۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' مي ' به ' می') |
جز (جایگزینی متن - ' ق ' به 'ق ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
يكى از عالماني كه شناخت اندكي نسبت به او وجود دارد ابوسعد عبدالملك بن ابى عثمان محمد بن ابراهيم خرگوشى نيشابورى، مشهور به ابوسعد زاهد و ابوسعد واعظ است، وي از علماى متصوّف قرن چهارم میباشد كه هم ارشاد و وعظ و تذكير مىكرد و هم تدريس و تأليف. و در نيشابور آن عهد، كه بعد از بغداد از مهمترين مراكز فرهنگ اسلامى بود و در مدارس و مساجد و خانقاههايش صدها محدّث و فقيه و اديب و صوفى به تدريس و تأليف اشتغال داشتند، از ناميان به شمار مىرفت.كنيهاش بنا بر ضبط منابع اوّليه اخبارش و نيز اكثر نسخ خطّى آثارش "ابوسعد" است نه "ابوسعيد" و نسبتش به كوى "خرگوش" است كه كويى بزرگ بوده است در نيشابور، و خانه و خانقاه ابوسعد در آنجا بوده است. ابن القيسرانى "خرگوش" را قريهاى شمرده است در خراسان (الانساب المتفقه، ليدن 1865، ص 48). ولى در منابع ديگر ذكرى از قريهاى بدين نام نيست. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] پس از نقل قول ابن القيسرانى اظهار شك مىكند كه آيا ابوسعد بدان كوى منسوب است يا آن كوى كه خانقاه و قبر ابوسعد نيز در آنجاست منسوب به ابوسعد است. و از ديگر علماى منسوب بدان كوى يكى ابوالفتوح عبداللّه بن على خرگوشى (544-466) است و ديگر عثمان خرگوشى (متوفى 416) از معاصران ابوسعد كه واعظى بوده است از مقرّبان محمود غزنوى و مؤلّف كتابى در وعظ كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن الجوزى]] آن را از "ابرد الاشياء" توصيف كرده است. و اما محمد بن عبيد اللّه خرگوشى و فرزندش ابوالحسين عبيد اللّه بن محمد (متوفّى 390) و نوهاش ابوالفرج محمد بن عبيد اللّه بن محمد (متوفّى 422) كه همگى معروفند به "خرگوشي" از مردم شيراز بودهاند و نسبتشان به يكى از اجدادشان است مسمّى يا ملقّب به "خرگوش".عنوان "زاهد" كه ابوسعد بدان متّصف بوده است به بعض پارسايان (كه برخىشان از متصوّفه و عرفا بودهاند)، بالأخص در قرون سوم و چهارم، اطلاق مىشده است.پدرش ابوعثمان محمد نيز از زاهدان و عالمان نيشابور بوده است، و [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] از ابوسعد به عبارت "الزّاهد بن الزّاهد" ياد مىكند. و او از مشايخ روايت ابوسعد بوده است"حدث عن ابيه".ابوسعد در شرف النّبى حديثى از پدرش نقل مىكند: "اخبرنا ابى رحمه اللّه تعالى قال اخبرنا ابوعلى محمد بن عبدالوهاب امام عصره... ". و اين امام ابوعلى محمد بن عبدالوهّاب كه ابوعثمان از او روايت كرده است از علما و صوفيّه نامى نيشابور بوده است و به سال 328 درگذشته است. ظاهرا او همان " ابوعثمان محمد بن ابراهيم " مذكور در تاريخ نيشابور است از مشايخ حاكم كه درباره او مىنويسد: "و كان من الصوفيّة العبّاد" تاريخ نيشابور، 103. كلمه "بن" در بين "ابراهيم" و "ابوعثمان" كه در نسخه چاپى (و نيز نسخه خطى، نك: ط | يكى از عالماني كه شناخت اندكي نسبت به او وجود دارد ابوسعد عبدالملك بن ابى عثمان محمد بن ابراهيم خرگوشى نيشابورى، مشهور به ابوسعد زاهد و ابوسعد واعظ است، وي از علماى متصوّف قرن چهارم میباشد كه هم ارشاد و وعظ و تذكير مىكرد و هم تدريس و تأليف. و در نيشابور آن عهد، كه بعد از بغداد از مهمترين مراكز فرهنگ اسلامى بود و در مدارس و مساجد و خانقاههايش صدها محدّث و فقيه و اديب و صوفى به تدريس و تأليف اشتغال داشتند، از ناميان به شمار مىرفت.