرا پذیرفته نیست کسى ادعاى پیروى از قرآن داشته باشد، آن را کتاب خود بداند، اما انسى با آن نداشته باشد، و از آن بهره نگیرد، نه بخواند، نه بدان عمل کند، و چهبسا شناختى نیز از آن نداشته باشد»<ref>ر.ک: مقدمات، ص13</ref> | در ابتدای کتاب نویسنده لازم دیده است که یک سری مباحث را با عنوان مقدمات مطرح کند. وی پیش از همه اهمیت انس با قرآن را اینگونه توضیح میدهد: «انس با قرآن، یکى از برنامههاى با اهمیت در فرهنگ و جامعه اسلامى است و جزء جدایىناپذیر دین و ایمان است زیرا پذیرفته نیست کسى ادعاى پیروى از قرآن داشته باشد، آن را کتاب خود بداند، اما انسى با آن نداشته باشد، و از آن بهره نگیرد، نه بخواند، نه بدان عمل کند، و چهبسا شناختى نیز از آن نداشته باشد»<ref>ر.ک: مقدمات، ص13</ref> | ||
وی بهترین معرفی را از زبان خود قرآن دانسته و با اشاره به آیات متعددی که قرآن را نور، درمان، رشد، برهان و... دانسته است چنین نتیجه میگیرد که انس با قرآن در حقیقت انس با نور، حق، حقیقت، هدایت، حکمت، آسایش روان، راحتى جان و سعادت آفرین دو جهان است، و بدین خاطر است که حضرت امام زینالعابدین(ع) فرمود: «اگر همه اهل مشرق و مغرب از بین بروند [و تنها بمانم] وحشتى نخواهم داشت، چون همراهى با قرآن را دارم»<ref>ر.ک: همان، ص16-14</ref> | وی بهترین معرفی را از زبان خود قرآن دانسته و با اشاره به آیات متعددی که قرآن را نور، درمان، رشد، برهان و... دانسته است چنین نتیجه میگیرد که انس با قرآن در حقیقت انس با نور، حق، حقیقت، هدایت، حکمت، آسایش روان، راحتى جان و سعادت آفرین دو جهان است، و بدین خاطر است که حضرت امام زینالعابدین(ع) فرمود: «اگر همه اهل مشرق و مغرب از بین بروند [و تنها بمانم] وحشتى نخواهم داشت، چون همراهى با قرآن را دارم»<ref>ر.ک: همان، ص16-14</ref> | ||
در روایات نیز بر انس با قرآن تأکید شده است بهگونهای که به تعبیراتى چون: «اهل القرآن»، «صاحب القرآن»، «حَمَلة القرآن» و «اهل الله» بر مىخوریم که در حقیقت تعبیر دیگرى از انیسان و مأنوسان با قرآن است<ref>ر.ک: همان، ص20</ref> | در روایات نیز بر انس با قرآن تأکید شده است بهگونهای که به تعبیراتى چون: «اهل القرآن»، «صاحب القرآن»، «حَمَلة القرآن» و «اهل الله» بر مىخوریم که در حقیقت تعبیر دیگرى از انیسان و مأنوسان با قرآن است<ref>ر.ک: همان، ص20</ref> | ||
مراتب بهرهمندی از قرآن متفاوت است بهگونهای که بهره عموم مردم از قرآن تنها در عبارت قرآن است، مثل همراه داشتن، خواندن و شنیدن؛ اما خواص با ارتباط ویژه خود مىتوانند از پوسته عبارت گذشته و به رموز و اشارتها دست یابند. اولیا با برداشتن گامى فراتر، به لطایف و ریزهکارىها که از دید دیگران پنهان است مىرسند، اما حقائق قرآن، که شاید منظور مقام عنداللهى (لَدَيْنا لَعَلىٌ عَظِيمٌ) آن است، جز براى انبیاء و ائمه(ع) مقدور نیست<ref>ر.ک: همان، ص21</ref> | مراتب بهرهمندی از قرآن متفاوت است بهگونهای که بهره عموم مردم از قرآن تنها در عبارت قرآن است، مثل همراه داشتن، خواندن و شنیدن؛ اما خواص با ارتباط ویژه خود مىتوانند از پوسته عبارت گذشته و به رموز و اشارتها دست یابند. اولیا با برداشتن گامى فراتر، به لطایف و ریزهکارىها که از دید دیگران پنهان است مىرسند، اما حقائق قرآن، که شاید منظور مقام عنداللهى (لَدَيْنا لَعَلىٌ عَظِيمٌ) آن است، جز براى انبیاء و ائمه(ع) مقدور نیست<ref>ر.ک: همان، ص21</ref> | ||
از اینجای مباحث کتاب، نویسنده وارد مباحث اصلی کتاب شده و انس با قرآن داراى دو نظام عرضى و طولى میداند: | از اینجای مباحث کتاب، نویسنده وارد مباحث اصلی کتاب شده و انس با قرآن داراى دو نظام عرضى و طولى میداند: | ||
# در نظام طولى، انس با قرآن در طى مراحلى از همراهى فیزیکى انیس، با قرآن شروع، و به همراهى قرآن با مأنوس خود منتهى مىشود، و این در گرو نظام مرحلهبندى شده و همراهى با قرآن است. | # در نظام طولى، انس با قرآن در طى مراحلى از همراهى فیزیکى انیس، با قرآن شروع، و به همراهى قرآن با مأنوس خود منتهى مىشود، و این در گرو نظام مرحلهبندى شده و همراهى با قرآن است. | ||
# در نظام عرضى، انس با قرآن همزمان حاصل، و بر جوارح و جوانح انسان عارض مىشود، بدین معنی هر یک از نمودهاى انس، به یکى از اعضاء و جوارح اختصاص مىیابد، و هر عضو ظاهرى و باطنى، سهم و نصیب خود را از انس با قرآن دریافت مىدارد<ref>ر.ک: همان، ص22</ref> | # در نظام عرضى، انس با قرآن همزمان حاصل، و بر جوارح و جوانح انسان عارض مىشود، بدین معنی هر یک از نمودهاى انس، به یکى از اعضاء و جوارح اختصاص مىیابد، و هر عضو ظاهرى و باطنى، سهم و نصیب خود را از انس با قرآن دریافت مىدارد<ref>ر.ک: همان، ص22</ref> | ||
با توجه به اهمیت و فراوانى بحث نظام طولى، در بخش اول کتاب به تشریح این نظام پرداخته شده و در بخش دوم نظام عرضی انس با قرآن مطرح شده است. انس با نگار، الفاظ و معانی قرآن و نیز انس عملی با قرآن و انس قرآن با انیس خود موضوعات مطرح شده در بخش اول است. اولین منزلگاه انس با قرآن، حتى براى کسانى که قادر به خواندن و شنیدن نیستند این است که، دست کم بهجای نگهدارى ابزار و وسایل لغو و لهو که باعث دورى فرشتگان از خانه مىشود، قرآن نگه دارد تا موجب طرد شیاطین شود، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مىفرماید: «من در شگفتم که چرا در منزل قرآن نباشد تا خداوند به برکت وجود آن شیطانها را دور کند»<ref>ر.ک: همان، ص27</ref> | با توجه به اهمیت و فراوانى بحث نظام طولى، در بخش اول کتاب به تشریح این نظام پرداخته شده و در بخش دوم نظام عرضی انس با قرآن مطرح شده است. انس با نگار، الفاظ و معانی قرآن و نیز انس عملی با قرآن و انس قرآن با انیس خود موضوعات مطرح شده در بخش اول است. اولین منزلگاه انس با قرآن، حتى براى کسانى که قادر به خواندن و شنیدن نیستند این است که، دست کم بهجای نگهدارى ابزار و وسایل لغو و لهو که باعث دورى فرشتگان از خانه مىشود، قرآن نگه دارد تا موجب طرد شیاطین شود، [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] مىفرماید: «من در شگفتم که چرا در منزل قرآن نباشد تا خداوند به برکت وجود آن شیطانها را دور کند»<ref>ر.ک: همان، ص27</ref> | ||
مقصود از انس عملى با قرآن این است که انسان قرآن دوست که در مسیر انس با قرآن قرار دارد، از مرحله ظاهر و نگار قرآن گذشته، از وجود کتبى و لفظى قرآن عبور کرده، و افزون بر آنکه مقاصد قرآن را در خانه دل جاى داده و انس معنوى بدان گرفته است، وجود خود را با قرآن عجین کند و آن را بر اعضا و جوارح خود آشکار نماید. این مرحله از انس، از رفتار مطابق با دستورالعملهاى فراگیر قرآن آغاز و تا مرحله انطباق همه حرکات و سکنات با پیام وحى به پیش مىرود<ref>ر.