پرش به محتوا

فسئلوا أهل الذكر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صحیح بخارى' به 'صحيح البخاري'
جز (جایگزینی متن - 'فاطمه (س)' به 'فاطمه(س)')
جز (جایگزینی متن - 'صحیح بخارى' به 'صحيح البخاري')
خط ۵۵: خط ۵۵:
{{متن قرآن| لاٰ تُدْرِكهُ الْأَبْصٰارُ | سوره=انعام | آیه=103}}  
{{متن قرآن| لاٰ تُدْرِكهُ الْأَبْصٰارُ | سوره=انعام | آیه=103}}  
و {{متن قرآن| لَيسَ كمِثْلِهِ شَيءٌ|سوره=شورا | آیه=11}}  
و {{متن قرآن| لَيسَ كمِثْلِهِ شَيءٌ|سوره=شورا | آیه=11}}  
و هنگامى که حضرت موسى(ع) درخواست دیدن و رؤیت خداوند مى‌کند، به او مى‌فرماید: {{متن قرآن| لَنْ تَرٰانِي|سوره=اعراف| آیه=143}}؛ پس چگونه می‌توان پذیرفت احادیثى را که صحیح بخارى و [[صحيح مسلم]]  نقل کرده‌اند به اینکه: «خداى سبحان در برابر بندگانش نمایان مى‌شود و او را مى‌بینند، چنان‌که ماه را در شب چهاردهم مى‌بینند»، «خداوند هر شب به آسمان دنیا فرود مى‌آید»، «پایش را در جهنم مى‌گذارد، پس جهنم پر مى‌شود»، «پایش را نمایش مى‌دهد تا مؤمنین او را بشناسند» و «خداوند مى‌خندد و تعجب مى‌کند» و مانند آن از روایت‌هایى که خدا را به شکل جسمى متحرک و قابل تحول درمى‌آورد که مثلا دو دست و دو پا دارد و پنج انگشت دارد که آسمان‌ها را بر انگشت اول مى‌گذارد و زمین‌ها را بر انگشت دوم و درختان را بر سوم و آب و خاک را بر چهارم و سایر آفریدگان را بر انگشت پنجم مى‌گذارد. به اعتقاد نویسنده، پاسخ این سؤال، نزد امامان هدایت و چراغان پرفروغ الهى در تاریکى‌ها، این است که خداوند تبارک و تعالى از هر نوع مجانسه، مشاکله، تصویر، تجسیم، تشبیه و محدودیت، کاملا منزه است<ref>همان، ص55-57</ref>
و هنگامى که حضرت موسى(ع) درخواست دیدن و رؤیت خداوند مى‌کند، به او مى‌فرماید: {{متن قرآن| لَنْ تَرٰانِي|سوره=اعراف| آیه=143}}؛ پس چگونه می‌توان پذیرفت احادیثى را که [[صحيح البخاري]] و [[صحيح مسلم]]  نقل کرده‌اند به اینکه: «خداى سبحان در برابر بندگانش نمایان مى‌شود و او را مى‌بینند، چنان‌که ماه را در شب چهاردهم مى‌بینند»، «خداوند هر شب به آسمان دنیا فرود مى‌آید»، «پایش را در جهنم مى‌گذارد، پس جهنم پر مى‌شود»، «پایش را نمایش مى‌دهد تا مؤمنین او را بشناسند» و «خداوند مى‌خندد و تعجب مى‌کند» و مانند آن از روایت‌هایى که خدا را به شکل جسمى متحرک و قابل تحول درمى‌آورد که مثلا دو دست و دو پا دارد و پنج انگشت دارد که آسمان‌ها را بر انگشت اول مى‌گذارد و زمین‌ها را بر انگشت دوم و درختان را بر سوم و آب و خاک را بر چهارم و سایر آفریدگان را بر انگشت پنجم مى‌گذارد. به اعتقاد نویسنده، پاسخ این سؤال، نزد امامان هدایت و چراغان پرفروغ الهى در تاریکى‌ها، این است که خداوند تبارک و تعالى از هر نوع مجانسه، مشاکله، تصویر، تجسیم، تشبیه و محدودیت، کاملا منزه است<ref>همان، ص55-57</ref>


در بخش دوم، سؤال‌های پیرامون پیامبر(ص) مطرح و پاسخ داده شده است. در ابتدای این بخش نویسنده ابتدا به آیات {{متن قرآن|وَ اللّٰهُ يعْصِمُك مِنَ النّٰاسِ|سوره=مائده|آیه=67}}، {{متن قرآن|وَ مٰا ينْطِقُ عَنِ الْهَوىٰ* إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْي یوحىٰ|سوره=نجم|آیه= 3}}  
در بخش دوم، سؤال‌های پیرامون پیامبر(ص) مطرح و پاسخ داده شده است. در ابتدای این بخش نویسنده ابتدا به آیات {{متن قرآن|وَ اللّٰهُ يعْصِمُك مِنَ النّٰاسِ|سوره=مائده|آیه=67}}، {{متن قرآن|وَ مٰا ينْطِقُ عَنِ الْهَوىٰ* إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْي یوحىٰ|سوره=نجم|آیه= 3}}  
خط ۷۳: خط ۷۳:
بخش ششم، پژوهشی است کوتاه پیرامون خلافت و مسائل پشت پرده آن که قبل از وفات پیامبر(ص) و پس از آن رخ داده است<ref>متن کتاب، ص239-242</ref>
بخش ششم، پژوهشی است کوتاه پیرامون خلافت و مسائل پشت پرده آن که قبل از وفات پیامبر(ص) و پس از آن رخ داده است<ref>متن کتاب، ص239-242</ref>