كنيهاش بنا بر ضبط منابع اوّليه اخبارش و نيز اكثر نسخ خطّى آثارش "ابوسعد" است نه "ابوسعيد" و نسبتش به كوى "خرگوش" است كه كويى بزرگ بوده است در نيشابور، و خانه و خانقاه ابوسعد در آنجا بوده است. ابن القيسرانى "خرگوش" را قريهاى شمرده است در خراسان (الانساب المتفقه، ليدن 1865، ص 48). ولى در منابع ديگر ذكرى از قريهاى بدين نام نيست. [[سمعانی، عبدالکریم بن محمد |سمعانى]] پس از نقل قول ابن القيسرانى اظهار شك مىكند كه آيا ابوسعد بدان كوى منسوب است يا آن كوى كه خانقاه و قبر ابوسعد نيز در آنجاست منسوب به ابوسعد است. و از ديگر علماى منسوب بدان كوى يكى ابوالفتوح عبداللّه بن على خرگوشى (544-466) است و ديگر عثمان خرگوشى (متوفى 416) از معاصران ابوسعد كه واعظى بوده است از مقرّبان محمود غزنوى و مؤلّف كتابى در وعظ كه [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن الجوزى]] آن را از "ابرد الاشياء" توصيف كرده است. و اما محمد بن عبيد اللّه خرگوشى و فرزندش ابوالحسين عبيد اللّه بن محمد (متوفّى 390) و نوهاش ابوالفرج محمد بن عبيد اللّه بن محمد (متوفّى 422) كه همگى معروفند به "خرگوشي" از مردم شيراز بودهاند و نسبتشان به يكى از اجدادشان است مسمّى يا ملقّب به "خرگوش".عنوان "زاهد" كه ابوسعد بدان متّصف بوده است به بعض پارسايان (كه برخىشان از متصوّفه و عرفا بودهاند)، بالأخص در قرون سوم و چهارم، اطلاق مىشده است.پدرش ابوعثمان محمد نيز از زاهدان و عالمان نيشابور بوده است، و [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] از ابوسعد به عبارت "الزّاهد بن الزّاهد" ياد مىكند. و او از مشايخ روايت ابوسعد بوده است"حدث عن ابيه".ابوسعد در شرف النّبى حديثى از پدرش نقل مىكند: "اخبرنا ابى رحمه اللّه تعالى قال اخبرنا ابوعلى محمد بن عبدالوهاب امام عصره... ". و اين امام ابوعلى محمد بن عبدالوهّاب كه ابوعثمان از او روايت كرده است از علما و صوفيّه نامى نيشابور بوده است و به سال 328 درگذشته است. ظاهرا او همان " ابوعثمان محمد بن ابراهيم " مذكور در تاريخ نيشابور است از مشايخ حاكم كه درباره او مىنويسد: "و كان من الصوفيّة العبّاد" تاريخ نيشابور، 103. كلمه "بن" در بين "ابراهيم" و "ابوعثمان" كه در نسخه چاپى (و نيز نسخه خطى، نك: ط عكسىق 49 ب) تاريخ نيشابور ديده مىشود زائد به نظر مىرسد. مگر اينكه مضاف اليه "ابن" (نام جدّ او) از قلم افتاده باشد..تاريخ تولّد ابوسعد بر ما معلوم نيست، ولى نبايد پيش از 321 بوده باشد كه سال تولّد [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم نيشابورى]] است كه بزرگتر از ابوسعد بوده است.ابوسعد از آغاز جوانى به تحصيل علوم پرداخت و در نيشابور آن عهد، كه "دار السّنة و العوالى" مىخواندندش و مجمع اكابر فقها و محدّثين و صوفيّه بود، نزد عالمانى علم آموخت و از محدّثان بسيارى سماع حديث كرد.پس از چندى به حلقه مصاحبت زهّاد و صوفيان درآمد و طريق تزهّد گزيد و در سالهاى دهه 370 به قصد حج نيشابور را ترك گفت و سالها مجاور بيت اللّه شد.به عراق و شام و فلسطين و مصر نيز سفر كرد. ابراهيم بن محمد الصّريفينى (متوفّى 641) در المنتخب من كتاب السّياق لتاريخ نيشابور، اشاره به سفر ابوسعد به منطقه جبال هم كرده است، ولى نه در متن نسخه موجود كتاب السّياق، ذكرى از جبال هست و نه در آثار موجود ابوسعد روايتى منقول از شيوخ جبال يافت مىشود. و در همه جا از محدّثان و عالمان سماع حديث مىكرد. | ||
==اساتيد== | ==اساتيد== |
ویرایش