ک: همان، ص92</ref> | مقصود از انس عملى با قرآن این است که انسان قرآن دوست که در مسیر انس با قرآن قرار دارد، از مرحله ظاهر و نگار قرآن گذشته، از وجود کتبى و لفظى قرآن عبور کرده، و افزون بر آنکه مقاصد قرآن را در خانه دل جاى داده و انس معنوى بدان گرفته است، وجود خود را با قرآن عجین کند و آن را بر اعضا و جوارح خود آشکار نماید. این مرحله از انس، از رفتار مطابق با دستورالعملهاى فراگیر قرآن آغاز و تا مرحله انطباق همه حرکات و سکنات با پیام وحى به پیش مىرود<ref>ر.ک: همان، ص92</ref> | ||
انطباق حرکات و سکنات با قرآن موضوع دیگر این بخش است. انسان نسبت به قرآن باید بهگونهاى عمل کند که گفتار، کردار و رفتارش، گفتوشنودش، نشستوبرخاستش، همه و همه بر اساس تعالیم قرآن باشد، بهگونهاى که اگر از وى سؤال شود چرا با فلانى قهرى، بگوید: چون قرآن مىخواهد، چرا با فلانى دوست صمیمى هستى؟ بگوید: چون قرآن مىگوید. اگر حرفى مىزند بر اساس قرآن باشد، در رفتار فردى، اجتماعى، و حتى در برنامههاى نظام، حکومت و دولت قرآن حاکم باشد. سیاستگذارىهاى کلى و جزئی منطبق با قرآن باشد. ارتباط سیاسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى آن مبتنى بر ارزشهاى قرآنى باشد<ref>ر.ک: همان، ص105</ref> | انطباق حرکات و سکنات با قرآن موضوع دیگر این بخش است. انسان نسبت به قرآن باید بهگونهاى عمل کند که گفتار، کردار و رفتارش، گفتوشنودش، نشستوبرخاستش، همه و همه بر اساس تعالیم قرآن باشد، بهگونهاى که اگر از وى سؤال شود چرا با فلانى قهرى، بگوید: چون قرآن مىخواهد، چرا با فلانى دوست صمیمى هستى؟ بگوید: چون قرآن مىگوید. اگر حرفى مىزند بر اساس قرآن باشد، در رفتار فردى، اجتماعى، و حتى در برنامههاى نظام، حکومت و دولت قرآن حاکم باشد. سیاستگذارىهاى کلى و جزئی منطبق با قرآن باشد. ارتباط سیاسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى آن مبتنى بر ارزشهاى قرآنى باشد<ref>ر.ک: همان، ص105</ref> | ||
آخرین مرحله از مراحل انس با قرآن، پیمودن درجات بهشت است که بهوسیله قرآن صورت مىگیرد، در روایتى از نبى مکرم اسلام(ص) مىخوانیم: تعداد درجههاى بهشت، به عدد آیات قرآن است، پس هنگامى که صاحب قرآن داخل بهشت شود، به او گفته مىشود: بخوان و بالا برو. بنابراین، درجهاى بالاتر از درجه حافظ قرآن نیست. اینکه پیامبر(ص) حافظان قرآن را نام برده است، نمونه بارز را مشخص نموده است، و گرنه صاحب القرآن، شامل همه حاملان قرآن؛ ازجمله: قاریان، مستمعان، حافظان، مفسران و... مىشود<ref>ر.ک: همان، ص123</ref> | آخرین مرحله از مراحل انس با قرآن، پیمودن درجات بهشت است که بهوسیله قرآن صورت مىگیرد، در روایتى از نبى مکرم اسلام(ص) مىخوانیم: تعداد درجههاى بهشت، به عدد آیات قرآن است، پس هنگامى که صاحب قرآن داخل بهشت شود، به او گفته مىشود: بخوان و بالا برو. بنابراین، درجهاى بالاتر از درجه حافظ قرآن نیست. اینکه پیامبر(ص) حافظان قرآن را نام برده است، نمونه بارز را مشخص نموده است، و گرنه صاحب القرآن، شامل همه حاملان قرآن؛ ازجمله: قاریان، مستمعان، حافظان، مفسران و... مىشود<ref>ر.ک: همان، ص123</ref> | ||
در بخش دوم کتاب، نمودهای انس بر جوارح و جوانح انسان و بهرهمندی هر یک از اعضای ظاهری و باطنی از انس با قرآن ذکر شده است: بهرهمندی دست، چشم، زبان، گوش، قلب، روح و روان. در رابطه با هر بهرهمندی به یک آیه یا حدیث اشاره شده است. انیس قرآن در مرحله عمل، ظاهر و باطن رذایل اعمال و اخلاقى را زدوده و به فضایل آن آراسته مىشود و حتى حب و بغض خود را بر معیار قرآن قرار مىدهد، چنانکه امام باقر(ع) از قول قرآن فرمود: «يُحِبُّ فِىّ و يُبغِض»<ref>ر.ک: همان، ص131</ref> | در بخش دوم کتاب، نمودهای انس بر جوارح و جوانح انسان و بهرهمندی هر یک از اعضای ظاهری و باطنی از انس با قرآن ذکر شده است: بهرهمندی دست، چشم، زبان، گوش، قلب، روح و روان. در رابطه با هر بهرهمندی به یک آیه یا حدیث اشاره شده است. انیس قرآن در مرحله عمل، ظاهر و باطن رذایل اعمال و اخلاقى را زدوده و به فضایل آن آراسته مىشود و حتى حب و بغض خود را بر معیار قرآن قرار مىدهد، چنانکه امام باقر(ع) از قول قرآن فرمود: «يُحِبُّ فِىّ و يُبغِض»<ref>ر.ک: همان، ص131</ref> | ||
آثار انس با قرآن آخرین مبحث بخش دوم کتاب است. بىشک، انس با هرکس داراى اثراتى است که در حال همنشینی و پسازآن آشکار مىشود، در مأنوس بودن با دوست خوب، انسان مىتواند از نظرات و راهنمایىهاى وى بهرهمند شود، در مصائب تسلّى خاطر او، و در مواقع حزن و غم شریک غم او باشد، با او از سر صدق و راستى وارد مىشود، به او دروغ نمىگوید و خیانت نمىکند، بلکه نصیحتگر و پنددهنده انسان است<ref>ر.ک: همان، ص133</ref> | آثار انس با قرآن آخرین مبحث بخش دوم کتاب است. بىشک، انس با هرکس داراى اثراتى است که در حال همنشینی و پسازآن آشکار مىشود، در مأنوس بودن با دوست خوب، انسان مىتواند از نظرات و راهنمایىهاى وى بهرهمند شود، در مصائب تسلّى خاطر او، و در مواقع حزن و غم شریک غم او باشد، با او از سر صدق و راستى وارد مىشود، به او دروغ نمىگوید و خیانت نمىکند، بلکه نصیحتگر و پنددهنده انسان است<ref>ر.ک: همان، ص133</ref> | ||
اصولاً تحقق هر پدیدهاى نیازمند شرایط و زمینه مساعد است که ارتباط با قرآن و حصول انس با آن نیز مشمول این قاعده کلى است. در بخش آخر کتاب شرایط و موانع حصول انس به تفکیک ذکر شده است. شناخت عظمت قرآن، طهارت، ولایت و خشوع ازجمله شرایط و آلودگی محیط درون، کبر و خودبزرگبینی، بیتوجهی و روی آوردن به دنیا ازجمله موانع انس با قرآن کریم است<ref>ر.ک: همان، ص144-137</ref> | اصولاً تحقق هر پدیدهاى نیازمند شرایط و زمینه مساعد است که ارتباط با قرآن و حصول انس با آن نیز مشمول این قاعده کلى است. در بخش آخر کتاب شرایط و موانع حصول انس به تفکیک ذکر شده است. شناخت عظمت قرآن، طهارت، ولایت و خشوع ازجمله شرایط و آلودگی محیط درون، کبر و خودبزرگبینی، بیتوجهی و روی آوردن به دنیا ازجمله موانع انس با قرآن کریم است<ref>ر.ک: همان، ص144-137</ref> البته در کنار طهارت، ولایت و خشوع باید از ذات اقدس الهى توفیق انس با قرآن نیز طلب کرد، چنانکه در ادعیه ختم قرآن نیز بدان اشارت شده بود و در دعاى منسوب به امام زمان(عج) نیز مىخوانیم: «اللّهُمَ ارْزُقْنا تُوفیقَ الطّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعصيَة: خدایا به ما توفیق طاعت و دورى از گناه روزى فرما». یکى از نمودهاى توفیق اطاعت، عمل به وظایف محوله نسبت به قرآن کریم و زدودن غبار مهجوریت از چهره آن است، و نمود دورى از توفیق طاعت، معصیت، خیانت به قرآن، بىاعتنایى و بىتفاوتى نسبت به آن است<ref>ر.ک: همان، ص141</ref> | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |
ویرایش