نویسنده در بخش هفتم، به توضیح این مطلب پرداخته که مشکل حدیث از بزرگ‌ترین مشکلاتى است که امروزه مسلمانان دست‌به‌گریبان آنند، به‌ویژه در این دوران که از دانشگاه‌هاى وهابیان، دکترهاى متخصصى در فنون حدیث‌شناسى فارغ‌التحصیل شده‌اند و تنها احادیثى را حفظ مى‌کنند که با مذهب و عقیده و مسلکشان سازگار باشد که بیشتر این احادیث، ساخته و پرداخته امویان و نیاکانشان است که تمام هم و غمشان خاموش کردن نور رسالت بوده و پیامبر را - العياذ بالله - مانند یک نادان خرف‌زده‌اى ترسیم کرده‌اند که نمى‌داند چه مى‌گوید و به احادیث و کردارها و افعالش که با یکدیگر تناقض دارند و دیوانگان را به خنده وامى‌دارند، هیچ توجهى ندارد و هرچند پژوهشگران و دانشمندان اهل سنت تلاش کردند که احادیث را تصفیه و پاکسازى کنند، ولى متأسفانه هنوز کتاب‌هاى صحیح و معتبر پر است و همچنین کتاب‌هاى شیعیان نیز از این تحریف‌ها و روایات ساختگى سالم نمانده است و خودشان هم اعتراف مى‌کنند به اینکه هیچ کتاب صددرصد صحیحى جز کتاب خدا ندارند و هرچه جز قرآن است باید بررسى شود، ولى اهل سنت، اتفاق نظر دارند بر اینکه دو صحیح بخارى و مسلم، صحیح‌ترین و معتبرترین کتاب‌ها پس از قرآن است، بلکه ادعا مى‌کنند که هرچه در این دو کتاب است، صحیح مى‌باشد. بدین خاطر نویسنده در این بخش و نیز بخش آخر، سعى کرده است نمونه‌هایى از احادیثى را که بخارى و مسلم آورده‌اند و در آنها قداست پیامبر(ص) و یا اهل‌بیت(ع) را مورد سؤال قرار داده‌اند، یادآور شده و با خواننده در میان بگذارد<ref>تیجانی سماوی، محمد، ج2، ص163-164</ref>
نویسنده در بخش هفتم، به توضیح این مطلب پرداخته که مشکل حدیث از بزرگ‌ترین مشکلاتى است که امروزه مسلمانان دست‌به‌گریبان آنند، به‌ویژه در این دوران که از دانشگاه‌هاى وهابیان، دکترهاى متخصصى در فنون حدیث‌شناسى فارغ‌التحصیل شده‌اند و تنها احادیثى را حفظ مى‌کنند که با مذهب و عقیده و مسلکشان سازگار باشد که بیشتر این احادیث، ساخته و پرداخته امویان و نیاکانشان است که تمام هم و غمشان خاموش کردن نور رسالت بوده و پیامبر را - العياذ بالله - مانند یک نادان خرف‌زده‌اى ترسیم کرده‌اند که نمى‌داند چه مى‌گوید و به احادیث و کردارها و افعالش که با یکدیگر تناقض دارند و دیوانگان را به خنده وامى‌دارند، هیچ توجهى ندارد و هرچند پژوهشگران و دانشمندان اهل سنت تلاش کردند که احادیث را تصفیه و پاکسازى کنند، ولى متأسفانه هنوز کتاب‌هاى صحیح و معتبر پر است و همچنین کتاب‌هاى شیعیان نیز از این تحریف‌ها و روایات ساختگى سالم نمانده است و خودشان هم اعتراف مى‌کنند به اینکه هیچ کتاب صددرصد صحیحى جز کتاب خدا ندارند و هرچه جز قرآن است باید بررسى شود، ولى اهل سنت، اتفاق نظر دارند بر اینکه دو [[صحيح البخاري]] و مسلم، صحیح‌ترین و معتبرترین کتاب‌ها پس از قرآن است، بلکه ادعا مى‌کنند که هرچه در این دو کتاب است، صحیح مى‌باشد. بدین خاطر نویسنده در این بخش و نیز بخش آخر، سعى کرده است نمونه‌هایى از احادیثى را که بخارى و مسلم آورده‌اند و در آنها قداست پیامبر(ص) و یا اهل‌بیت(ع) را مورد سؤال قرار داده‌اند، یادآور شده و با خواننده در میان بگذارد<ref>تیجانی سماوی، محمد، ج2، ص163-164</ref>


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش