۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
جز (جایگزینی متن - 'الدين' به ' الدين') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
اسباب نزول يا شناخت مناسبتها و علل نزول آيات قرآنى، مجموعه اطلاعاتى است كه ما را در دانستن مكان و زمان و حوادثى كه منجر به فرود آمدن آيه يا تشريع حكمى گرديده، يارى مىنمايد. بديهى است كه اگر برخى شأن نزولها را ندانيم چهبسا در فهم آيهاى دچار انحراف شويم. با مطالعه اين كتاب در فضاى زنده و حقيقى مكه و مدينه عصر پيغمبر(ص) قرار مىگيريم و شرايط عينى نزول آيات را درمىيابيم. در موارد معدودى كه ميان شيعه و سنى در شأن نزول آيات اختلاف هست، مترجم در پاورقى اختصاراً توضيح داده و يا براى تفصيل بيشتر به منبعى آسانياب ارجاع نموده است. | اسباب نزول يا شناخت مناسبتها و علل نزول آيات قرآنى، مجموعه اطلاعاتى است كه ما را در دانستن مكان و زمان و حوادثى كه منجر به فرود آمدن آيه يا تشريع حكمى گرديده، يارى مىنمايد. بديهى است كه اگر برخى شأن نزولها را ندانيم چهبسا در فهم آيهاى دچار انحراف شويم. با مطالعه اين كتاب در فضاى زنده و حقيقى مكه و مدينه عصر پيغمبر(ص) قرار مىگيريم و شرايط عينى نزول آيات را درمىيابيم. در موارد معدودى كه ميان شيعه و سنى در شأن نزول آيات اختلاف هست، مترجم در پاورقى اختصاراً توضيح داده و يا براى تفصيل بيشتر به منبعى آسانياب ارجاع نموده است. | ||
مترجم علاوه بر ترجمه كتاب، به حذف اسانيد كتاب نيز اقدام كرده است؛ چنانكه خود مىگويد: «مشهورترين اثرى كه اختصاصا در موضوع اسباب النزول فراهم شده تأليف ابوالحسن على بن احمد واحدى است كه ترجمه آن در همين كتاب از نظر خوانندگان مىگذرد و طبق آنچه حاجى خليفه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» نوشته، | مترجم علاوه بر ترجمه كتاب، به حذف اسانيد كتاب نيز اقدام كرده است؛ چنانكه خود مىگويد: «مشهورترين اثرى كه اختصاصا در موضوع اسباب النزول فراهم شده تأليف ابوالحسن على بن احمد واحدى است كه ترجمه آن در همين كتاب از نظر خوانندگان مىگذرد و طبق آنچه حاجى خليفه در «[[كشف الظنون عن أسامي الكتب و الفنون|كشف الظنون]]» نوشته، برهان الدين ابراهيم بن عمر جعبرى (متوفى 732ق) نيز با حذف اسانيد، آن را مختصر ساخته بوده است و اين كارى است كه ما نيز براى رعايت حال خواننده فارسىزبان كردهايم» ....<ref>پيشگفتار، ص 9</ref> | ||
وى مىافزايد: «سلسله سند روايت را تلخيص كرديم؛ يعنى فقط نفر اول و نفر آخر را مىآوريم. ملاحظه مىشود كه روات مستقيم واحدى غالباً از شاغلان مناصب و مقامات شرعى و علمى بودهاند با عناوين استاد، فقيه، مقرى، حافظ، كاتب، نحوى... و يا پيشهورانى چون صفار، بياع، فحّام، حارث، سرّاج، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، صيدلانى... بودهاند. واحدى گاه قيد مىكند كه «راوى براى من روايت كرد و شفاهاً اجازه روايت داد» و گاه مىنويسد: «اجازه كتبى داد» و گاه از كتابى نقل مىكند. در موارد زيادى روايات خود را با صحيحين و نيز صحيح ابوعبداللّه حاكم نيشابورى كه مقصود «المستدرك» حاكم است و يا با سيره محمد بن اسحاق تطبيق مىنمايد» ....<ref>همان، ص 10</ref> | وى مىافزايد: «سلسله سند روايت را تلخيص كرديم؛ يعنى فقط نفر اول و نفر آخر را مىآوريم. ملاحظه مىشود كه روات مستقيم واحدى غالباً از شاغلان مناصب و مقامات شرعى و علمى بودهاند با عناوين استاد، فقيه، مقرى، حافظ، كاتب، نحوى... و يا پيشهورانى چون صفار، بياع، فحّام، حارث، سرّاج، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، صيدلانى... بودهاند. واحدى گاه قيد مىكند كه «راوى براى من روايت كرد و شفاهاً اجازه روايت داد» و گاه مىنويسد: «اجازه كتبى داد» و گاه از كتابى نقل مىكند. در موارد زيادى روايات خود را با صحيحين و نيز صحيح ابوعبداللّه حاكم نيشابورى كه مقصود «المستدرك» حاكم است و يا با سيره محمد بن اسحاق تطبيق مىنمايد» ....<ref>همان، ص 10</ref> |
ویرایش